پاسخ اجمالی:
خداوند در سوره واقعه به مراحل جنینی آفرینش انسان اشاره کرده که هر روز به شکل تازه ای درمی آید و از نشانه های عظمت الهی می باشد. اگر آنچه دانشمندان امروز درباره این قطره آب (ظاهراً ناچیز) دریافته اند و عوالم پرغوغایی که طی می کند تا به صورت طفلی متولد گردد را در نظر بگیریم، مطلب روشنتر مى شود. همه اینها در پرتو خالقیت مداوم الهى است، در حالى که نقش ساده انسان در این خلقت، فقط در یک لحظه تمام مى شود. آیا این خود دلیل محکمى بر مسأله توحید و قدرت خدا بر احیای موجود بی جان نیست؟
پاسخ تفصیلی:
با تأمل در آیه 59 سوره «واقعه» پاسخ این سؤال روشن مى شود، خداوند مى فرماید:(آیا شما در طول مراحل جنینى آن را آفرینش هاى مکرر مى دهید؟ یا ما آفریدگاریم؟!)؛ «أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ».
چه کسى این نطفه بى ارزش و ناچیز را هر روز به شکل تازه اى در مى آورد و خلقتى بعد از خلقتى، و آفرینشى بعد از آفرینشى مى دهد؟ راستى این تطورات شگفت انگیز که اعجاب همه «اولو الالباب» و متفکران را برانگیخته، از ناحیه شما است یا خدا؟
اگر آنچه را دانشمندان امروز درباره این قطره آب (ظاهراً ناچیز) دریافته اند در نظر بگیریم، مطلب روشنتر مى شود؛ چرا که مى گویند: آنچه باعث تولید نطفه انسان مى شود ترکیبى است از «اسپرم» (نطفه مرد) با «اوول» (نطفه زن) و «اسپرمها» کرمکهاى بسیار کوچک ذره بینى هستند که، در هر مرتبه انزال، ممکن است بین دو تا پانصد میلیون «اسپرم» در آن وجود داشته باشد! (یعنى به اندازه جمعیت چندین کشور جهان!). (1)
و عجب این که، این موجود بسیار کوچک، بعد از ترکیب با نطفه زن، به زودى رشد مى کند، و به طور سرسام آورى تکثیر یافته، و سلولهاى بدن انسان را مى سازد، و با این که سلولها ظاهراً همه مشابهند، به زودى از هم جدا مى شوند، گروهى قلب انسانى را تشکیل مى دهند، گروهى دست و پا، و گروهى گوش و چشم، و هر یک درست در جاى خود قرار مى گیرند، نه سلولهاى قلب به جاى کلیه مى روند، و نه سلولهاى کلیه به جاى قلب، نه یاخته هاى گوش در محل یاخته هاى چشم قرار مى گیرند و نه بر عکس، خلاصه این که، نطفه در دوران جنینى، عوالم پر غوغائى را طى مى کند تا به صورت طفلى متولد گردد، و همه اینها در پرتو خالقیت مستمر و مداوم الهى است، در حالى که نقش ساده انسان در این خلقت، فقط در یک لحظه تمام مى شود، و آن لحظه ریختن نطفه است در رحم و بس!
آیا این خود دلیل محکمى بر مسأله توحید نیست؟ که چنین خداى قادر متعالى قدرت بر احیاى موجود بى جانى را دارد؟!. (2)، (3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.