پاسخ اجمالی:
منکران معاد معمولاً روى سه موضوع تکیه مى کردند، که عبارتند از: 1ـ عدم امکان برپائى قیامت. 2ـ قیامت فقط یک وعده غیر قابل اثبات و نسیه است و معلوم نیست در چه زمانى واقع مى شود؟ اگر در هزاران یا میلیون ها سال بعد باشد، چه تأثیرى در زندگى امروز ما دارد. 3ـ بر فرض امکان برپایی قیامت، کسی که توانایی آن را داشته باشد وجود ندارد.
پاسخ تفصیلی:
با اندکى تأمل در آیات قرآن به دست مى آید که منکران معاد معمولاً روى سه موضوع تکیه مى کردند، که عبارتند از: 1ـ قدرت برپائى قیامت 2ـ زمان قیامت 3ـ فاعل قیامت، که در آیات 49 ـ 52 سوره «أسراء» به سه ایراد منکران معاد اشاره شده است. نخست این که: (آنها گفتند: هنگامى که به استخوان هائى تبدیل شدیم و این استخوان ها نیز پوسیده و متفرق شد، آیا باز آفرینش جدیدى پیدا خواهیم کرد؟!)؛ «وَ قَالُوا أَإِذا کُنّا عِظاماً وَ رُفاتاً أَإِنّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَدِیداً»، (1)، (2) آیا اصلاً این امکان دارد که: استخوان هاى پوسیده و متلاشى شده ـ که هر ذره اى از آن در کنارى افتاده است ـ از نو جمع آورى شود، سپس لباس حیات بر آن بپوشانند؟ در حقیقت این ایراد به جسمانى بودن معاد اشاره دارد.
دومین ایراد آن ها این بود که: مى گفتند: بسیار خوب اگر بپذیریم که این استخوان هاى پوسیده و متلاشى شده، قابل بازگشت به حیات است، چه کسى قدرت انجام این کار را دارد؟ چرا که این تبدیل را یک امر بسیار پیچیده و مشکل، مى دانستند (آنها مى گویند: چه کسى ما را باز مى گرداند؟)؛ «فَسَیَقُولُونَ مَنْ یُعیدُنا»، (3).
سومین ایراد آنها این بود که: (آنها سر خود را از روى تعجب و انکار تکان مى دهند و مى گویند: چه زمانى این معاد واقع مى شود؟)؛ «فَسَیُنْقِضُونَ إِلَیْکَ رُؤُسَهُمْ وَ یَقُولُونَ مَتى هُوَ»، (4).
آنها در حقیقت با این ایراد خود، مى خواستند. این مطلب را منعکس کنند که: به فرض این ماده خاکى قابل تبدیل به انسان باشد، و قدرت خدا را نیز قبول کنیم، اما این، یک وعده نسیه بیش نیست، و معلوم نیست در چه زمانى واقع مى شود؟ اگر در هزاران یا میلیون ها سال بعد باشد، چه تأثیرى در زندگى امروز ما مى کند، سخن از نقد بگو و نسیه را رها کن. (5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.