نوآوریهای قرآنی شیعه در عصر حاضر
حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدعلی رضایی اصفهانی؛ استاد تمام جامعةالمصطفیالعالمیة (rezaee.quran@gmail.com).
مقدمه
قرآن کریم، معجزه جاودانه پیامبر اسلام(صلی الله علیه واله وسلم) است که سخنی تازه برای همه اعصار و نسلها دارد، ولی استخراج مطالب نوآمد آن، نیازمند تدبر و تفکر است و مفسران و قرآنپژوهان مسلمان نیز در طول تاریخ، در اینباره بسیار کوشیدهاند. دراینمیان، نوآوریهای قرآنی دانشمندان شیعه، برجسته و اثرگذار بوده است. در این نوشتار، هدف آن است تا سهم قرآنپژوهان و مفسران شیعه در عصر حاضر بررسی و از روش تحقیق تحلیل تاریخی و تا حدّی میدانی بهرهگیری شود.
پیشینه
ضمنِ جستوجوهای بسیار درباره نوآوریهای قرآنی شیعه، کتاب یا مقالهای مستقل یافت نشد، اما در کتابهایی مانند طبقات مفسران شیعه اثر عقیقی بخشایشی و آشنایی با تفاسیر و مفسران شیعه نوشته حسین علویمهر که با موضوع مفسران شیعه نگاشتهشده گاهی بهمناسبت معرفی مفسران، به نوآوریهای تفسیری شیعه هم اشاره شده است. همچنین درباره برخی شاخههای مربوط به این بحث نیز مطالبی بهچشم میخورد. همچنین درباره نوآوریهای قرآنی آیتالله معرفت، مقالهای با عنوان «ویژگیهای شخصیتی و نظریههای قرآنی علامه معرفت»،(1) به قلم نگارنده منتشر شده است. درباره نوآوریهای علمی علامه شعرانی،(2) در حوزه لغت نیز در کتاب نثر طوبی مطالبی آمده است.
الف) مفهومشناسی
1. قرآنی
مقصود از قرآن، کتاب مقدس مسلمانان است؛ کتابی شامل 6236 آیه در سی جزء، و مقصود از قرآنی در این نوشتار، هر مطلب نوآمد در حوزه روششناسی، علوم قرآنی و تفسیری منسوب به قرآن است که در این مقاله، بررسی میشود.
2. نوآوری
واژه نوآوری، بهمعنای ابتکار و ابداع است و در مواردی نیز بهمعنای بدعتگذاری بهکار گرفته شده. نوآوری در اثر دیدن اشیا و پدیدهها از زاویههای نو، ریشه در ادراک دارد و همچنین محصول خلاقیت انسان است. ازاینرو، با خلاقیت، پیوندی عمیق و ارتباطی وثیق دارد.(3)
در اینجا مقصود از نوآوری، نظریهپردازی جدید اثباتشده است. همچنین هرگونه نوآوری در حوزه روششناسی (مبانی، قواعد، روشهای تفسیری و...) و نیز در حوزه علوم قرآنی و تفسیر سنّتی و جدید و حتی در حوزه علمی اجرایی، همچون تأسیس رشتهها را شامل میشود. گفتنی است که نوآوری در اینجا شامل بدعتهای انحرافی نمیشود.
3. شیعه
در این نوشتار، مقصود از شیعه، غالباً مفسران و قرآنپژوهان شیعه اثناعشریاند.
4. عصر حاضر (معاصر)
مقصود از معاصر و عصر حاضر در مباحث قرآنی، اشاره به حدود یک قرن و نیم اخیر است که از سیدجمالالدین اسدآبادی (م 1275ش) با اعلام نظریه رجوع الی القرآن آغاز میشود که تحولاتی مهم در حوزه تفسیر و علوم قرآنی را درپی داشت.
ب) نوآوریها
نوآوریهای قرآنی محقّقان و قرآنپژوهان شیعه، در عرصههای خاص و حوزههای گوناگونی بوده است که در این مقاله به چهار مورد از آن اشاره میشود.
1. حوزه روششناسی
مقصود از روششناسی، معنای اعم آن است که مبانی، قواعد، روشها را شامل میشود. دانشمندان شیعه در عصر حاضر، در این موارد کتابها و مقالاتی متعدد به نگارش درآوردند و نوآوریهایی بسیار رقم زدند، که به مهمترین آنها اشاره میکنیم:
یکم. نظریه بطن، آیتالله معرفت (در حوزه مبانی)
از مباحث مهم در مبانی تفسیر، بحث از بطن قرآن است که معمولاً با عنوان تأویل مطرح میشود. آیتالله معرفت (م 1385ش) در این زمینه برای اولینبار در کرسی نظریهپردازی علمی قرآنی که در محل پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در تاریخ اسفند 1384ش، در شهر مقدس قم برگزار شد، نظریه جدیدی ارائه کردند. گزارش این نشست در مجله «کتاب نقد»، پاییز 1385ش، منتشر شد. ایشان، نظریه مزبور را در مقدمه جلد اول التفسیرالاثریالجامع آوردهاند و نگارنده نیز در مقاله «بطنپژوهی قرآن»(4) و همچنین در کتاب منطق تفسیر، این مطلب را توضیح دادهام. همچنین رساله دکتری آقای سَروَر حسینی، با عنوان نظریه بطنِ آیتالله معرفت در مدرسه عالی قرآن و حدیث جامعةالمصطفی نیز به این موضوع اختصاص یافته است. خلاصه این نظریه چنین است: «مقصود از بطن آیه، مفهوم گسترده و دامنهداری است که در پس پرده ظَهر (یعنی ظاهر که دربند خصوصیات مورد نزول است)، نهفته که باید تحت شرایطی، این مفهوم وسیع از بطن آیه استخراج شود».(5)
در جای دیگر، بطن قرآن را معنای گسترده و قابل دوام و همیشگی و جاوید میداند که باید از محتوای آیات، یک معنای کلی، همگانی، گسترده (به گستردگی زمان و به پهنای جهان) استفاده کرد.(6) همچنین بطن قرآن را از معانی تأویل معرفی کرده، مینویسد: «والمصطلح الآخر للتأویل هو: تبیین المفهوم العام الخابی وراء ستار اللفظ الذی یبدو خاصاً حسب التنزیل».(7)
آنگاه از روایات بطن، شاهد آورده، مینویسد:
«وعلیه فللقرآن ظهر حسب التنزیل وبطن حسب التأویل، انما عبّر عنه بالبطن، لأن هذا المفهوم العام إنما استخلص من فحوی الآیة استخلاصاً، بإعفاء جوانب الآیة المرتبطة بالمناسبات والتی تجعل الآیة خاصة بها حسب ظاهر التنزیل، لیجعلوا وجه الآیة العام بعد الغاء الخصوصیات السائرة لقد بطن هذا المعنی العام لمن قصر نظره علی ملاسبات الآیة حسب تنزیلها، اما الذی تعمق النظر وتدبّر، فیجد الآیة ذات مفهوم واسع سعة الآفاق، الامر الذی یجعل القرآن - فی جمیع آیة - ذات رسالة خالدة».(8)
سپس ایشان از آیه «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»(9) مثال میآورد که درباره مشرکان نازل شده که در نبوّت پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) شک میکردند و حضرت آنان را به پرسش از اهل ذکر، یعنی اهل کتاب فرامیخواند (مطلب آیه، عام است و شامل رجوع هر جاهل به عالم در اصول و فروع دین میشود، و این قاعده و رسالتی جهانی است؛(10) یعنی لازم است از مورد نزول، الغای خصوصیت شود.) هدف آیه، بهصورت قاعدهای کلی در رجوع جاهل به عالم بیان میشود که بر مصادیق جدید، در هر زمان نیز تطبیقپذیر است.
