پاسخ اجمالی:
در قرآن مجید مصداق روشن آگاهى پیامبر اسلام(ص) نسبت به بعضى از حوادث آینده آمده است که جزء اسرار غیب محسوب مى شود: وعده پیروزی رومیان در آینده نزدیک، وعده ورود مسلمانان به مسجد الحرام در نهایت آرامش، آگاهی پیامبر(ص) از افشای راز ایشان توسط یکی از همسرانشان، همچنین آگاهی از اخبار منافقین، آگاهی از بازگشت به زادگاهشان مکّه و آگاهی از کثرت و انتشار نسل خود در تمام جهان و... همه این ها نشان مى دهد که خداوند بخشى از علم غیب خود را در اختیار پیامبرش قرار داده است.
پاسخ تفصیلی:
آیات متعدّدى در قرآن مجید وجود دارد که مصداق روشن آگاهى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) نسبت به بعضى از حوادث آینده است که جزء اسرار غیب محسوب مى شود؛ مانند آیات آغاز سوره روم: «غُلِبَتِ الرُّومُ * فِی أَدْنَى الاَْرْضِ وَهُمْ مِّنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ * فِی بِضْعِ سِنِینَ»؛ (رومیان شکست خوردند * [و این شکست] در سرزمین نزدیکى رخ داد؛ امّا آنان پس از [این] شکست بزودى پیروز خواهند شد * در چند سال آینده، این پیروزى رخ مى دهد).(1)
مسلّماً خبر دادن از پیروزى یک کشور مغلوب در آینده نزدیک [در عرض چند سال] آن هم با این صراحت و قاطعیت، چیزى نیست که بشر از طرق عادى به آن احاطه یابد؛ بنابراین مصداق بارز علم غیب است.در جاى دیگر خطاب به مسلمانان کرده، مى گوید: «لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ اِنْ شاءَ اللهُ آمِنینَ»؛ (بطور قطع همه شما به خواست خدا وارد مسجدالحرام مى شوید در نهایت امنیت).(2) این سخن را زمانى فرمود که مشرکان در مکّه با قدرت حکومت مى کردند و آن قدر توانایى داشتند که توانستند شرایط صلح حدیبیه را به ظاهر بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) تحمیل کنند؛ بنابراین خبر پیروزى سریع مسلمانان بر آنها به طورى که بتوانند مانع بزرگ را از سر راه خود بردارند و در نهایت امنیّت وارد مسجد الحرام شوند جز خبر غیبى نخواهد بود.
در جاى دیگر هنگامى که یکى از همسران پیامبر رازى را که آن حضرت نزد او داشت مخفیانه براى دیگران بیان کرده بود و حضرت از این کار آگاه شد، همسرشان پرسید: «مَنْ اَنْبَأکَ هَذَا»؛ (چه کسى تو را از این راز آگاه کرد؟!) فرمود: (خداوند دانا و آگاه، مرا با خبر ساخت)؛ «انَبَّأنِىَ الْعَلِیمُ الخَبِیرُ»(3) .
نیز هنگامى که جمعى از منافقین کارهاى خلاف خود را پوشاندند و براى عدم شرکت در جنگ تبوک عذرهاى دروغین آوردند، پیامبر به آنها فرمود: «قُلْ لا تَعْتَذِرُوا لَنْ نُّؤْمِنَ لَکُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللهُ مِنْ اَخْبَارِکُمْ»؛ ( بگو [ای منافقان] عذر نیاورید، ما هرگز [سخن] شما را باور نخواهیم کرد! چرا که خدا ما را از اخبارتان آگاه ساخته)!.(4)
در مورد دیگر با صراحت خبر از شکست قاطعانه مشرکان مى دهد در حالى که ظاهراً در کمال قدرت بودند، و مى فرماید: (کفار مى گویند: ما جماعتى متحد و پیروزیم)؛ «اَمْ یَقُولُونَ نَحْنُ جَمیعٌ مُّنْتَصِرٌ». بلافاصله مى افزاید: (به زودى جمعشان شکست مى خورد و فرار مى کنند)؛ «سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ یُوَلّوُنَ الدُّبُرَ».(5)
بى شک زمانى که این آیات در مکه نازل شد مسلمانان در اقلیّت شدید بودند و دشمن در اوج قدرت بود، و پیش بینى چنین پیروزى نزدیک و سریعى از طرق عادى غیر ممکن بود؛ ولى چیزى نگذشت که در نخستین برخورد مسلّحانه با دشمن یعنى جنگ بدر، ضربه سهمگینى بر آنها وارد ساختند؛ سپس پیروزى ها یکى پس از دیگرى پیش آمد، و در مدّت کوتاهى تمام شبه جزیره عربستان زیر پرچم اسلام قرار گرفت.
