ورود ابن زياد به كوفه و نقش آن در تصميم گيری كوفيان درباره قيام امام حسين(ع)؟

ورود ابن زياد به كوفه چه نقشي در تصميم گيري مردم كوفه نسبت به قيام امام حسين(ع) داشت؟

کمتر مردمی را می‌توان یافت که بتوانند با وجود دیکتاتوری مسلط و جسور، دست به مخالفت زده و در برابر قدرت حاکم، اظهار سرکشی بکنند. هنگامی که نعمان بن بشیر حاکم کوفه بود، مردم با سهل‌گیری او، به راحتی اظهار تشیّع کردند و زمانی که مسلم به کوفه آمد، بشدّت از او حمایت کردند.

عوض شدن حاکم و جایگزینی ابن زیاد به جای ابن بشیر، اوضاع را به کلّی عوض کرد. خشونت ابن زیاد، بسیاری از مردم را به هراس انداخت و کسانی که زودرنج بوده و عجولانه تصمیم‌گیری می‌کردند، نه تنها از ناحیه ابن زیاد خود را در معرض تهدید دیدند، بلکه در اثر تبلیغات ابن زیاد دایر بر آمدن قریب الوقوع سپاه شام، به کلی خود را باختند. هنوز چند روزی نگذشته بود که عقب‌نشینی هواداران مسلم شدّت یافت.

اشراف شهر که اکنون اطمینان به حکومت کوفه داشته و تثبیت امویان را آشکار می‌دیدند به روشنی به حمایت از امویان پرداختند. به طور طبیعی بسیاری از مردم نیز مخالفت با رؤسای قبایل را چندان به مصلحت خود نمی‌دانستند. وقتی که مسلم به قصر ابن زیاد حمله کرد، همین اشراف با تهدید و تطمیع، یاران او را به حداقل رساندند و قدرت خود را بر مهار مردم خویش نشان دادند.

قیام حسین بن علی(ع) قیامی کور بود!

با توجه به مناسبات عصر حسین بن علی و دنیا زدگی مردم و بی اعتنایی آنها به حق جویی و با توجه به سنگینی کفّه قدرت به نفع بنی امیّه و کم بودن امکان پیروزی برای حسین بن علی، چرا ایشان اقدام به قیام کرد؟! آیا چنین قیامی مصداق قیام کور نیست؟

اولا: اگر امام حسین(ع) تشنه قدرت بوده و قصد قیام کور داشتند، بعد از شهادت برادرشان این کار را می کردند؛ اما چون معاویه خود را عامل به قرآن و سنت معرفی کرده بود، حجت شرعی برای این کار نداشتند. از طرفی معاويه هرگز تقاضاى بيعت نكرد.
ثانیا: ایشان بر اساس تمام بودن حجت حداقلی ظاهری (دعوت عراقیها و ضعف یزید) و بر اساس احساس تکلیف و انگیزه های دینی اقدام به قیام کرد. بعضى معتقدند كه واقعاً در كوفه يك زمينه صددرصد آماده اى بود و يك جريان غير مترقَّب اوضاع را دگرگون كرد. از نظر تاريخى اگر امام حسين به آن نامه ها ترتيب اثر نمى داد، به طور مسلّم در مقابل تاريخ محكوم بود.
ثالثا: امام حسین(ع) با درخواست بیعت یک فاسق روبرو بود و نمی توانست با چنین شخصی بیعت کند. یزید که فاقد هرگونه صلاحیتی برای اداره امور مسلمین بود، بعد از رسیدن به قدرت در اولین اقدام از امام حسین(ع) تقاضای بیعت کرد. در چنین شرائطی امام حسين(ع) فرمود: «هرگز شخصى همانند من، با مردى همانند وى بيعت نخواهد كرد».
رابعا: انگیزه امام انجام وظیفه ای دینی بود نه انگیزه ای مادی و سیاسی؛ بسیاری از انبیاء و اولیاء الهی و آزادگان جهان با وجود موانع و آماده نبودن زمینه ها بر علیه وضع موجود اقدام به قیام کردند؛ چرا که اعتراض و اصلاح طلبی در امور جامعه خود را وظیفه خود می دانستند. نمی توان درباره هر واکنش اجتماعی با معیار اقتصاد یا «منافع» تحلیل ارائه داد. امام به منظور اصلاح امّت جدّش و جامعه اسلامى قیام کرد و اگر دست به این کار بزرگ نمى زد به یقین امروز خبرى از اسلام نبود.
خامسا: شهادت امام حسین(ع) موجب بیداری امت شد و «پیروز حقیقی» او بود؛ قیام ایشان اگرچه در ظاهر سرکوب شد اما زمینه ساز قیام های بعدی علیه یزید شد. حرکت اصلاح گرانه امام حسین، خون غیرت و حق طلبی را در رگ های بسیاری از انسان های نخوت زده به جریان انداخت.