در ادامه، باید گفت دلالت آیات بر بطن، از نوع دلالت التزامی غیربیّن است، ازاینرو، فهم باطن، نیازمند دقّت و ژرفنگری است.(11) در ادامه، شیوه بهدستآوردن بطن (بهدستآوردن هدف آیه، الغای خصوصیات از مطالب غیردخیل در هدف آیات، اخذ قاعده کلیه از آیه و تطبیق بر مصادیق جدید در هر زمان) را بیان میکند و شرایط آن را برمیشمارد.(12) البته این شیوه در روایات تفسیری اهلبیت(علیهم السلام)، بسیار بهچشم میخورد و آیتالله معرفت، نمونههایی متعدد ازاینروایات را در تفسیر واژه میزان(13) به امام علی(علیه السلام) و «بِمَاءٍ مَعِينٍ»(14) به علم امام(علیه السلام) آورده و توضیح دادهاند.(15)
دوم: نظریه نسخ مشروط، تمهیدی و تدریجی آیتالله معرفت (در حوزه قواعد)
هرچند مبحث نسخ از مباحث علوم قرآن است، آیتالله معرفت معنایی جدید از نسخ را مطرح کرده که نوعی قاعده فهم و تفسیر آیات است. این قاعده، نخست بهعنوان نسخ مشروط مطرح شد، سپس در کتاب شبهات و ردود، دو عنوان نسخ تمهیدی و نسخ تدریجی را به آن افزودند. علامه معرفت، در نگاشتههایش از سه عنوان نسخ مشروط، نسخ تدریجی و نسخ تمهیدی یاد کرده، ولی تفاوت آنها (بهویژه بین نسخ تمهیدی و تدریجی) را بهروشنی بیان نمیکند.(16) بنابراین، میتوان گفت این سهگونه فرعی از نسخ است و وجه اشتراک آنها این است که هر سه از اقسام نسخ اصطلاحی مشهور و سنتی نیست؛ بلکه معنایی جدید از نسخ است که بر اساس تغییر موضوع و شرایط، حکم آن تغییر میکند. بهعبارتدیگر، نوعی از تأثیر زمان و مکان و رعایت مصالح و مفاسد در موضوع و درپی آن، در حکم است، اما این معنای جدید نسخ، سه گونه فرعی و متفاوت دارند.
یک. نسخ مشروط
در این مورد، قانونگذار در موقعیتی خاص، حکمی قرار میدهد که مشروط به آن موقعیتهاست و هنگامی که آن اوضاع تغییر کرد، حکم را نیز تغییر میدهد؛ مثل آیات جنگ و صلح که دستور صلح و مدارا با کفار و مشرکان در وضعیت ضعف مسلمانان در مکه بوده است، اما در مدینه که مسلمانان قدرتمند شدند، حکم جنگ و قتال با کفّار و مشرکان صادر میشود. بهعبارت دیگر، در مدینه احکام صلح و مدارا با کفّار و مشرکان، بهنوعی تغییر میکند و نسخ میشود. همچنین هرگاه اوضاع مسلمانان در هر عصری مثل مدینه باشد، حکم جنگ و دفاع جاری میشود.
دو. نسخ تمهیدی
در این مورد، قانونگذار میخواهد یک سنّت یا حکم غلط جاری در جامعه را تغییر دهد؛ ولی ازآنجاکه بهدلیل اوضاع خاص حاکم بر جامعه بشری، نمیتواند یکباره آن حکم را تغییر دهد، مقدماتی فراهم میکند که کمکم این سنّت یا حکم غلط از صفحه جامعه حذف شود؛ مانند رفتار قرآن و پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) و اهلبیت(علیهم السلام) با بردهداری که در جامعه بشری مقارن ظهور اسلام، بهصورت عادت و جزء جداییناپذیر نظام اجتماعی، اقتصادی و نظامی درآمده بود. ازاینرو، با استفاده از راهکارهایی مانند آزادی بردگان در برابر کفّاره گناهان و تشویق به آزادی آنان و...، بهتدریج زمینه برطرفشدن این حکم و سنّت غلط را از جامعه آماده میکند و بهنوعی، حکم جواز بردهداری محو و نسخ میشود؛ بهگونهای که پس از گذشت صدها سال، دیگر اثری از بردهداری در جامعه اسلامی بهچشم نمیخورد. البته در اینگونه از نسخ جدید (برخلاف نسخ مشروط) حکم قبلی برگشتپذیر نیست.
سه. نسخ تدریجی
در این مورد، قانونگذار میخواهد مرتبهای شدید از یک حکم را اجرا و سنّت غلطی را از جامعه برطرف کند؛ ولی این امر، بهدلیل اوضاع حاکم بر جامعه ممکن نیست. ازاینرو، مراتب ضعیف حکم را اعلام و کمکم مراتب شدیدتر را بیان و اجرا میکند؛ مثل مراتب رفتار قرآن با شرابخواری. در این نوع جدید از نسخ، بهنوعی سنّت غلط شرابخواری و توهّم نفی و اوضاع اجتماعی کنترل میشود و در نهایت، حکم عدم جواز شرابخواری اجرا خواهد شد. حتی با شرابخواران مقابله فیزیکی نیز میشود.
تفاوت این نسخ با نسخ تمهیدی آن است که ممکن است سنّت شرابخواری برای همیشه از جامعه اسلامی ریشهکن نشود. حتی ممکن است موقعیت مشابهی برای مسلمانان یا نومسلمانان پیش آید که حاکم اسلامی، دوباره همان مراحل را در نفی شرابخواری تکرار کند. همچنین اینگونه از نسخ (تدریجی) با نسخ مشروط، متفاوت است؛ چون در نسخ مشروط با تغییر شرایط عینی، حکم سابق باز میگردد؛ مثلاً حکم صلح و مدارا در وضعیت ضعف مسلمانان، اعاده و جایز و جنگ غیرمجاز میشود، اما در نسخ تدریجی، در اوضاع جدید، شرابخواری جایز نمیشود، بلکه مراتب نفی و نهی آن، متفاوت خواهد شد.
تذکر: تفاوت اساسی بین نسخ مشروط ازیکسو و نسخ تمهیدی و تدریجی ازسویدیگر، آن شد که در نسخ مشروط، حکم شرعی براساس اوضاع زمان و مکان تغییر میکند (در موقعیتی مثل مکّه بالقوه و در اوضاعی مثل مدینه بالفعل میشود)، اما در نسخ تمهیدی و تدریجی، حکم شرعی تغییر نمیکند، بلکه یک سنّت غلط در جامعه را تغییر میدهد.
سوم: نظریه تفسیر موضوعی برونقرآنی (شهید صدر)
تفسیر موضوعی برونقرآنی، از شیوههای تفسیر موضوعی جدید است که شهید آیتالله سیّدمحمدباقر صدر (م 1359ش) در دوران متأخر آن را مطرح کرد و با استقبال جامعه علمی و قرآنپژوهان روبهرو شد. این نظریه جدید، تحول در تفسیر موضوعی قرآن را درپی داشت و دهها تفسیر (بهصورت تکنگاری) براساس آن نگارش یافت. البته شهید صدر، نوآوریها و نظریههای گوناگونی دیگر مانند منطقةالفراغ(17) دارد که میتواند در تفسیر قرآن مورد استفاده قرار گیرد، اما نظریه تفسیر موضوعی برونقرآنی (یا استنطاقی) ایشان در کتاب المدرسةالقرآنیة، بیشتر از موارد دیگر مؤثر و مشهور شد.
ایشان با طرح این مسئله، بر این نکته تأکید کرد که در تفسیر موضوعى، ضروری است موضوعات را از متن جامعه بگیریم؛ یعنى نیازها و مشکلات را بهصورت پرسش به محضر قرآن عرضه کنیم و با جمعآوری آیات مرتبط و تفسیر موضوعى آنها، پاسخ خود را بگیریم.(18) در دهه اخیر، تفاسیر موضوعى جدیدى در زمینه قرآن و پلورالیسم، قرآن و سکولاریسم،(19) قرآن و هنر و... شکل گرفت، که به برکت همین نظریه بوده است.