شبیه همین معنا در سوره توبه آیه 14 و 15 آمده است؛ مى فرماید: (با آنها پیکار کنید، که خداوند آنان را به دست شما مجازات کرده و رسوا مى سازد؛ و شما را بر آنها یارى مى دهد. و سینه گروه مؤمنین را شفا مى بخشد [؛ و بر قلب آنها مرهم مى نهد] * و خشم دلهاى آنان را از میان مى برد)؛ «قَاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللهُ بِاَیْدِیکُمْ وَ یُخْزِهِمْ وَ یَنْصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَ یَشْفِ صُدُورَ قَوْم مُّؤْمِنِینَ * وَ یُذْهِبْ غَیْظَ قُلُوبِهِمْ».
باز شبیه همین معنا در سوره آل عمران آیه 111 آمده، روى سخن را به یاران پیامبر کرده مى فرماید: (و اگر با شما پیکار کنند، به شما پشت خواهند کرد [و شکست مى خورند]؛ سپس یارى نخواهند شد)؛ «وَ اِنْ یُقَاتِلُوکُمْ یُوَلُّوکُمُ الاَْدْبَارَ ثُمَّ لاَ یُنْصَرُونَ».
تعبیراتى که در این آیات است همه به طور قاطع خبر از پیروزى مسلمین و شکست دشمنان شان مى دهد. خبرى که در آن زمان براى کسى باور کردنى نبود.
همین معنا به شکل دیگرى در سوره قصص آیه 85 آمده است که وقتى پیغمبر(صلى الله علیه وآله) بر اثر فشار شدید مشرکان [که در آن زمان بسیار نیرومند بودند] مجبور شد سرزمین مقدّس مکه را ترک گوید؛ آیه نازل شد و به او چنین فرمود: (آن کس که قرآن را بر تو لازم کرد، تو را به جایگاهت [زادگاهت] باز مى گرداند)؛ «اِنَّ الَّذى فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لَرَادُّکَ اِلى مَعاد». این بشارت قاطع در آن هنگام که مسلمانان ظاهراً بسیار ضعیف بودند چیزى جز یک خبر غیبى نبود.
در تعبیر دیگرى در آن هنگام که دشمنان خوشحالى مى کردند که از پیامبر نسلى باقى نمى ماند تا آیین او را نگهدارى کند؛ ـ زیرا تنها یادگار او دخترش فاطمه زهرا(علیها السلام) بود و لذا مى گفتند: محمّد ابتر است ـ ؛ سوره کوثر نازل شد و این بشارت قاطع را به پیامبر(صلى الله علیه وآله) داد که: (به یقین ما به تو کوثر [و خیر و برکت فراوان] عطا کردیم * ... [و بدان] دشمن تو به یقین ابتر و بریده نسل است)؛ «اِنَّا اَعْطَیْنَاکَ الْکَوثَرَ * ... اِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الاَْبْتَرُ» و امروز مى بینیم که نسل آن بزرگوار از طریق دخترش فاطمه زهراء(علیها السلام) در تمام جهان منتشرند و بزرگان زیادى از آنها برخاستند که پیوسته در خدمت اسلام بودند و کسانى که این سخن را درباره پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى گفتند - مشرکان قریش - چنان تار و مار شدند که امروز از آنها خبرى نیست و اگر هم کسى از آن ها باقى مانده است شناخته نمى شود، بنابراین آنها ابتر شدند و پیامبر داراى نسلى عظیم است.
در سوره نحل آیه 8 به نکته دیگرى برخورد مى کنیم که از اخبار غیبى قرآن است ومى فرماید: ([همچنین» اسبها و استرها و الاغها را [آفرید]، تا بر آنها سوار شوید و زینت شما باشد؛ و چیزهایى مى آفریندکه نمى دانید)؛ «وَ الْخَیْلَ وَ الْبِغَالَ وَ الْحَمِیرَ لِتَرکَبُوهَا وَ زِینَةً وَ یَخْلُقُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ». اگرچه بسیارى از مفسّران پیشین جمله: وَ « یَخْلُقُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ» را اشاره به حیواناتى مى دانند که در آینده آفریده مى شود، یا رام انسان ها مى گردد، و یا تمام اشیاى مفیدى که خداوند در آینده مى آفریند اعم از حیوانات و غیر آنها ولى همان گونه که بعضى از مفسّران اخیر ـ مانند مراغى و سیّد قطب در فى ظلال ـ اشاره کرده اند درک مفهوم این جمله براى ما که در عصر مرکب هاى سریع السیر ماشینى زندگى مى کنیم بسیار آسان تر است؛ و خبرى است که قرآن مجید از عصر ما داده؛ و تعبیر به «یَخْلُقُ»؛ (خداوند مى آفریند) منافاتى با اختراع آنها از سوى انسان ها ندارد؛ زیرا اوّلا کار انسان ترکیب و به هم پیوند دادن موادّى است که خداوند آفریده؛ ثانیاً ابتکار او در اختراع این وسایل نیز مولود استعداد خدا دادى است! تمام این آیات نشان مى دهد که خداوند بخشى از علم غیب خود را در اختیار پیامبرش قرار داده است.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.