پاسخ اجمالی:
ياد خدا يک دنيا عظمت و حکمت را در قلب انسان متجلى نموده است، از زشتي ها پيراسته و بسوي کمالات رهنمون مي کند. لذا آيات و روايات دستور مي دهند؛«خدا را فراوان ياد کنيد» که فراواني ياد خدا، نهايتي نداشته و موجب فزوني برکت، حضور فرشتگان، فرار شياطين و درخشش براى اهل آسمانها مي شود. البته اين خيرات مربوط به ذکری است که ناشي از سرچشمه فکر باشد، که در این صورت بازتاب گسترده اش در اعمال انسان آشکار مي شود.
پاسخ تفصیلی:
در آیه 41 سوره «أحزاب» مى خوانیم: (اى کسانى که ایمان آورده اید! خدا را فراوان یاد کنید)؛ «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللّهَ ذِکْراً کَثِیراً».
هنگامى که نام خدا برده مى شود، یک دنیا عظمت، قدرت، علم، و حکمت در قلب انسان متجلى مى گردد؛ چرا که او داراى اسماء حسنى و صفات علیا و صاحب تمام کمالات، و منزه از هرگونه عیب و نقص است. توجه مداوم به چنین حقیقتى که داراى چنان اوصافى است روح انسان را به نیکی ها و پاکی ها سوق مى دهد، و از بدی ها و زشتی ها پیراسته مى دارد، و به تعبیر دیگر، بازتاب صفات او در جان انسان تجلى مى کند. توجه به چنین معبود بزرگى موجب احساس حضور دائم در پیشگاه او است، و با این احساس، فاصله انسان از گناه و آلودگى بسیار زیاد مى شود. یاد او یادآورى مراقبت او است، یاد حساب و جزاى او است، یاد دادگاه عدل او و بهشت و دوزخ او است و چنین یادى است که جان را صفا، و دل را نور و حیات مى بخشد. به همین دلیل، در روایات اسلامى آمده است: هر چیز اندازه اى دارد جز یاد خدا که هیچ حدّ و مرزى براى آن نیست! امام صادق(علیه السلام) طبق روایتى که در «اصول کافى» آمده، مى فرماید: «ما مِنْ شَیْء إِلاّ وَ لَهُ حَدٌّ یَنْتَهِی إِلَیْهِ إِلاَّ الذِّکْرَ، فَلَیْسَ لَهُ حَدٌّ یَنْتَهِی إِلَیْهِ!»؛ (هر چیز، حدى دارد که وقتى به آن رسد پایان مى پذیرد، جز ذکر خدا که حدى که با آن پایان گیرد، ندارد). سپس مى افزاید: «فَرَضَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ الْفَرَائِضَ، فَمَنْ أَدَّاهُنَّ فَهُوَ حَدُّهُنَّ، وَ شَهْرَ رَمَضَانَ فَمَنْ صَامَهُ فَهُوَ حَدُّهُ، وَ الْحَجَّ فَمَنْ حَجَّ فَهُوَ حَدُّهُ، إِلاَّ الذِّکْرَ، فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ یَرْضَ مِنْهُ بِالْقَلِیلِ وَ لَمْ یَجْعَلْ لَهُ حَدّاً یَنْتَهِی إِلَیْهِ، ثُمَّ تَلا هَذِهِ الْآیَةَ: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللّهَ ذِکْراً کَثِیراً وَ سَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصِیلاً»؛ (خداوند نمازهاى فریضه را واجب کرده است، هر کس آنها را ادا کند حد آن تأمین شده، ماه مبارک رمضان را هر کس روزه بگیرد حدش انجام گردیده، و حج را هر کس [یک بار] به جا آورد همان حد آن است، جز ذکر اللّه که خداوند به مقدار قلیل آن راضى نشده، و براى کثیر آن نیز، حدى قائل نگردیده، سپس به عنوان شاهد این سخن، آیه: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللّهَ ذِکْراً کَثِیراً...»، را تلاوت فرمود).(1)
امام صادق(علیه السلام) در ذیل همین روایت، از پدرش امام باقر(علیه السلام) نقل مى کند که: «او کثیر الذِّکر بود، هر وقت با او راه مى رفتم ذکر خدا مى گفت، و به هنگام غذا خوردن نیز به ذکر خدا مشغول بود، حتى هنگامى که با مردم سخن مى گفت از ذکر خدا غافل نمى شد...»، و سرانجام، با این جمله پر معنى، حدیث فوق پایان مى گیرد: «وَ الْبَیْتُ الَّذِی یُقْرَأُ فِیهِ الْقُرْآنُ، وَ یُذْکَرُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِیهِ تَکْثُرُ بَرَکَتُهُ، وَ تَحْضُرُهُ الْمَلائِکَةُ، وَ تَهْجُرُهُ الشَّیَاطِینُ، وَ یُضِیءُ لِأَهْلِ السَّمَاءِ کَمَا یُضِیءُ الْکَوْکَبُ الدُّرِّیُّ لِأَهْلِ الأَرْضِ»(2)؛ (خانه اى که در آن تلاوت قرآن شود، و یاد خدا گردد، برکتش افزون خواهد شد، فرشتگان در آن حضور مى یابند، و شیاطین از آن فرار مى کنند، و براى اهل آسمانها مى درخشد، همان گونه که ستاره درخشان براى اهل زمین. [اما به عکس خانه اى که در آن تلاوت قرآن و ذکر خدا نیست برکاتش کم خواهد بود، فرشتگان از آن هجرت مى کنند و شیاطین در آن حضور دائم دارند]).
این موضوع، به قدرى اهمیت دارد که در حدیثى یاد خدا معادل تمام خیر دنیا و آخرت شمرده شده است؛ چنان که از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل شده: «مَنْ أُعْطِیَ لِسَاناً ذَاکِراً فَقَدْ أُعْطِیَ خَیْرَ الدُّنْیَا وَ الآخِرَةِ»(3)؛ (آن کس که خدا زبانى به او داده که به ذکر پروردگار مشغول است خیر دنیا و آخرت به او داده شده است).
این سخن را با حدیث کوتاه و پر معنى دیگرى از امام صادق(علیه السلام) پایان مى دهیم، آنجا که فرمود: «مَنْ أَکْثَرَ ذِکْرَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَظَلَّهُ اللَّهُ فِی جَنَّتِه»(4)؛ (هر کس بسیار یاد خدا کند، خدا او را در سایه لطف خود در بهشت برین جاى خواهد داد)!.
(کسانى که بخواهند آگاهى بیشترى در این زمینه پیدا کنند به جلد دوم «اصول کافى» ابوابى که درباره ذکر اللّه است مراجعه نمایند، به خصوص بابى که مى گوید: بسیارى از آفات و بلاها و مصائب دامن کسانى را که ذکر خدا مى گویند نمى گیرد).
تأکید بر این مطلب را لازم نمى دانیم که این همه برکات و خیرات مسلماً مربوط به ذکر لفظى و حرکت زبان که خالى از فکر و اندیشه و عمل باشد، نیست، بلکه هدف ذکرى است که سرچشمه فکر گردد، همان فکرى که بازتاب گسترده اش در اعمال انسان آشکار شود؛ چنان که در روایات به این معنى تصریح مى کند.(5)، (6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.