پیشفرض اساسى این شیوه تحقیق و تفسیر موضوعى، آن است که قرآن در همه عصرها و مکانها، پاسخگوى نیازهاى هدایتى نوع بشر است. بسیارى از موضوعات جدید زندگى و فرهنگ بشر، مىتواند از منظر قرآن، موضوع تحقیق قرار گیرد؛ مانند بررسى دیدگاه قرآن درباره دمکراسی، بررسى دیدگاه قرآن در مورد شبیهسازی و...؛ البته محقّق باید در این موارد بدون پیشداوری و پیشفرض آیات موافق و مخالف را جمعآوری و پس از تفسیر و بررسى نظر نهایى قرآن را اعلام کند.
پژوهشگر این نوع از تفسیر موضوعى، مىتواند از روشهاى تفسیرى مختلف و قراین عقلى و نقلى دیگر (مثل روایات) بهره گیرد و دیدگاه نهایى اسلام را درباره موضوع مورد بحث اعلام کند.
چهارم: نظریه تفسیر موضوعی میانرشتهای قرآن و علوم
تفاسیر میانرشتهای قرآن و علوم طبیعی و انسانی در یک قرن اخیر، گسترش یافته و تکنگاریها و تفاسیر متعددی در این زمینه منتشر شده و زمینه تحوّل در علوم انسانی را فراهم ساخته است. درباره روش مطالعات میانرشتهای قرآن و علوم انسانی، نگارنده، نظریه «تفسیر موضوعی میانرشتهای» را به کرسیهای نظریهپردازی ایران پیشنهاد داد و دو پیشکرسی آن در سال 1394 و 1395ش، برگزار شد.
این نظریه، نخستین بار در مقاله علمی -ـ پژوهشی «شیوههای تفسیر موضوعی» مجله پژوهشنامه قرآن و حدیث، شماره 6 در سال 1388ش، سپس در مقاله علمی پژوهشی «روششناسی مطالعات میانرشتهای قرآن و علوم»، مجله اندیشه دینی، شماره 32 در سال 1388ش، سپس در کتاب منطق تفسیر، جلد سوم مطرح شد. این نظریه، موجب روشمندشدن مطالعات میانرشتهای قرآن و علوم انسانی میشود. همچنین زمینهساز تحول در علوم انسانی براساس قرآن میگردد. براساس همینروش، تاکنون کتاب تفسیر موضوعی میانرشتهای قرآن و تربیت در شش جلد و در سال 1394ش به قلم نگارنده منتشر شده است.
روش تحقیق و مطالعه میانرشتهای، بهمعنای بررسى موضوعی یا مسئلهای از دیدگاه دو دانش (در اینجا دو دانش و رشته مرتبط با قرآن) است؛ یعنى در مسائل چندتبارى که لازم است در چند رشته علمى (تفسیر و علوم دیگر) مورد مطالعه قرار گیرد.
مطالعات میانرشتهای در دهههای اخیر، مورد توجه قرار گرفته و کتابهای گوناگونی در این زمینه نگارش یافته است.(20) مطالعات میانرشتهای را اینگونه تعریف کردهاند:
«مطالعات میانرشتهای، کثرتگرایى روششناختى مبتنى بر گفتوگو و چالش مؤثّر بین گسترهها در تحلیل مسئلهای واحد است. به دیگر سخن، شناخت یک پدیدار در پرتو گفتوگوى مؤثّر بین رهیافتهاى دانشهاى مختلف است».(21)
تفسیر موضوعی میانرشتهای، راهی دیگر در روشمندکردن تعامل دانش قرآنی با علوم جدید در مورد یک مسئله یا موضوع است، میتواند به علوم انسانی جهت دهد و حتی به تولید علم جدید بینجامد. هنگام بررسی یک موضوع میانرشتهای مانند روشهای تربیت از منظر دانش قرآنی و علوم تربیتی، ممکن است به چند صورت عمل شود:
یک: بررسی موضوع در درون قرآن بهصورت تفسیر موضوعی درونقرآنی صورت میگیرد و روشهای تربیتی (مثل انذار، تبشیر و...) جمعآوری میشود، که این، همان روش تفسیر موضوعی سنتی است.
دو: ارائه روشهای تربیتی جدید (مثل شرطیکردن متربی) بر قرآن، بهمثابه پرسش و پاسخیابی از آن، بهروش بررسی آیات موافق و مخالف احتمالی و نتیجهگیری مثبت یا منفی انجام میشود که همان، روش تفسیر موضوعی شهید صدر است.
سه: بررسی تطبیقی روشهای تربیتی بین دانش قرآنی و علوم تربیتی درپی بهدستآوردن موارد اشتراک و افتراق روی میدهد که همان شیوه تفسیر موضوعی تطبیقی است.
چهار: بررسی موضوع بهصورت میانرشتهای بین دانش قرآنی و علوم تربیتی که با استفاده از شیوههای سهگانه فوق، در سه مرحله زیر به انجام میرسد؛ سپس مرحله چهارم اضافه خواهد شد:
بهدستآوردن روشهای تربیتی مشترک دو حوزه؛
بهدستآوردن روشهای تربیتی خاصّ قرآن (مثل تزکیه و...)؛
بهدستآوردن روشهای تربیتی خاص علوم تربیتی (اعم از روشهای صحیح یا روشهای غلط از منظر قرآنی)؛
نظریهپردازی: ارائه طرح روشهای تربیتی جدید که شامل موارد مشترک و موارد خاصّ قرآنی و نیز موارد خاصّ علوم تربیتی (البته روشهای مثبت از منظر قرآنی مثل شرطیکردن) و نفی روشهای غیرصحیح موجود در علوم تربیتی رایج (مثل اختلاط بدون مرز دو جنس مخالف) میشود که در این صورت، با تغییر چهره روشهای تربیتی، طرحی جدید در این زمینه شکل میگیرد، و روشهای تربیتی نوآمدی رخ مینماید. اگر همین کار در حوزه اهداف، مبانی، اصول و... تربیتی نیز صورت گیرد، به تولید علوم تربیتی جدیدی میانجامد.
مسئله اساسی در نظریه تفسیر موضوعی میانرشتهای آن است که برای ایجاد تعامل میان دانش قرآنی و علوم جدید (بهویژه در حوزه علوم انسانی) روشی نو ارائه میکند و این تعامل را روشمند میسازد.(22)
پنجم: احیای روش تفسیر قرآن به قرآن (علامه طباطبایی - روش اهلبیت(علیهم السلام) بوده)
روش تفسیر قرآن به قرآن از صدر اسلام وجود داشته است و پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)و اهلبیت(علیهم السلام) از پایهگذاران اینروش بهشمار میآیند(23) و مفسران قرآن نیز در طول تاریخ، کموبیش از همین شیوه بهره بردهاند. علامه طباطبایی نیز در تفسیر المیزان بهصورت گستردهای ازاینروش استفاده و درحقیقت، اینروش را احیا کرد؛ بهگونهایکه نام علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در عصر حاضر، با روش تفسیر قرآن به قرآن قرین شده است.
