گستره عدل الهی در جهان هستی با وجود تفاوت ها از منظر آیات و روایات

از منظر آیات و روایات، وجود تفاوت ها و مظاهر ظالمانه در گستره جهان چگونه قابل انطباق با عدل الهی است؟!

مهمترین علت بوجودن آمدن چنین سؤالی این است که سؤال کننده در اینجا مفهوم عدل را به معنی یکسان بودن همه مخلوقات گرفته است، در حالی که همیشه یکسان بودن عادلانه نیست. بخش مهمی از تفاوت های موجود در جهان، طبیعی و لازمه آفرینش است و اگر این تفاوت ها نبود امکان زندگی وجود نداشت. براى به وجود آمدن يك «جامعه كامل» و یک «جهان پایدار» نياز به استعدادها و ذوق‏ها و ساختمانهاى مختلف بدنى و فكرى است. به عبارت ديگر تفاوت ساختمان روحى و جسمى در آن قسمتهايى كه طبيعى است، مقتضاى «حكمت» پروردگار است و عدالت هيچگاه نمى ‏تواند از حكمت جدا باشد.
بخش دیگری از تفاوت های بین مخلوقات تحمیلی است که غالبا حاصل ظلم و ستم موجودات مختاری مثل انسان و يا سهل‏ انگاری هاى فردى است؛ این گونه تفاوت ها هيچ گونه ارتباطى به دستگاه آفرينش ندارد. اين گونه اختلافها را بايد «اختلافهاى ساختگى و بى‏ دليل» دانست كه با از بين رفتن نظام طبقاتى و تعميم عدالت اجتماعى از ميان خواهد رفت، و هيچگاه اسلام و قرآن بر اين گونه تفاوتها صحه نگذاشته است.
در حقیقت تجلي عدل الهی را مي توان در جريان پايدار و متعادل آفرينش جهان(عدل تکوينی)، وضع احکام شرعی برای رسیدن به عدالت اجتماعی بندگان(عدل تشريعی) و دادرسي الهی بین آنها(عدل جزايی) مشاهده نمود. خداوند علاوه بر اینکه مخلوقات را به نحو احسن خلق کرده است برای ایجاد بهترین شرایط زندگی نیز قوانین عادلانه ای وضع کرده است.

منافات «قضا و قدر الهی» با «اختیار» انسان!

چگونه می توان تصوّر کرد که انسان با وجود «قضا و قدر الهی»، صاحب «اختیار و اراده» باشد؟!

قضا و قدر دو قسم است: 1) «تکوینی» یعنی همه امور بر اساس علل و ویژگی های خاصّی محقّق می شوند. 2) تشریعی به معنى فرمان الهى در تعيين وظائف انسان و مقدار و حدود اين وظائف. قضا و قدر به هر دو معنی با اختیار انسان منافات ندارد. سرنوشت هر معلولی، تابعِ علل و عواملی است؛ و چون خداوند انسان را مختار آفریده، اراده اش نقش مهمّی در سرنوشت او داشته و عامل موثّری در تأمین سعادت او است. اراده انسان در طول اراده و قضا و قدر الهی است و با آن منافاتی ندارد. اگر انسان در اعمالش اختیاری نمی داشت، آمدن پيامبران، نزول كتب آسمانى و كيفر و پاداش همه بى فايده و ظالمانه بود.

رجس در آیه تطهیر به معناى شرک!

ابن تیمیه در مورد کلمه رجس در آیه تطهیر چه شبهه اى را مطرح کرده است؟

ابن تیمیه مى گوید: اراده خداوند در آیه تطهیر، متضمّن تحقّق مراد نیست؛ بلکه گاهى اراده مى کند چیزى را که تحقق نمى یابد. مثلا خداوند مى فرماید: «و اللّه يريد ان يتوب عليكم» در حالى که برخى توبه مى کنند و برخى نمى کنند. او می گوید: مقصود از«رجس» در آیه تطهیر، «شرک» است و این با عصمت متفاوت است. درپاسخ می گوییم: اوّلا: اراده در آیه فوق، تشریعى است نه تکوینى. ثانیاً: الف و لام «الرِّجْسَ» در آیه تطهیر، براى جنس بوده و عموم مراتب رجس که از آن جمله گناه، اشتباه، خطا و سهو است را نیز شامل مى شود.

رابطه «خوف» و «علم»

«خوف» چه رابطه ای با «معرفت و علم» دارد؟

خوف و ترس، خواه به معناى خوف از خدا باشد، يا ترس از عذاب او، و يا ترس از گناه و معصيت - چرا كه همه به يك معنا باز مى گردد - زمينه روح انسان را براى پذيرش حقايق و معارف، آماده مى سازد. زيرا انسان تا احساس مسؤوليت نكند به سراغ منابع معرفت نمى رود، و در آيات آفاقى و انفسى و تكوينى و تشريعى، كنجكاوى و جستجو نمى كند؛ لذا خداوند در سوره «هود» می فرماید: «در اين سرگذشت پيشنيان، نشانه اى است براى كسى كه از عذاب آخرت مى ترسد».

علت تفاوت حکم «حجاب» بین زنان و مردان

چرا دین اسلام در حکم پوشش و حجاب بین زنان و مردان تفاوت قائل شده است؟

احکام تشریعی اسلام، متناسب با ویژگی های تکوینی و به منظور تأمین مصالح و دفع مفاسد است؛ از این رو تفاوت زن و مرد در بسیاری از احکام تشریعی همانند حجاب، ناشی از تفاوت های تکوینی آن ها است. لذا اسلام متناسب با تفاوت های تکوینی زن و مرد، قوانین خود را تشریع کرده است. از سویی تحقیقات علمی ثابت کرده که مردان نسبت به محرک های چشمی حساس بوده، و زنان نسبت به محرک های لمسی حساسیت بیشتری دارند. لذا برای حفاظت آنان از مفاسد ناشی از این ویژگی، آنان را به حجاب و پوشش در مواجهه با مردان نامحرم دستور می دهد.

اراده الهى بر عبودیّت بندگان، و کفر برخی از انسان ها!

اگر اراده الهى بر عبودیّت بندگان تعلّق گرفته، چرا گروهى راه کفر را پیش مى گیرند؟!

اراده الهی بر عبودیّت بندگان، اراده تشریعی است نه تکوینی. زیرا هدف از خلقت، عبادت و بندگی اجبارى نبوده است، بلکه عبادت توأم با اختیار است که ارزشمند است.
منظور از اراده تشریعی این است که خداوند برای هدایت انسان به مسیر عبودیت، به او «ارائه طريق» کرده است یعنی با وضع قوانین شرعی و بعثت انبیاء و ارسال رسل، راه عبودیت را به او نشان داده است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال علي (عليه السلام):

وَ الْحَجَّ تَقْوِيَةً لِلدِّين

خداوند حج را وسيله تقويت دين قرار داد.

نهج البلاغه: خ1