منافات خلق انسان های «عقب مانده ذهنی»، با آفرینش هدفمند و نیل به کمال!

آیا خلق انسان های «عقب مانده ذهنی» با هدفمند بودن خلقت انسان برای رسیدن به «کمال» منافات ندارد؟!

اولا:  همه اتفاقات این جهان از علل و اسباب خود تبعیت می کنند و خدواند نیز این نظام را به بهترین وجه قرار داده است. اگر در جایی حوادثی اتفاق می افتد که در ظاهر شر می باشد، در حقیقت بخاطر تعارض بین علت هاست؛ انسان یا سایر موجودات در معرض اموری قرار می گیرند که سلامتی و حیات آنها را تحت الشعاع قرار می دهد. در نتیجه وجود چنین مخلوقاتی در هدف دار بودن نظام هستی خللی وارد نمی کند؛ زیرا خلقت اولیه الهی بدون نقص است و هیچ وقت انسانی بدون دلیل به صورت عقب مانده و مجنون خلق نمی شود.
ثانیا:  بسیاری از این افراد نیز می توانند در حدّ خود مسیر تکامل را طی کنند و به مراتبی از کمال برسد که آن مرتبه نزد خدای متعال مساوی با کمال صاحبان استعداد و امکانات کامل است. قواعد عقلی نیز می گوید: «کمال هر شیئی به حسب نیرو و استعدادی است که دارا است» و در آیه 286 سوره بقره می خوانیم: «خداوند هيچ كس را جز به اندازه توانايی اش، تكليف نمى کند». به عبارتی دیگر: «کمال هر موجودی با استعداد او مقایسه می شود و هر کس با تلاش متناسب با امکاناتش به مراتبی از کمال می رسد که نزد خدای متعال پذیرفته است».
ثالثا:  در برخی روایات هم بیاناتی به چشم می خورد که به انسان های عقب افتاده و مجنون و همچنین کودکانی که قبل از بلوغ از دنیا رفته اند و ... - با توجه به اینکه همه انسانها کامل برانگیخته می شوند- در قیامت یا عالم برزخ فرصت مجدد اعطا می شود و مورد آزمون قرار می گیرند تا وضع تسلیم یا تمرّد آنها در برابر تکالیف الهی معین شود. بنابراین امکان تکامل و هدایت چنین اشخاصی از بین نمی رود و چنین اشخاصی می توانند حتی پس از مرگ کمال و سرنوشت خویش را رقم بزنند.

جايگاه «عبدالله بن سبا» در بين شيعيان؟

«عبدالله بن سبا» از چه جايگاهی در بین شیعیان برخوردار است؟

در تمام كتاب هاى شيعه بدون استثناء، «عبدالله بن سبا» لعن شده و از وى اعلام بيزارى شده است. كمترين سخنى كه درباره او در كتاب هاى «رجال» شيعه شده اين است كه "عبدالله بن سبا ملعون تر از آن است كه درباره او بحث شود".

خداوند، تسلى دهنده به پیامبر(ص)

خداى متعال چگونه پیامبر(صلى الله علیه وآله) را در مسیر رسالتش تسلى مى داد؟

خداى متعال در آیات بسیارى به دلدارى پیامبر(ص) مى پرداخت؛ گاه با بیان این که رفتار با پیامبران پیشین نیز چنین بوده است و گاه با عنوان این که وظیفه تو هدایت و ابلاغ رسالت است و گاه با بیان اینکه  تأخیر در عقاب آنها برای اتمام حجت است، و اینکه این آیات از ناحیه خداست، پس نباید هیچ گونه نگرانى درباره آن به خود راه دهد.

حربه هاى مشركان در برابر پيامبر(ص)

سران مكه براى جلوگيرى از دعوت پيامبر(ص) از چه حربه هائى استفاده مى كردند؟

مشرکان بارها به ابوطالب مراجعه و از او خواستند دست از حمايت محمد(ص) بر دارد يا بين آنها و محمد(ص) فاصله نشود يا خود ابوطالب او را اصلاح كند. وقتی از تأثير گذاردن بر ابوطالب و رسول خدا مأيوس شدند، تصميم گرفتند كه تازه مسلمانان مستضعف را تحت فشار قرار دهند. حربه آزار و اذيت، به مؤمنان كارگر نشد؛ به همين دليل تصميم گرفتند كه پيامبر و طرفدارانش را مسخره و استهزاء كنند؛ و با برچسب هايى مانند ساحر، كاهن، شاعر و مجنون، پيامبر را از ميدان خارج كنند. حربه ديگرى كه مشركان بكار گرفتند محاصره اقتصادى بود.

خداوند تسلّى بخش پیامبر(ص)، در تبلیغ اسلام

خداى متعال چگونه پیامبر(صلى الله علیه وآله) را در مسیر تبلیغ رسالتش تسلّى مى داد؟

خداى متعال در آیات بسیارى پیامبر(ص) را تسلى مى داد؛ از جمله آیه 43 سوره «فصّلت»، در آنجا که مى فرماید: «نسبت هاى ناروائى که به تو داده مى شود همان است که به پیامبران پیش از تو داده شد». اگر مجنون و ساحرت مى خوانند، به پیامبران بزرگ پیشین نیز همین نسبت ها را دادند، اگر دروغگویت مى نامند، آنها نیز از این نسبت در امان نبودند، خلاصه، نه دعوت تو به سوى آئین توحید و حق، مطلب تازه اى است، و نه تهمت و تکذیب آنها، محکم بایست و به این سخنان اعتنا مکن، و دعوت توحید را تداوم بخش، و بدان خدا با تو است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال علي بن موسي الرضا عليه السلام :

کان ابي اذا دخل شهر المحرم لايري ضاحکا و کانت الکابة تغلب عليه حتي يمضي منه عشرة ايام فاذا کان يوم العاشر کان ذلک اليوم يوم مصيبته و حزنه و بکائه و يقول: هو اليوم الذي قتل فيه الحسين عليه السلام

بحارالانوار، ج 44، ص 284