نوآوری علامه طباطبایی در این مورد، در چند بُعد بوده است: اول، احیای اینروش و استفاده گسترده از آن در فهم و تفسیر آیات؛ دوم، از نظر ضابطهمندکردن و تبیین شیوههای فرعی آن مانند استفاده از سیاق آیات و ارجاع متشابهات به محکمات و تعیین مصادیق آیات توسط آیات دیگر و... .(24)
ششم: ضابطهمندکردن تفسیر علمی (در حوزه روشها)
از روشهای تفسیری که در یک قرن اخیر مورد توجه و استفاده گسترده در تفاسیر قرارگرفته و افراط و تفریطهایی نیز درباره آن روی داده، روش تفسیر علمی قرآن است. در این زمینه، تکنگاریهایی متعدد و همچنین تفسیرهایی کامل مانند تفسیرالجواهر نگاشته طنطاوی و تفسیرالقرآن هوالهدی والفرقان اثر سِر سیداحمدخان هندی و... انتشار یافته است.(25) درباره اینروش تفسیری، ضوابط و قواعد و مبانی روشنی وجود نداشت. ازاینرو، گاه از شیوه استخراج جزئیات علوم از قرآن و گاه نیز از شیوه تطبیق و تحمیل نظریههای علمی بر قرآن استفاده میشد که احیاناً به تفسیر به رأی میانجامید.
در تفسیر نمونه آیتالله مکارم شیرازی، از شیوه استخدام علوم قطعی در فهم و تفسیر آیات، بهعنوان شیوهای معتبر در تفسیر استفاده شد و برخی قرآنپژوهان، مبانی، قواعد و ضوابط و شیوههای فرعی اینروش تفسیری را تبیین(26) و آن را ضابطهمند میکند. این امر، نوآوری و خدمتی مهم به آیات علمی قرآن و تفسیر علمی آنها بود که جلوگیری و دفع و رفع بسیاری از لغزشها در این زمینه را درپیداشت.
هفتم: اجرای قاعده استعمال لفظ در بیشتر از یک معنا در تفسیر (در حوزه قواعد)
از مباحث اصولالفقه، مبحث استعمال لفظ در بیشتر از یک معناست که مورد توجه اصولیّون متأخر قرار گرفته(27) و اختلافنظری جدّى درباره جواز و عدم جواز آن بین دانشمندان اصول وجود دارد.
از آنجاکه نقش این قاعده در تفسیر برخى آیات قرآن مؤثر است، آیتالله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه ضمن توجه به آن، موضع خویش را درباره آن روشن ساخته و در تفسیر از آن استفاده کردهاند.(28) البته برخی دیگر از دانشمندان علم اصول و مفسران نیز به این قاعده توجه داشتهاند،(29) اما ایشان بهصورتی گسترده در تفسیر به این قاعده استناد و عمل کردهاند.
کاربرد لفظ در بیشتر از یک معنا در مورد مشترک لفظى مطرح است؛ البته اگر مشترک لفظى در دو معنا بهکار رود و قرینهاى براى تعیین یکى از دو معنا یا اراده هر دو معنا وجود داشته باشد، از محل بحث خارج است. موضوع بحث آنجاست که گوینده، مشترک لفظى را در دو معنا، اما در یک استعمال بهکار ببرد و هریک از معانى، مقصود گوینده باشد، و لفظ بر آن دو دلالت کند.
درباره کاربرد لفظ در بیشتر از یک معنا (در استعمالی واحد) چهار دیدگاه وجود دارد:
1ـ محالبودن استعمال لفظ در بیش از یک معنا؛ این موضوع مستلزم جمع بین دو لحاظ در لحظه واحد مىشود، و این محال است؛ بهدلیل آنکه حقیقت استعمال لفظ، عبارت است از فنا شدن لفظ در معنا، یعنى لفظ، آیینه و عنوان معنا میشود؛ گویا که لفظ خود معناست. ازاینرو، قبح و حسن معنا به لفظ سرایت مىکند و بالعکس. گفتنی است که فنا شدن لفظ در یک معنا بهصورت مستقل، با فنا شدن در معناى دوم(30) منافات دارد.
2ـ جواز بهکاربردن لفظ در بیشتر از یک معنا؛ چون حقیقت استعمال لفظ عبارت است از اینکه لفظ، علامت معنا مىشود و مهمترین دلیل امکان چیزى، وقوع آن است و بىتردید استعمال لفظ در بیشتر از یک معنا در کلمات ادیبان واقع میشود و نوعى لطافت در کاربرد دارد (مانند اینکه به شخص بخشنده، که در خانهاش خاکستر زیاد است، گفته مىشود «أنت کثیر الرماد»). روایاتی بسیار که بر بطون قرآن دلالت دارد،(31) مؤیّد موارد استعمال لفظ در معانى متعدد است.(32) فناى لفظ در معنا دلیل ندارد و سرایت قبح و حسن معنا به لفظ، همان بهسبب کثرت استعمال است.
3ـ تفصیل بین مفرد و تثنیه و جمع؛ در مورد اول، محال و در مورد تثنیه و جمع، جایز است.
4ـ تفصیل بین نفى و اثبات؛ یعنى آنچه حین نفى واقع مىشود، جایز است؛ ولى در اثبات، جایز نیست.(33)
روشن شد که کاربرد لفظ در بیشتر از یک معنا، نهتنها جایز، بلکه در کلام عرب و قرآن نیز واقع شده و در نظر عقل، تفاوتى ندارد که استعمال لفظ در دو معناى حقیقى یا حقیقى و مجازى یا حقیقى و کنایى، بهصورت منفى یا مثبت باشد؛ مانند آیه شریفه: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ».(34) مفسران درباره واژه اسلام، احتمال دو معناى لغوى «تسلیم» و معناى اصطلاحى اسلام را دادهاند و هرکدام یک معنا را انتخاب کردهاند،(35) اما صاحب تفسیر نمونه (که به جواز استعمال لفظ در بیشتر از یک معنا معتقد است) هر دو معنا را ذیل آیه جمع کرده است.(36)
از نوآوریهای تفسیر نمونه، آن است که از این قاعده مکرر نام برده(37) و بهصورت عملی آن را در تفسیر بهکار گرفته است. همچنین با همین نوآوری بود که برخی مشکلات تفسیری و تعارضات گوناگون مفسران و تفاسیر رفع شد.
2. حوزه علوم قرآن سنتی و جدید
دانش علوم قرآنی بین مسلمانان، پیشینهای بسیار طولانی دارد، اما در عصر حاضر، مباحثی جدید در این حوزه مطرح شده است که گاه با عنوان علوم قرآن جدید یا مباحث جدید دانش تفسیر، از آن یاد میشود. در این مورد، قرآنپژوهان شیعه کتابها، مقالات، نظریهپردازیها و نوآوریهایی داشتهاند که به مهمترین آنها اشاره میکنیم:
یکم: ضابطهمندکردن اعجاز علمی قرآن
اعجاز علمی قرآن، از مباحثی است که در سده اخیر در علوم قرآن مطرح شده و مورد استقبال قرار گرفته است. دهها کتاب و مقاله را دانشمندان مسلمان نگاشتهاند و صدها سایت اینترنتی در این مورد فعال است و مجلات علمی تخصصی گوناگونی نیز در همین مورد وجود دارد.
با اینکه این مطلب در جای خود ارزشمند و مفید است، افراط و تفریطهایی صورتگرفته که گاه به تحمیل نظریههای علمی بر قرآن و تفسیر به رأی میانجامد.(38) در اینباره، برخی قرآنپژوهان شیعه کوشیدهاند با ارائه ضوابط و نظریهای صحیح، این مبحث را روشمند کنند؛ یعنی بین اشارات علمی قرآن، شگفتیهای علمی، اعجازهای علمی و نظریهپردازیهای علمی آن، تفاوت قائل شدهاند. اعجاز علمی، زیرمجموعه خبر غیبی قرآنی قرار داده شده که در واقع، شامل خبری علمی است که پیش از قرآن، کسی آن را نیاورده و بعد از نزول قرآن کشف شده است. به این ترتیب، حقانیت قرآن اثبات میشود؛ مشروط بر اینکه نصّ یا ظاهر آیه نیز به آن مطلب دلالت داشته و آن مطلب علمی قطعی باشد.(39) در اینباره، دیدگاه آیتالله سیدابوالقاسم خویی در تفسیر البیان(40) و همچنین دیدگاه نگارنده در کتاب پژوهشی در اعجاز علمی قرآن(41) و در کتاب علوم قرآن (2) درباره اعجاز در حوزه علوم طبیعی و انسانی قابلتوجه است که طرح این دیدگاه، تا حدودی از افراط و تفریطهای بعدی جلوگیری کرد.