قیام امام حسین(ع)؛ تکلیف الهی

چرا امام حسین(ع) پس از شهادت مسلم بن عقیل از حرکت بسوی کوفه باز نگشتند؟!

امام در یکی از منزلگاه های نزدیک کوفه خبر بی وفایی کوفیان و شهادت مسلم بن عقیل و چند تن از یاران شان را در کوفه برای همراهان خود بیان کردند و به آنها فهماندند که گام در مسیر پرخطری نهاده اند. در آنجا جز معدود یاران خالص آن حضرت، کسی با کاروان ایشان نماند.

همچنین گفته شده امام بعد از رسیدن خبر شهادت مسلم بن عقیل فرمود که او به تکلیف خود عمل کرد و اکنون تکلیف ما باقی مانده است. این گونه سخنان و برخوردها نشان می دهد که امام به خاطر عمل به تکلیف الهی گام در این مسیر گذاشته بود.

شهادت، تنها امید امام علی(ع) برای ماندن در کوفه

چرا امام علی(ع) بعد از آن همه نافرمانی کوفیان باز از آنها جدا نشد و در کوفه ماند؟

امام علی(ع) پس از نافرمانی کوفیان و سرزنش آنها، در بیان علت عدم ترک کوفه می فرماید: «به خدا سوگند اگر اميدم به شهادت نبود مركب خويش را آماده كرده و از شما دور می شدم». بر این اساس شهادت، يكى از اهداف آن حضرت براى ماندن در بین آن گروه بود. هم چنین بيرون رفتن حضرت، مفهومش ترك وظايف امامت نيست بلكه امام مى تواند به ميان جمع آماده ترى برود؛ از این رو می فرماید: «مادامى كه نسيم هاى جنوب و شمال در حركتند هرگز شما را طلب نمى كردم». در واقع امام به آنها می فهماند كه من هرگز به سراغ شما نخواهم آمد.

نگاهی به خصلتهای مردم كوفه در زمان امام حسين(ع)

مردم كوفه در زمان امام حسين(عليه السلام) چگونه مردمی بودند؟

در منابع تاریخی و افواه عوام، مردم کوفه اهل خیانت دانسته شده‌اند. آنها مردمي عجول بودند و همین تعجیل آنها در تصمیم‌گیری همیشه به ضرر خود آنها و حاکمان آنها بوده است. «زود رنج بودن» در کنار «زود قانع شدن»، «زود تسلیم شدن» و «زود سرکشی کردن» از روحیّات آنان به شمار می‌آید. مردم کوفه مجموعه قبایل مختلفی بودند و شیعیان تنها بخشی از مردم این شهر بودند. هیچ شکّی وجود ندارد که مردم کوفه، امام حسین(ع) را دعوت کردند و او را یاری نکردند و بعداً در کشتن او نیز مباشرت کردند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمام عليٌّ(عليه السلام)

الإيثارُ أعلى مراتِبِ الکَرَمِ، و أفضلُ الشِّيَمِ

ايثار، بالاترين مرتبه بخشندگى و برترين خوى است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 22