پاسخ اجمالی:
خداوند در موارد مختلفی در قرآن از عظمت علمی پیامبران یاد می کند. از جمله : در مورد موسى(ع) مى فرماید: «آتیناه حکما و عِلما»؛ همین معنا در مورد داوود و سلیمان و لوط و یوسف(ع) آمده؛ درباره عیسی(ع) نیز مى فرماید: «وإذ علمتک الکتاب والحکمة والتّوراة والانجیل»؛ و درباره پیامبراسلام(ص) مى فرماید: «وأنزل الله علیک الکتاب والحکمة وعلَّمک ما لم تکن تعلم »؛ و نیز درباره گروهى از انبیاء، مانند ابراهیم، اسحاق، یعقوب، نوح، و ... مى فرماید: «أولئک الَّذین آتیناهم الکتاب والحکم والنّبوة» و ... .
پاسخ تفصیلی:
خداوند در موارد مختلفی در قرآن از عظمت علمی پیامبران الهی یاد می کند. از جمله :
1 ـ در مورد موسى بن عمران (علیه السلام) مى فرماید: «وَ لَمَّا بَلَغَ اَشُدَّهُ وَ اسْتَوى آتَیْنَاهُ حُکْماً وَ عِلْماً وَ کَذلِکَ نَجْزِى الْمُحْسِنِینَ»؛ (و هنگامى که [موسى] به رشد و کمال رسید، حکمت و دانش به او دادیم؛ و این گونه نیکوکاران را پاداش مى دهیم).(1)
2- درباره داوود(علیه السلام) مى فرماید: «وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللهُ الْمُلْکَ وَالْحِکْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا یَشَاءُ»؛ ( و داوود [نوجوان شجاعى که در لشکر طالوت بود]، جالوت را کشت؛ و خداوند، حکومت و دانش را به او بخشید؛ و از آنچه مى خواست به او تعلیم داد).(2)
3- در مورد داوود و سلیمان(علیه السلام) مى فرماید: «وَکُلّاً آتَیْنَا حُکْماً وَعِلْماً»؛ (و به هر یک از آنان [شایستگى] داورى، و علم فراوانى دادیم).(3)
4ـ و درباره لوط پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «وَلُوطاً آتَیْنَاهُ حُکْماً وَعِلْماً»؛ (و لوط را [به یادآور] که به او نبوّت و علم دادیم).(4)
5ـ همین معنا را در مورد یوسف(علیه السلام) تکرار مى کند و مى فرماید: «وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَیْنَاهُ حُکْماً وَعِلْماً»(5)
توجّه به این نکته لازم است که واژه «عِلماً» در این آیات به صورت نکره ذکر شده که براى بیان عظمت است آن چنان که حد و حدودش براى ما ناشناخته است.
واژه «حُکم» را در این آیات بعضى به معناى مقام قضاوت و بعضى به معناى مقام نبوّت و بعضى به معناى آگاهى خاصّى که سبب مى شود انسان حق و باطل را از هم جدا کند، و به تعبیر دیگر منظور از عقل ، فهم و قدرت بر داورى صحیح و جدا ساختن حق از باطل است.(6)
6ـ درباره حضرت مسیح(علیه السلام) مى فرماید: «وَإِذْ عَلَّمْتُکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالاِْنجِیلَ»؛ ([به خاطر بیاور] هنگامى را که کتاب و حکمت و تورات و انجیل را به تو آموختم).(7)
7- درباره پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «وَأَنزَلَ اللهُ عَلَیْکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَعَلَّمَکَ مَا لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ وَکَانَ فَضْلُ اللهِ عَلَیْکَ عَظِیماً»؛(8)
(و خداوند کتاب و حکمت را بر تو نازل کرد کرد؛ و آنچه را نمى دانستى، به تو آموخت؛ و فضل خدا بر تو [همواره] بزرگ بوده است).
8ـ در جاى دیگر بعد از اشاره به گروهى از انبیاى بزرگ یعنى ابراهیم و اسحاق و یعقوب و نوح و داوود و سلیمان و ایّوب و یوسف و موسى و هارون و زکریا و یحیى و عیسى و الیاس و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط (علیه السلام) مى فرماید: «أُوْلَئِکَ الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّةَ»؛ (آنها کسانى هستند که کتاب آسمانى و حکم و نبوّت به آنان دادیم).(9)
به این ترتیب خداوند سه امتیاز مهم به این هجده پیامبر بزرگ ارزانى داشته که مسلّماً مخصوص آنها نبوده و سایر انبیاى الهى را شامل مى شده است: کتاب آسمانى و حکم و نبوّت. البتّه مفهوم این سخن آن نیست که هر کدام کتاب مستقلّى داشته اند؛ بلکه گروهى آورنده کتاب بودند و گروهى حافظان کتاب پیشین.
9ـ تعبیر پر معناى دیگرى در این زمینه در آیات قرآن در مورد پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و جانشینان معصوم او به چشم مى خورد، و آن تعبیر «رَاسِخُونَ فِى العِلمِ» است که بعد از تقسیم آیات قرآن به محکمات (آیات صریح و روشن) و متشابهات (آیاتى که چنین نیست) مى فرماید: «مَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُوا الاَْلْبَابِ»؛ (در حالى که تفسیر آنهارا، جز خدا و راسخان در علم، نمى دانند. [آنها که به دنبال درک اسرار آیات قرآنند] مى گویند: "ما به آن ایمان آوردیم؛ تمامى آن از جانب پروردگار ماست. "و جز خردمندان، متذکّر نمى شوند و این حقیقت را درک نمى کنند).(10)
البتّه مى دانیم در تفسیر این آیه گفتگوى مفصّلى میان مفسّران است که آیا بعد از نام «الله» باید وقف لازم بشود و جمله «وَالرَّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ» جدا گردد که درآن صورت مفهومش این است که: «راسخان در علم» هرچند آگاهى از تأویل آیات متشابه ندارند؛ ولى در برابر آن به طور اجمال ایمان دارند؛ یا این که راسخون در علم عطف بر «الله» است؛ یعنى هم خدا از تأویل این آیات آگاه است و هم راسخان در علم؛ و ما در تفسیر نمونه دومى را برگزیدیم، و شواهد چهارگانه اى براى آن ذکر کرده ایم.(11)
به هر حال راسخون در علم تعبیرى است که نشان مى دهد این پیشوایان بزرگ سهم زیادى از علم دارند؛ زیرا واژه رسوخ به گفته مفردات به معناى ثبات کامل و پابرجاى چیزى است؛ و به گفته او رسوخ در علم به معناى آگاهى کاملى است که هیچ گونه شک و شبهه عارض آن نشود.
از مجموع این آیات به خوبى نتیجه مى گیریم که پیامبران الهى سهم وافرى از علوم و دانش ها داشتند.(12)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.