دوم: قرآن و فرهنگ زمانه
از مباحث نوپدید در علوم قرآن جدید، رابطه قرآن با فرهنگ عرب جاهلی عصر خویش است که مستشرقان آن را مطرح کردهاند؛ زیرا آنها پنداشتهاند همانگونه که کتاب مقدس از فرهنگ زمانه خود اثر میپذیرفت، قرآن نیز تحتتأثیر فرهنگ زمانه خویش قرار گرفته است.(42) دراینمیان، برخی قرآنپژوهان مسلمان مثل نصر حامد ابوزید و...، تحتتأثیر همین نظریه قرار گرفتند؛(43) ولی دیگر قرآنپژوهان بزرگ شیعه مانند آیتالله معرفت در کتاب شبهات و ردود، حسنرضا رضایی در قرآن و فرهنگ زمانه، نگارنده در کتاب منطق تفسیر، به این مطلب انتقاد و دیدگاههایی جدید مطرح کردهاند که بر مبنای آن، نهتنها قرآن، تحتتأثیر فرهنگ زمانه قرار نگرفته، بلکه گاه با فرهنگ غلط جاهلی مثل بتپرستی، زنده بهگورکردن دختران، ظِهار و... مقابله کرده است. البته روش قرآن نفی تمام عوامل فرهنگی زمانه خویش نبود؛ بلکه عناصر مثبت فرهنگ را که در وحی، عقل و فطرت آدمی ریشه داشت (مثل حج ابراهیمی، مهماننوازی، وفای به عهد و...)، پذیرفته است. بنابراین، نظریه تفصیل در اینباره ارائه شد که قرآن، عناصری مثبت از فرهنگ زمانه خویش را پس از اصلاحاتی پذیرفت و عناصر منفی فرهنگ زمانه جاهلی را ردّ کرده است. این نظریه اولینبار در مقاله «قرآن و فرهنگ زمانه»، در مجله تخصصی معرفت شماره26، در سال 1377 مطرح شد(44) و توانست پاسخگوی اشکالات مستشرقان و برخی روشنفکران معاصر درباره رابطه قرآن با فرهنگ زمانه باشد.
سوم: تبیین و نقد هرمنوتیک در تفسیر قرآن
از مباحث جدید علوم قرآن که در دهههای اخیر مطرح شده، رابطه تفسیر و هرمنوتیک است. مبحث هرمنوتیک در اصل از فرهنگ غرب مسیحی وارد جهان اسلام شد؛ زیرا چنین مبحثی درباره کتاب مقدس مطرح شده بود، ولی برخی روشنفکران مسلمان، تحتتأثیر این نظریه قرار گرفتند و آن را درباره قرآن مطرح کردند؛ تا آنجا که برخی دانشمندان مصر همچون محمد ابراهیم شریف در کتاب اتجاهاتالتجديد فی تفسيرالقرآن و عفت محمد شرقاوی در کتاب الفکرالدينی فی مواجهةالعصر و نصر حامد ابوزید در کتابهای مفهومالنصّ و نقدالخطابالدینی، بهکاربرد نظریه هرمنوتیک در تفسیر قرآن روی آوردند. همچنین عبدالکریم سروش کتاب قرائتهای مختلف از دین و محمد مجهتد شبستری کتاب هرمنوتیک کتاب و سنّت را بهنگارش درآوردند. در این زمان، قرآنپژوهان و دانشمندان شیعه وارد صحنه شده، با بررسی تاریخچه هرمنوتیک، به سه نوع هرمنوتیک اشاره کردند که یک قسم از آن با تفسیر ناسازگاری دارد و دو قسم دیگر در برخی جهات با معنای تفسیر مشترکات است.
برخی دیدگاههای مطرح شده در نظریه هرمنوتیک کلاسیک (شلایر ماخر) و نئوکلاسیک (هرش)، میتواند با تفسیر قرآن سازگار باشد، مسائلی درباره فهم نیت مؤلّف و روشمندی فهم و تفسیر که در تفسیر قرآن نیز برآن تأکید شده است، ولی دیدگاه هرمنوتیک فلسفی (هایدگر و گادامر) که به نسبیت در فهم و عدم تطابق فهم با واقع یا بیاعتنایی به نیت مؤلّف و نفی روشمندی فهم و تفسیر میانجامد، با تفسیر قرآن ناسازگار است.(45)
از آثاری که در این زمینه به نگارش درآمدهاند، میتوان به کتاب درآمدی بر هرمنوتیک از احمد واعظی و مجله کتاب نقد ویژهنامه تفسیر به رأی نسبیت و هرمنوتیک (1376ش) و همچنین منطق تفسیر (4) از نگارنده اشاره کرد. همچنین عباسعلی عمید زنجانی ضمن کتاب مبانی و روشهای تفسیری قرآن و حسین علویمهر ضمن کتاب روشها و گرایشهای تفسیری به این مطلب پرداختهاند. تبیین و نقد این مبحث توسط قرآنپژوهان شیعه، توانست حمله فرهنگی علیه قرآن را دفع کند و پاسخ مناسبی برای روشنفکران مسلمان غربزده داشته باشند.
چهارم: شیوههای ترجمه قرآن
ترجمه قرآن، سابقهای هزار ساله دارد و مترجمان شیعه در این زمینه، آثاری فاخر و ارزنده ارائه کردهاند. در اینمیان، مترجمان شیعه نیز نوآوریهایی داشتهاند، مثلاً نخستین ترجمه قرآن به زبان فارسی را به سلمان فارسی نسبت دادهاند.(46) او از محبّان و پیروان امام علی(علیه السلام) و از شیعیان خاص ایشان بود که بخشی از قرآن را به زبان فارسی ترجمه کرده.
در روشهای ترجمه قرآن در عصر ما، بزرگانی همچون آیتالله مکارم شیرازی، سه شیوه ترجمه را از همدیگر جدا کرد(47) (ترجمه کلمه به کلمه، ترجمه هسته به هسته و ترجمه آزاد) و همین مطلب موجب پیدایش مباحثی مفصل در روشهای ترجمه قرآن شد که در نهایت، به نگارش منطق ترجمه قرآن توسط نگارنده انجامید. قرآنپژوهان شیعه، اولین مجله تخصصی ترجمه قرآن را با عنوان ترجمان وحی، در مرکز ترجمه قرآن در قم راهاندازی کردند. این مرکز، تاکنون چندین ترجمه از قرآن را به زبانهای انگلیسی، چینی و... به جهان عرضه کرده است.
