«جهل» عامل گرایش به «مذهب»!

کسانی که ادعا می کنند عامل گرایش انسانها به «مذهب» جهل است، چه دلایلی برای این سخن خود بیان می کنند؟

برخی از مادیون معتقدند علت گرایش به مذهب، محدود بودن اطّلاعات بشر در جهان طبيعت يا همان «جهل» است. هر زمان كه انسان پديده اى را ببيند، روح كنجكاو او براى يافتن علّت آن به پا مى خيزد، و اگر نتوانست علل طبيعى آن را بيابد، دست به دامن عوامل ماوراى طبيعى مي زند، و مفاهيمى از اين گونه در ذهن خود مى سازد. مهمّ ترين عيب اين فرضيّه آن است كه با اساسى ترين و قدیمی ترین دليل توحيد و خداشناسى كه «برهان نظم» است، تضادّ غيرقابل انكارى دارد؛ زيرا فلاسفه الهى از قديم ترين ايّام تا به امروز، براى اثبات مقصود خود روى نظام كائنات و جهان هستى تكيه مى كردند و وجود اين نظام را نشانه و گواه زنده وجود يك مبدأ علم و قدرت و تأثير او در ابداع و خلقت جهان مى دانستند.

«استعمار ستیزی» عامل پیدایش «مذاهب»!!

فرضیه ای که می گوید: "«استعمار ستیزی» عامل پیدایش «مذاهب» است" چگونه نقد و بررسی می شود؟

جامعه شناسان مادّى براى پيدايش «مذهب» به سراغ فرضيّه «تخدير و استعمار» رفته اند و ادّعا مي كنند كه مذهب، اثر قابل ملاحظه اى در تشكيل جامعه واحد انساني داشته است. در پاسخ آنها بايد گفت: اولا: تمام تعالیم دینی در قالب قانون، اخلاق و آداب، دستوراتی در مورد مبارزه با استعمار دارد. دوما: انگیزه مذاهب دعوت به توحید و وحدت کلمه است که مردم را از هر جعرافیايي با هم جمع مي کند. به هر حال، وجود اثر ضدّ استعمارى در مذاهب راستين قابل انكار نيست و تاريخ كشورها، گواه آن است؛ ولى اين يك «اثر» است نه «انگيزه» و تمام اشتباه طرفداران اين فرضيّه در همين قسمت نهفته شده كه انگيزه را با اثر اشتباه گرفته اند.

«توكّل» و «قناعت»، دستاویز طرفداران «جبر استعماری»

قائلین به فرضیه «جبر استعماری» چگونه دو مسئله «توكّل» و «قناعت» را موجب گرایش انسانها به «مذهب» معرفی می کنند؟

قائلین به فرضیه «جبر استعماری» می گویند: انسان با «توكّل» بر خدا از اسباب و عوامل طبيعى که سبب رسیدن به هدف است غافل مي شود و با «قناعت»، زندگانى محقّر و انواع محروميّتها را مي پذيرد. نتيجه اين مي شود كه مقاومت طبقات محروم، ضعيف تر و كمرنگ تر شده و تلاش و كوشش آنها کم شود. در پاسخ بايد گفت: اين گونه تفسيرهاى خودساخته، نه به خاطر كم اطّلاعى و دورى آنها از متون مسائل مذهبى است؛ بلكه با هدف، دگرگون ساختن اين تعليمات و درهم كوبيدن موانعى است كه گاهى از اين ناحيه ممكن است بر سر راه منافع آنها آشكار گردد.

مسئله «گریه» دستاویزی برای طرفداران نظریه «جبر استعماری»

طرفداران فرضیه «جبر استعماری» چگونه مسئله «گریه» را دلیلی بر مدعای خود می دانند؟

طرفداران فرضیه «جبر استعماری» می گویند: گریه احساسات را خاموش می کند و موجب ضعف شده و جلوي تلاش و کوشش را می گیرد و حتی گریه بر شهیدان هيچ مفهومی ندارد. در پاسخ بايد گفت: در عزاداری افراط و تفریط وجود دارد. گریه و خنده از صفات انسانی اند و غذای روح و باعث تعدیل احساسات اند. گریه باعث برانگیختن عواطف بر ضد حکومت طاغوت می شود و یک مكتب فكرى و عقيدتى و عملى است که مربوط به تمام مظلومان و اظهار تنفر از ظالمان می شود. بنابراين برای پیوند با یک مکتب، منطق تنها کافی نیست؛ بلکه پیوند عاطفی - كه يكي از مصاديق آن، گريه و سوگواري است - لازم است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصادق (عليه السلام) :

دِرْهَمٌ فِي الْحَجِّ أَفْضَلُ مِنْ أَلْفَيْ أَلْف فِيمَا

يک درهم در راه حجّ هزينه کردن، بهتر و بالاتر از دو ميليون درهم است که در غير حجّ در راه خدا هزينه شود

تهذيب الأحکام: 5/22