پاسخ اجمالی:
طبق آیه 21 سوره احزاب، پیامبر(ص) در همه چیز و براى هر کس و در هر زمان و مکانی سرمشق می باشد و آیات دیگری نیز وجود دارد که در آنها امر به اطاعت بدون قید و شرط از پیامبر(ص) شده است، و روشن است که اقتداى کامل و بى قید و شرط نسبت به کسى بدون داشتن مقام عصمت امکان پذیر نیست.
پاسخ تفصیلی:
قرآن مسلمان ها را مخاطب قرار داده و به آنها مى گوید: (به یقین براى شما در زندگى پیامبر خدا سرمشق نیکویى بود، براى آنها که امید به رحمت خدا و روز بازپسین دارند و خدا را بسیار یاد مى کنند)؛ «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللهَ وَالْیَوْمَ الاْخِرَ وَذَکَرَ اللهَ کَثِیراً».(1)
«اسوه» - بر وزن مژده - دو معنا دارد: گاه به معناى اصلاح و درمان آمده، و به همین جهت به طبیب آسى گفته مى شود، و گاه به معناى «غم و اندوه» است.
بعضى معتقدند این واژه اگر «ناقص واوى» باشد به معناى معالجه و درمان و اصلاح و اقتدار است، و اگر «ناقص یایى» باشد به معناى حزن و غم و اندوه است.
این احتمال نیز داده شده است که هر دو معنا به یکى باز گردد، زیرا غم و اندوه و تأسف نسبت به چیزى، سبب اصلاح و درمان و مداواى آن مى شود.
به هر حال در آیه مورد بحث «اُسوه» ظاهراً به معناى اقتداء و پیروى بکار رفته است؛ از این جهت که پیروى و اقتدا به بزرگان یکى از بهترین طرق اصلاح به شمار مى آید.
قابل توجّه این که «اسوه» مانند «قدوه» معناى مصدرى دارد، و به معناى اقتدا کردن و پیروى نمودن و سرمشق گرفتن است، - نه معناى وصفى، آن چنان که در تعبیرات امروز متداول شده - ؛ به تعبیر دیگر قرآن نمى فرماید: پیامبر(صلى الله علیه وآله) مقتداى شما است بلکه مى گوید: در وجود او اقتداى شایسته و سرمشق نیکو است (دقّت کنید).
تعبیر به «لقد» براى تأکید است و ذکر «کان» اشاره به این حقیقت است که همیشه پیغمبر مقتداى مسلمین بوده است.
در اینجا این سؤال پیش مى آید که آیا اقتداى کامل و بى قید و شرط نسبت به کسى بدون داشتن مقام عصمت امکان پذیر است؟ پس این دستور، گواه روشنى بر این حقیقت است که او باید معصوم باشد و الاّ ممکن نبود در همه چیز و براى هر کس و در هر زمان و مکان سرمشق باشد.
روى این جهت آیه فوق از یک نظر هماهنگ با آیاتى است که مؤمنان را امر به اطاعت بدون قید و شرط از پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله) بدون قید و شرط مى کند.
ممکن است گفته شود در قرآن مجید در دو مورد دیگر نیز تعبیر «اُسوه» آمده است - آیه 4 و 6 سوره ممتحنه- که علاوه بر پیامبر بزرگى همچون ابراهیم (علیه السلام)، مؤمنان همراه او را نیز شامل مى شود در حالى که همراهان ابراهیم (علیه السلام) معصوم نبودند، مى فرماید: «قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ»؛ (براى شما سرمشق نیکویى در زندگى ابراهیم و کسانى که با او بودند وجود داشت، در آن هنگامى که به قوم [مشرک] خود گفتند: ما از شما و آنچه غیر از خدا مى پرستید بیزاریم).
ولى دقّت در آیه مزبور، به خوبى نشان مى دهد که اقتدا و تأسّى در اینجا تنها در یک بعد خاص است، و آن مسأله برائت از مشرکان مى باشد، زیرا گروهى از تازه مسلمانان عصر پیامبر (صلى الله علیه وآله) حاضر نبودند به آسانى از دوستان و بستگان مشرک خود دست بردارند، لذا قرآن مى گوید: شما از ابراهیم و اصحابش سرمشق بگیرید که وقتى توحید را پذیرفتند، اعلام بیزارى از مشرکان نمودند.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.