پنجم: نقد و نظریهپردازی در مورد زبان قرآن
خاستگاه نظریه زبان دین، غرب است که مسیحیان و یهودیان پیرو آن، در مورد کتاب مقدس، مطالبی را مطرح کردهاند. این نظریه مدتی بعد، وارد جهان اسلام شد و به ساحت قرآن نیز راهیافت. نظریههایی همچون بیمعناانگاری، ابزارانگاری، اسطورهانگاری و سمبلیک (نمادین) بودن زبان دین، ابتدا در غرب مطرح شد و سپس در آثار برخی روشنفکران غربزده جهان اسلام، همچون احمد خلفالله، علی شریعتی، عبدالکریم سروش، محمد مجتهد شبستری، و...، نمود پیدا کرد.(48) قرآنپژوهان شیعه در مقابل این موج جدید انحرافی، ایستادند و در پاسخ، با نگارش کتابهایی محقّقانه به نقد این مطالب پرداختند. از جمله آیتالله معرفت، کتاب شبهات و ردود را در پاسخ به اسطورهانگاری احمد خلفالله و ابوالفضل ساجدی، کتاب زبان دین و قرآن را در پاسخ به نمادانگاری عام محمد مجتهد شبستری و عبدالکریم سروش نگاشتند. سعیدیروشن در کتاب تحلیل زبان قرآن، و نگارنده در کتاب منطق تفسیر گزارشی مفصل درباره این دیدگاهها ارائه کردهاند و نظریههای متنوع قرآنپژوهان شیعه، در مورد زبان قرآن (مثل زبان ترکیبی، زبان هدایت، زبان فطرت، زبان خاص، زبان اخص) توضیح داده شده است.(49)
ششم: مبحث نشانهشناختی در حوزه تفسیر و اعجاز قرآن
دانش نشانهشناسی و معناشناختی، از مباحث جدیدی است که زبانشناسان غربی مانند سوسور مطرح کردهاند. یک مستشرق ژاپنی نیز به نام ایزوتسو، با تطبیق این مباحث در قرآن، دو کتاب خدا و انسان در قرآن و مفاهیم اخلاقی در قرآن را نوشت و سپس این مبحث مورد بررسی قرآنپژوهان شیعه قرار گرفت. علیرضا قائمینیا، دیدگاههای نشانهشناسان و معناشناسان را در کتاب بیولوژی نصّ مطرح کرد. درحقیقت، مؤلف تا حدودی به نقد و بررسی و بومیسازی این مباحث دست زد؛ تا آنجاکه نظریه اعجازشناختی قرآن را مطرح ساخت و درپی آن، به تفسیر نشانهشناختی قرآن اقدام کرد.(50)
هفتم: نوآوری در واژهشناسی قرآن
دانش مفردات قرآن، پیشینهای هزارساله دارد.(51) در عصر حاضر، برخی کتابها با روشی ابتکاری به این مبحث پرداختهاند، که از آن میان میتوان به یکی از نوآوریهای قرآنپژوهان شیعه، اشاره کرد. کتاب التحقیق فی کلماتالقرآنالکریم، نوشته حسن مصطفوی در چهارده مجلد که با روشی نوآمد به لغات قرآنی پرداخته، گزارشی از اکثر کتابهای لغات قرآنی در مورد هر واژه را ارائه میکند؛ سپس لغت را در زبانهای عبری و سریانی و... ریشهیابی میکند و میکوشد معانی مختلف را به معنایی واحد بازگرداند. در پایان، به تحلیل و جمعبندی و ارائه نظر میپردازد.
هشتم: دائرةالمعارفنویسی قرآنی به سبک جدید
در عصر حاضر، کتابهای متعدد به نام دائرةالمعارف قرآنی منتشر شده که عموماً استانداردهای لازم را ندارد، ولی قرآنپژوهان معاصر شیعه، دو دائرةالمعارف مفصل و روزآمد و استاندارد به جهان عرضه کردهاند:
دائرةالمعارف قرآن کریم را مرکز فرهنگ و معارف قرآن (پژوهشگاه علوم و معارف اسلامی) دفتر تبلیغات اسلامی قم با همکاری تعدادی از قرآنپژوهان به رشته تحریر درآورده و تاکنون، چهارده جلد آن منتشر شده است.
دانشنامه قرآنشناسیِ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی که تاکنون دو مجلد آن با عنوان دانشنامه علوم قرآنی منتشر شده است. این دانشنامه، ناظر بر دائرةالمعارف قرآن لیدن «Encyclopedia of the Quran»، به سرویراستاری خانم مکاولیف بوده و در پاسخ به شبهات آن است.
نهم: ابعاد جدید اعجاز قرآن (اعجاز اخلاقی - اعجاز مدیریتی و...)
ابعاد اعجاز قرآن تا حدّی گسترده است که در مورد آن، تاکنون بیش از هشتاد وجه بیان شده است.(52) برخی دیگر از این ابعاد، که دانشمندان شیعه بیان کردهاند، چنین است:
یک. اعجاز اخلاقی قرآن
درباره اعجاز اخلاقی قرآن، علامه محمدباقر مجلسی (م 111ق) در کتاب سترگ بحارالانوار، در بحث تاریخ زندگانی پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم)، به بیان معجزات ایشان پرداخته است؛ مثلاً اعجاز قرآن را با عنوان «اعجاز قرآن، اُمّالمعجزات» مفصلاً بررسی کرده و مهمترین وجوه آن را به چند بخش تقسیم میکند:
-دوری از تناقض و ناسازگاری در آیات قرآن؛
- دارابودن مطالب علمی الهی دقیق درباره مبدأ و معاد و عدمخلل در محتوای آیات اعم از توحید، نبوّت و معاد که همگی حقّ است؛
- دعوت قرآن به صراط مستقیم و دوری از کژی و انحراف؛
- فصاحت و بلاغت که شاخصترین وجه اعجاز قرآن است؛
- اشتمال قرآن بر اخبار غیبی گذشته و آینده؛
- اشتمال قرآن بر مکارم اخلاقی و حکمتهای علمی و عملی.(53)
وجوهی که علامه مجلسی آورده، اکثراً در سخنان گذشتگان وجود دارد؛ هرچند طرح اعجاز اخلاقی، مبحثی جدید است. همچنین علامه بلاغی، مفسر بزرگ قرآن و صاحب تفسیر آلاءالرحمن، یکی از وجوه اعجاز قرآن را بُعد اخلاقی آن میداند. به بیان ایشان، پیش از عصر نزول قرآن، اخلاق و تربیت در جامعه به پایینترین سطح خود رسیده بود، و این قرآن بود که اخلاق فاضله را برای بشر به ارمغان آورد، که خود معجزهای مهم بود. وی در ادامه به نمونههایی از موارد مزبور در سوره نحل و حجرات، مانند آیه شریفه: «إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَى وَینْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکرِ وَالْبَغْی یعِظُکمْ لَعَلَّکمْ تَذَکرُونَ»،(54) اشاره میکند. ازاینرو، میتوان علامه بلاغی را از پیشگامان اعجاز علمی قرآن در حوزه علوم انسانی دانست. البته چنانکه گفته شد، اعجاز اخلاقی قرآن، در سخنان علامه مجلسی مطرح شده بود.
از قرآنپژوهان معاصر شیعه، علی نجفینژاد نیز رساله دکترایش را در دانشگاه قرآن و حدیث، به این مطلب اختصاص داده است. وی طی چند مقاله، این وجه اعجاز را در مجله قرآن و علم مطرح کرد.(55) البته نگارنده در کتاب علوم قرآن (2) این مطلب را با سه تقریر مطرح کرده بود. برایناساس، پایهگذار اعجاز اخلاقی قرآن، دانشمندان و قرآنپژوهان شیعه بودهاند.
دوم. اعجاز مدیریتی قرآن
در اینباره، تنها مقاله مستقل منتشرشده، مقاله «اعجاز مدیریتی قرآن» از امیرعلی لطفی از دانشپژوهان دکترای جامعةالمصطفی العالمیه است،(56) که در رشته قرآن و علوم با گرایش مدیریت تحصیل کرده و رساله دکترایش را نیز با عنوان اعجاز مدیریتی قرآن نگاشت؛ البته نگارنده نیز در کتاب علوم قرآن (2) اعجاز مدیریتی را با سه تقریر مطرح کرده است.
3. حوزه تفسیر (محتوا و معارف قرآن)
تفسیر قرآن و معارف انسانساز آن، از علومی است که از صدر اسلام شروع شده و تاکنون ادامه داشته است. در این زمینه، مفسران شیعه آثاری مهم به جهان ارائه کردهاند. در عصر حاضر نیز این مفسران، تفاسیری متعدد همراه با نوآوری ارائه کردهاند.
