پاسخ اجمالی:
قرآن در ترسیم فطرت توحیدی انسان می فرماید: «هنگامى که بر کشتى سوار مى شوند خدا را با اخلاص کامل مى خوانند، و غیر او از نظرشان محو مى شود، اما هنگامى که از طوفان و گرداب، رهایى مى بخشد و به خشکى مى رساند باز مشرک مى شوند». در حقیقت نور توحید در درون همه انسانها نهفته است و آداب و رسوم خرافی و تربیت های غلط بر روی آن پرده می افکند. اما در شدائد که انسان دست خود را از همه اسباب ظاهری کوتاه می بیند بی اختیار به سراغ قدرت ماوراء طبیعت می رود و هر گونه فکر شرک آلود را از دل می زداید.
پاسخ تفصیلی:
پاسخ این سؤال در آیه 65 سوره «عنکبوت» بیان شده است. آنجا که مى فرماید: «فَإذَا رَکِبُوا فِى الفُلکِ دَعَوُ اللهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ فَلَمَّا نَجَّاهم إلَى البَرِّ إذا هُمْ یُشْرِکُونَ»؛ (هنگامى که بر کشتى سوار مى شوند خدا را با اخلاص کامل مى خوانند، و غیر او از نظرشان محو مى شود، اما هنگامى که آنها را از طوفان و گرداب، رهایى مى بخشد و به خشکى مى رساند باز مشرک مى شوند).
شدائد و طوفان ها، زمینه ساز شکوفایى فطرت آدمى است، چرا که نور توحید، در درون جان همه انسانها، نهفته است. آداب و رسوم خرافى، تربیتهاى غلط، تلقین هاى سوء، پرده هایى بر آن مى افکند، ولى هنگامى که طوفانها از هر سو مى وزد و گرداب هاى مشکلات در برابر انسان، نمایان مى گردد، و دست خود را از همه اسباب ظاهرى کوتاه مى بیند، بى اختیار به سراغ عالم ماوراء طبیعت مى رود و هر گونه فکر شرک آلود را، از دل زدوده و در کوره این حوادث ـ به مصداق «مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ» ـ از هر ناخالصى، خالص مى گردد.
خلاصه این که، همیشه یک نقطه نورانى در درون قلب انسان وجود دارد، که خط ارتباطى او با جهان ماوراء طبیعت، و نزدیکترین راه به سوى خدا است، به همین دلیل پیشوایان بزرگ اسلام، کسانى را که در مسأله خداشناسى سخت در تردید فرو مى رفتند، از همین طریق ارشاد مى نمودند. (1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.