علّت تفاوت تکالیف دینی برای زنان و مردان؟!

چرا احکام دینی زنان و مردان باید متفاوت باشد؟!

تفاوت های جسمی و روحی مرد و زن موجب می شود احکام آنها که از سوی خالق آنها (داناترین شخص به ویژگی ها و تفاوت آنها) تشریع شده، به منظور تناسب یافتن با ویژگی های شخصیتی آنها، مختلف و متفاوت باشند. جنس زن براى انجام وظايفى متفاوت با مرد آفريده شده و به همين دليل احساسات متفاوتى دارد. قانون آفرينش، وظيفه حساس مادرى و پرورش نسل هاى نيرومند را بر عهده او گذارده به همين دليل سهم بيشترى از عواطف و احساسات به او داده است در حالى كه طبق اين قانون وظايف خشن و سنگين تر اجتماعى بر عهده جنس مرد گذارده شده و سهم بيشترى از تفكر به او اختصاص يافته است. بنابراین تفاوت ها، تشریع احکام یکسان و اختصاص حقوق و تعریف نقش های یکسان برای دو جنسی که تفاوت های ماهوی با همدیگر دارند، نه تنها عادلانه نیست بلکه بسیار هم غیرمنطقی است.

برتری تبعیض آمیز برخی از انسان ها!

آیه 21 سوره اسراء می گوید: «ببين چگونه بعضى را بر بعضى ديگر برترى بخشيده ايم» آیا این تبعیض نیست؟ این افراد چه کسانی هستند که خداوند به آنان بطور تبعیض آمیزی برتری داده است؟

بیشتر تفاوت ها در بین موجودات لازمه نظام آفرينش و تابع قوانين «علّى و معلولىِ» حاكم بر آن و بر اساس حکمت الهی است. اگر قرار باشد اینگونه تفاوت های طبیعی در انسان ها وجود نداشته باشد و همه انسانها یک شکل و با ویژگی های یکسان خلق شوند، هرگز حیات و زندگی اجتماعی که کمال انسان محسوب می شود ادامه پیدا نمی کرد و مشکلات عدیده بیشتری را در پی داشت. البته آنچه سبب فضیلت و برتری برخی از افراد شده مسئولیّت ایشان را سنگین تر خواهد کرد.
درست است كه خداوند استعدادها را براى فعاليت هاى مختلف به طور متفاوت آفريده و درست است كه عواملى بيرون از اراده انسان در مسير زندگى او مؤثر است، ولى با اين حال يكى از عوامل بنيادى را نيز «تلاش و كوشش» انسان قرار داده است. بر این اساس تفاوت برخی از بندگان خدا در منزلت ها و اجرهای مختلف معلول «اعمال» آنها است و ارتباط مستقیمی با مراتب علم و عمل آنها و انجام تکالیف الهی دارد. در واقع توجهات و تفضلات الهی ریشه در عقیده و دانش و عمل و سعی خود انسان دارد و طبیعی است که برتری هایی که سعی و تلاش و عمل نیک خود انسان هم در آن دخیل است، از باب جزا و عدل نزد خدا ارزش داشته باشند.
 

معنای عبارت قرآنی «فِطرَتَ الله»

«فطرت» در آیه شریفه «فطرت اللّه التى فطر الناس علیها» به چه معناست؟

طبق روایات متعدد مراد از فطرت در آیه 30 سوره روم،  توحید و اسلام و معرفت به خدا و پذیرش ولایت رهبران دینی و حتی فروع احکام است؛ چراکه علاوه بر معرفة الله مجموع اسلام به صورت فشرده در درون سرشت انسانی نهاده شده است.

عهد خدا با انسان بر مخالفت با شیطان

چگونه خداوند نسبت به مخالفت با شیطان پیمان گرفته است؟

خداوند متعال در آیه 60 سوره «یس» به سرزنش مجرمان پرداخته، چنین مى گوید: «آیا با شما عهد نکردم اى فرزندان آدم، که شیطان را پرستش و اطاعت مکنید که او دشمن آشکار شماست؟» این عهد و پیمان الهى از طرق مختلف، از انسان گرفته شده و بارها این معنى را به او گوشزد کرده است. نخست آن روز که فرزندان آدم در زمین نشو و نما کردند. از سوى دیگر، این پیمان در عالم «تکوین» با دادن عقل به انسان، نیز گرفته شده است. از سوى سوم، با سرشت و فطرت الهىِ همه انسان ها بر توحید، پیمان از انسان گرفته شده است.

خلود (جاودانگی) در آتش جهنّم و متناسب نبودن آن با جرم گناهکار و منافات آن با عدل الهی!

آیا مجازات «جاودانگی در آتش» برای گناه کاران، با جرم آنها متناسب و با عدل الهی سازگار است؟

عذاب اخروى متناسب با گناهی است که انسان مرتکب می شود، امّا تناسب زمانی لزومی ندارد، بلکه باید آثار سوء آن در نظر گرفته شود؛ گاهی اشتباهات خطرناکی که در یک لحظه اتفاق می افتند، می توانند آثار سوء دراز مدّتی به دنبال داشته باشد. وقتى مجازاتها و عذابها عكس العمل و نتيجه خاصیّت اعمال خود ماست، جاودانگى در عذاب تعجّب‏ آور نيست.
علاوه براین، عذاب جاودانه برای گناهکارانی است که ذات و سرشت آنها با خباثت عجین شده و هرگز از آن برنمی گردند؛ اگر دوباره به دنیا برگردند باز هم به ارتکاب گناه ادامه می دهند. لذا عذاب ابدی در مقابل خواسته ابدی آنها است نه بخاطر ارتکاب گناهی موقّتی.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمام عليٌّ(عليه السلام)

الإيثارُ أحسَنُ الإحسانِ، و أعلى مَراتِبِ الإيمانِ

ايثار، نکوترين نيکوکارى و بالاترين مرتبه ايمان است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 22