یکم. تفسیر اجتماعی قرآن
مقصود از تفسیر اجتماعی، رویکردی تفسیری است که به مباحث اجتماعی مسلمانان توجهی ویژه دارد و قرآن را در صحنه اجتماعی (اعم از سیاسی، اقتصادی و...) جاری میداند. اینرویکرد تفسیری، به توضیح آیات اجتماعی قرآن توجهی ویژه دارد و با نگاهی اجتماعی به همه آیات احکام، قصص، اخلاق و... مینگرد.(57)
توجه به مسائل اجتماعی، در آیات قرآن و سنّت اهلبیت(علیهم السلام) ریشه دارد و این مسئله، کموبیش در طول اعصار اسلامی مطرح بوده است، ولی سرچشمه جریان تفسیر اجتماعی را میتوان در افکار دانشمند نواندیش شیعه، سیدجمالالدین اسدآبادی (1275ش) یافت. سیدجمال در خطبه الرجوع الیالقرآن،(58) محیط علمی مصر بهویژه شیخ الازهر، محمد عبده (1323ق) را تحتتأثیر قرار داد. سپس رشید رضا (1935م) با نگارش تفسیر المنار که تقریرات درس محمد عبده بود و سیّد قطب (1966م) با نگارش تفسیر فی ظلالالقرآن، در مصر راه او را ادامه دادند.
اینرویکرد تفسیری با ورود به کشورهای دیگر، راه خود را ادامه داد. در ایران، آیتالله مکارم شیرازی با اشراف و راهبری بر نگارش تفسیر نمونه، و آیتالله سیّدمحمود طالقانی با نگارش تفسیر پرتوی از قرآن، گامهایی مؤثر برداشتند. همچنین در کشور لبنان، تفسیر من وحیالقرآن علامه فضلالله؛ در عراق تفسیر من هدیالقرآن مدرسی و همچنین تکنگاریهایی همچون قرآن و جامعه نگارش آیتالله مصباح یزدی؛ جامعه و تاریخ اثر شهیدمرتضی مطهری و...، بهرشته تحریر درآمد. این جریان تفسیری در ادامه راه خود، شاخههایی همچون تفسیر علمی و تفسیر تربیتی را در دل خود پروراند، که در عصر حاضر، بهگونهای بالنده، در حال تبدیلشدن به جریانهای مستقلی است.
رویکرد و نگاه اجتماعی به قرآن، در نوشتهها و بیانات بعد از انقلاب اسلامی امام خمینی مشهود است که احکام، اخلاق و... با توجه به آثار و فواید اجتماعی آن تفسیر میشود. همچنین تفسیر جامعهشناختی قرآن که در عصر حاضر جرقههای آن زده شده، از پیامدهای جریان تفسیر اجتماعی است؛ هرچند در نگاهی دقیقتر، جزئی از جریان تفسیر میانرشتهای است.
اصولاً جریان تفسیر اجتماعی قرآن در عصر حاضر، گفتمانی فراگیر شده است؛ بهگونهایکه حتی گاهی جریان سنّتی تفسیر را تحتتأثیر قرار میدهد. در عرصه اجتماعی نیز نظریةالرجوع الیالقرآنِ سیّدجمال، در جریان اخوانالمسلمین و نهضتهای اسلامی عملیاتی شد، و در انقلاب اسلامی ایران، حاکمیت عام قرآن توسط امام خمینی و آیتالله خامنهای، مطرح و اجرا گردید.
دوم. تفسیر تطبیقی (مقارن)
شیوه تفسیری مقارن یا تطبیقی، در دهههای اخیر مورد توجه دانشمندان مسلمان قرار گرفته است. در این شیوه، آثار و دیدگاههای دانشمندان شیعه و اهلسنّت در کنار هم قرارگرفته و زمینهساز تضارب آرا و دفع تعصبات و توهّمات و تقریب مذاهب اسلامی گردیده است. مفسران شیعه در این زمینه، پیشگام بوده و تاکنون در چند بُعد به شیوه تطبیقی (مقارن) در تفسیر رویآوردهاند.
1. تفسیر روایی ( التفسیرالاثری الجامع، آیتالله معرفت)
آیتالله معرفت (م 1385ش)، براى اولینبار روایات تفسیرى فریقین (شیعه و اهلسنّت) را کنار همدیگر قرارداد و به نقد و بررسى و داورى بین آنها پرداخت. تاکنون پنججلد از این تفسیر که به زبان عربی است، منتشر شده و مجلّدات دیگر آن در حال آمادهسازی است. در این تفسیر، افزونبر استفاده از احادیث پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) و اهلبیت(علیهم السلام)، از اخبار صحابه و تابعین نیز استفاده شده است. همچنین از اقوال مفسران شیعه و اهلسنّت نیز به مناسبت مباحث، بهرهبرداری شده است. بنابراین، شیوهای نوآمد در تفسیر تطبیقی روایی بهشمار میآید.
2. تفسیر آیات امامت و مهدویّت
دکتر فتحالله نجارزادگان یکی از قرآنپژوهان شیعه در زمینه تفسیر تطبیقی (مقارن) است. وی در سال 1389ش، کتاب تفسیر تطبیقی آیات ولایت را به سفارش جامعةالمصطفیالعالمیة نگاشت. سپس تفسیر تطبیقی آیات مهدویت را بهرشته تحریر درآورد که پژوهشگاه حوزه و دانشگاه سال 1390ش، آن را منتشر ساخت.
تذکر: در این مورد، تکنگاریهای دیگری نیز سامانیافته است؛ که برای نمونه میتوان به تفسیر تطبیقی آیه تطهیر از ایلغار اسماعیلزاده اشاره کرد؛ البته باید گفت، پایهگذاری این شیوه تفسیری و گسترش آن، مرهون زحمات علمای شیعه است که میتواند به رشد دانش تفسیر و رفع تعصبات مذهبی کمک کند.
3. آیاتالاحکام و فقهالقرآن
برخی کتابهای این حوزه را قرآنپژوهان شیعه، بهصورت تطبیقی نگاشتهاند که دیدگاههای فقیهان مذاهب پنجگانه اسلامی (شیعه، شافعی، مالکی، حنبلی، حنفی) در آنها بیان شده است؛ مانند: تفسیر آیاتالاحکام طباطبایى یزدى (م 1386ق) و فقهالقرآن (تفسیر تطبیقی آیاتالاحکام) محمد فاکر میبدی (معاصر).
4. قواعد تفسیر
برخی فضلای معاصر شیعه، قواعد تفسیر را با بیان دیدگاههای قرآنپژوهان شیعه و اهلسنّت نگاشتهاند؛ مانند کتاب قواعدالتفسیر لدیالفریقینِ محمد فاکر میبدی (معاصر) و منطق تفسیر قرآن (1)؛ مبانی و قواعد تفسیر نوشته محمدعلی رضایی اصفهانی (معاصر).
