جایگاه «شكر» در آیات و روایات

آیات و روایات اسلامی چه جایگاهی برای «شكر» قائل شده اند؟

خداوند «شکر» را مقرون به ذکر خود نموده و فرموده است: «فَاذْکُرُونِى اَذْکُرْکُمْ وَ اشْکُرُوا لِی وَ لَاتَکْفُرُونِ». شکر موجب فراوانی نعمت می شود و خداوند خود را شاکر معرفی نموده و از بهشتیان نیز با صفت شکر یاد می کند. در روایت است که پیامبر(ص) از شب تا به صبح مشغول عبادت و گریه بود و می فرمود: «آیا نباید بنده شکرگزارى باشم!؟». ایشان بخاطر شکر الهی آن قدر نماز خواند که پاهایش ورم کرد و صورتش زرد شد.

بيان ساده و فلسفي برهان «وجوب و امکان»

منظور از برهان «وجوب و امکان» چيست؟

ما خود را سراسر نياز مى بينيم، با مشاهده اين نياز با يك الهام درونى به اين نتيجه مى رسیم كه در اين جهان منبعى از غنا و بى نيازى وجود دارد كه همگان دست نياز به سوى او دراز مى كنند، و او همان كسى است كه خدايش مى ناميم. امّا در تعبيرات فلسفى و بحث هاى متكلّمين: وجود را بر دو قسم، تقسيم مى كنند؛ ممكن و واجب. واجب الوجود، وجودى است كه هستى اش از ذات خويش است، و مطلقاً نيازى در ذات پاك او نيست، در حالى كه ممكن در ذات خود چيزى ندارد، و نيازمند است.

معنای «مغنى» و «مقنى» بودن خداوند

معنى «مغنى» و «مقنى» بودن خداوند چیست؟

أَغْنى از ماده «غنى» به معنى بى نیازى است، و «أَقْنى» از ماده «قنیه» (بر وزن جزیه)، به معنى اموال و سرمایه هائى است که انسان ذخیره مى کند. به عبارت دیگر «أَغْنى» به معنى رفع نیازمندى هاى فعلى است و «أَقْنى» به معنى اعطاى مواهب ذخیره است و خداوند هم نیازمندى هاى مادی انسان را با لطف عمومی اش بر طرف ساخته و هم احتیاجات معنوی او را.

اساس برهان «وجوب و امکان»

اساس برهان «وجوب و امکان» چه مي باشد؟

اساس برهان وجوب و امكان يا فقر و غنى بر اين مطلب است كه ما هنگامى كه به خود و ساير موجودات اين جهان نگاه مى كنيم آنها را سراپا نياز و حاجت مى بينيم؛ نياز و حاجتى به بيرون وجود خود. بديهى است نمى توان قبول كرد كه جهان هستى مجموعه اى از نياز و فقر باشد، يا به تعبير ديگر هر موجودى را در اين جهان وابسته مى بينيم. اين وابستگى نمى تواند تا بى نهايت پيش رود، از اين رو اين وابستگی، نياز و فقر عمومى جهان دليل بر وجود يك منبع عظيم غنا و بى نيازى است، و ما آن منبع را خدا (الله) مى ناميم.

منظور از «فقر و غني»

فقر و غني به چه معناست؟

«فقير» به گفته راغب در مفردات در اصل به معناى كسى است كه ستون فقراتش شكسته باشد؛ از آنجا كه افراد تهى دست همانند كسى هستند كه گرفتار شكستگى ستون فقرات شده، اين واژه بر آنها اطلاق شده است.
«غنّى» از مادّه «غنا» به معناى بى نيازى، و نقطه مقابل فقر است. ابن منظور در لسان العرب مى گويد: «غَناء» به معناى منفعت و«غِناء» به معناى آوازخوانى، و «غِنا» (بدون مد) به معناى بى نيازى است.
 

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصّادق عليه السّلام لِلفُضَيل :

تَجْلِسُونَ وَ تُحَدِّثُونَ؟ فَقالَ: نَعَمْ، قالَ: اِنَّ تِلْکَ الْمَجالِسَ اُحِبُّها فاءَحْيُوا اَمْرَنا، فَرَحِمَ اللّهُ مَنْ اَحْيى اَمْرَنا.

وسائل الشيعه ، ج 10، ص 392