پاسخ اجمالی:
اگر در مورد پیامبر اسلام(ص) اجر رسالت، مودت ذى القربى شمرده شده است، این مودت به سود خود مؤمنان است، و از سوى دیگر، این محبت وسیله اى است براى هدایت یافتن به راه خدا.
بنابراین مودت ذى القرباى رسول خدا(ص) تداوم برنامه رسالت و رهبرى پیامبر است.
پاسخ تفصیلی:
در بسیارى از آیات قرآن مى خوانیم: پیامبران الهى با صراحت این حقیقت را بیان مى کردند که: ما هیچ اجر و پاداشى از هیچ کس نمى طلبیم، بلکه اجر ما تنها بر خداوند بزرگ است.
آیات 109 و 127 و 145 و 164 و 180 سوره «شعراء»، همچنین آیات 29 و 51 سوره «هود»، و آیه 72 سوره «یونس»، و 47 «سبأ»، بر این معنى دلالت دارد. بدون شک این عدم مطالبه اجر، هرگونه اتهامى را از پیامبران راستین دفع مى کند.
به علاوه مى توانند: با آزادى کامل به کار خود ادامه دهند، و قفل و بندهائى که بر اثر رابطه مادى ممکن است بر زبان آنها گذاشته شود، از بین مى رود.
اما جالب این که: در مورد پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) سه تعبیر مختلف دیده مى شود:
1 ـ تعبیرى که در 57 سوره «فرقان» آمده که، مى گوید: «إِلاّ مَنْ شاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبِیلاً»؛ (تنها اجرى که من مى خواهم این است که: مردم بخواهند راهى به سوى پروردگارشان برگزینند).
یعنى تنها اجر و پاداش من هدایت شما است، آن هم از روى اراده و اختیار نه اکراه و اجبار، و این تعبیر جالبى است که نهایت لطف و محبت پیامبر(صلى الله علیه وآله) را نسبت به پیروانش مى رساند؛ چرا که اجر و مزد خود را سعادت و خوشبختى آنان مى شمرد.
2 ـ تعبیرى که در آیه 23 سوره «شورى» آمده است: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى»؛ (من از شما پاداشى نمى طلبم جز دوستى بستگانم!)
3 ـ تعبیرى که در آیه 47 سوره «سبأ» آمده است: «قُلْ ما سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْر فَهُوَ لَکُمْ إِنْ أَجْرِیَ إِلاّ عَلَى اللّهِ»؛ (بگو: پاداشى را که از شما خواستم تنها به سود شما است، اجر و پاداش من تنها بر خداوند مى باشد).
از ضمیمه کردن این سه تعبیر به هم، چنین نتیجه مى گیریم: اگر در مورد پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) اجر رسالت، مودت ذى القربى شمرده شده است، این مودت از یکسو، به سود خود مؤمنان است، نه به سود پیامبر(صلى الله علیه وآله)، و از سوى دیگر، این محبت وسیله اى است براى هدایت یافتن به راه خدا.
بنابراین مجموع این آیات، نشان مى دهد: مودت ذى القرباى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) تداوم برنامه رسالت و رهبرى آن پیامبر است.
و به تعبیر دیگر، براى ادامه راه پیامبر(صلى الله علیه وآله) و هدایت و رهبرى او، باید دست به دامن ذوى القربى زد، و از رهبرى آنها استمداد جست، این همان چیزى است که شیعه در مسأله امامت از آن جانبدارى مى کند و معتقد است رشته رهبرى بعد از پیامبر، نه در شکل نبوت که در شکل امامت، براى همیشه ادامه خواهد داشت.
توجه به این نکته نیز لازم است که: محبت، عامل مؤثرى است براى پیروى کردن، همان گونه که در سوره «آل عمران» آیه 31 مى خوانیم: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی»؛ (بگو: اگر خدا را دوست مى دارید از من پیروى کنید) چرا که من مبلغ فرمان او هستم.
اصولاً، پیوند محبت با کسى، انسان را به سوى محبوب و خواسته هاى او مى کشاند و هر چه رشته محبت قوى تر باشد، این جاذبه قوى تر است، مخصوصاً محبتى که انگیزه آن کمال «محبوب» است، احساس این کمال، سبب مى شود: انسان سعى کند خود را به آن مبدأ کمال و اجراى خواسته هاى او، نزدیک تر گرداند.(1)،(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.