سوم: تفسیر تربیتی قرآن
از حوزههای نوپدید در تفسیرهای تخصصی قرآن، تفسیر تربیتی قرآن است که آغاز آن با یکی از علمای معاصر شیعه (حسین میرزاخانی 1369ش) بوده، سپس انورالباز التفسیرالتربوی للقرآن (1428ق)(59) را در مصر نگاشت. آنگاه قرآنپژوهان معاصر شیعه،(60) همین شیوه تفسیری را روشمند کرده و آثاری جدید به وجود آوردند. مهمترین آثار در این زمینه عبارتاند از:
1. تفسیر تربیتی قرآن (حسین میرزاخانی)
حسین میرزاخانی این کتاب را سال 1369ش، در یک جلد منتشر کرد. ایشان سوره حمد و بقره (تا آیه 39) را تفسیر کرده است. وی در آغاز سوره حمد، ذیل آیه «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ»، پس از بیان نکات تفسیری، به برکات تعلیم و تعلّم و تفسیر تربیتی از امام خمینی(ره) اشاره میکند و پنج نکته تربیتی را در سوره حمد توضیح میدهد. در سوره بقره نیز پس از بیان نکات عمومی آیات، به یک برداشت تربیتی اشاره کرده است.(61)
2. تفسیر میانرشتهای قرآن و تربیت
در زمینه قرآن و تربیت، دکتر محمدعلی رضایی اصفهانی، کتاب تفسیر میانرشتهای قرآن و تربیت را بهنگارش درآورد که سال 1394ش، انتشارات تلاوت سازمان تبلیغات ایران، آن را در شش جلد منتشر ساخت. در جلد اول، روششناسی (مبانی، اهداف، اصول و روش) این نوع تفسیر بررسی شده است.
3. درآمدی بر تفسیر تربیتی
آیتالله علیرضا اعرافی در همین زمینه، دو جلد کتاب مختصر تألیف کردهاند که در جلد اول به مباحث مقدماتی تفسیر تربیتی و در جلد دوم به یکی از موضوعات تربیتی قرآن پرداختهاند. این دو کتاب چنین است:
ـ درآمدی بر تفسیر تربیتی، از سری بحثهای تفسیر تربیتی قرآن کریم، مؤسسه اشراق و عرفان؛
ـ ضمیر ناخودآگاه در قرآن، از سری بحثهای تفسیر تربیتی قرآن کریم، مؤسسه اشراق و عرفان.
4. تفسیر نور
محسن قرائتی با نگارش تفسیر نور که از سال 1381ش، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن آن را در دوازده مجلد منتشر ساخت، به ذکر پیامهای تربیتی قرآن اقدام کرد. شیوه پیامگیری از آیات (با الغای خصوصیت از آیه) روش جدیدی است که بعداً گسترش یافت.
5. تفسیر قرآن مهر
تفسیر قرآن مهر از دیگر آثار دکتر محمدعلی رضایی اصفهانی است که سال 1387ش، انتشارات پژوهشهای تفسیر و علوم قرآن، آن را در 22 جلد منتشر کرد. ایشان در این تفسیر به آموزهها و پیامهای تربیتی اجتماعی قرآن پرداخته است و در مقدمهای 120 صفحهای، مبانی، قواعد، روشها و حتی شیوه اجرایی تفسیر را توضیح دادهاند که در نوع خود نوآمد است.
تذکر: البته تکنگاریهای دیگری در این زمینه منتشر شده است که جای تفصیل آنها در این مختصر نیست، آشکار است که در نگارش تفسیر تربیتی و نیز گسترش این شیوه، علمای شیعه پیشگام بودهاند.
چهارم: تفاسیر موضوعی نوآمد
تفسیر موضوعی درونقرآنی، تاریخی چندصدساله دارد که با تفاسیر فقهالقرآن (آیاتالاحکام) آغاز شد، ولی در عصر حاضر، شیوه تفسیر موضوعی رواج یافته است. در این زمینه، مفسران شیعه، ابتکارات و نوآوریهایی در ساختار و موضوعات داشتهاند که به برخی اشاره میشود.
1. منشور جاوید (آیتالله جعفر سبحانی)
منشور جاوید نخستین تفسیر موضوعی به زبان فارسی است.(62) تألیف این تفسیر در سال 1401 قمری (1359ش) آغاز شده و تاکنون چهارده جلد از آن به چاپ رسیده است. گرایش اصلی این تفسیر، عقلی - کلامی است که در نوع خود نوآمد بود.
2. پیام قرآن (آیتالله ناصر مکارم شیرازی)
این اثر، محصول کار گروهی هفتنفری قرآنپژوهان معاصر، محمدرضا آشتیانی، محمدجعفر امامی، عبدالرسول حسنی، محمد اسدی، حسین طوسی، سید شمسالدین روحانی و محمد محمدی، زیرنظر آیتالله ناصر مکارم شیرازی است. این پژوهشگران، مباحث مطرحشده در تفسیر نمونه را استخراج کردهاند و با نظم و ترتیبی طبیعی، آن را بهصورت تفسیر موضوعی در آوردهاند. نگارش این اثر در سال 1408ق (1366ش) آغاز شده و تا امروز در ده جلد و دو جلد الحاقی در اخلاق تدوین شده است.(63) این تفسیر با گرایش اجتماعی تنظیم شده است که در نوع خود جدید است.
3. فی رحابالقرآن (آیتالله محمدمهدی آصفی)
محمدمهدی آصفی یک دوره تفسیر موضوعی به زبان عربی نگاشتهاند که انتشارات فرهنگ مشرق زمین، آن را در یازده مجلد منتشر کرده، و هر جلد آن موضوعی را مورد بحث قرار داده است.
4. تفسیر موضوعی قرآن مجید (آیتالله عبدالله جوادی آملی)
این تفسیر، همانگونه که از نامش پیداست، بهصورت موضوعی و به زبان فارسی است و مفسر معاصر شیعه، آیتالله جوادی آملی آن را تنظیم کرده، و تاکنون هفده جلد از آن نشر یافته است. این تفسیر، محصول گفتارهای تفسیری ایشان از تلویزیون جمهوری اسلامی ایران است که از سال 1360 شروع شد و پس از پیادهشدن نوار و ویرایش محتوایی، به چاپ رسیده است. مباحث هر جلد آن متفاوت با دیگر جلدهاست. این تفسیر با گرایش عقلی - عرفانی است که در نوع خود نوآمد است.
5. معارف قرآن (آیتالله محمدتقی مصباح یزدی)
این مجموعه، حاصل درسهای آیتالله محمدتقی مصباح یزدی است که برخی به قلم خودش، و برخی به قلم شاگردانش بهرشته تحریر درآمده است. مجموعه، در ده جلد تنظیم شده و مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) آن را منتشر کرده است. از ابتکارات این تفسیر، تقسیمبندی جالب و جدید موضوعی معارف قرآنی است.(64) گرایش این تفسیر، فلسفی و عقلی است.
تذکر: هریک از این تفاسیر دارای نوآوری در ساختار و محتواست و در گسترش شیوه تفسیر موضوعی در عصر حاضر، سهمی بسزا دارد، اما توضیح همه این موارد از حوصله این مقاله خارج است.
4. حوزه علمی اجرایی قرآن (آموزش)
آموزش تفسیر قرآن که از صدر اسلام آغاز شد، فرازونشیبهایی داشته است، اما در دهههای اخیر، تحوّل چشمگیری در آموزش تفسیر قرآن صورت گرفت و در این زمینه مراکز تخصصی و رشتههای دانشگاهی بسیاری راهاندازی شد. عالمان و حوزههای علمیه شیعه، در این زمینه نوآوریها و ابتکارات جالبی داشتهاند که به مهمترین آنها اشاره میکنیم:
یکم. رشته تفسیر و علوم قرآن
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآن که سال 1370ش زیرنظر آیتالله مکارم شیرازی در قم تشکیل شد و هر ساله تعدادی طلبه سطح سه و چهار را میپذیرد و در رشته تفسیر و علوم قرآن آموزش میدهد.
دوم. رشتههای نوآمد قرآنی و حدیثی
مدرسه عالی قرآن و حدیث جامعةالمصطفیالعالمیة، مهمترین مرکز قرآنی کشور، از نظر تنوّع رشتهها و ملیّت دانشپژوهان قرآنی است؛ زیرا حدود پنجاه ملیّت در آن مشغول تحصیلاند و بیش از پانصد نفر دانشپژوه قرآنی در نوزده رشته و گرایش در سه سطح کارشناسی، کارشناسیارشد و دکترا تحصیل میکنند. حدود 150 دانشپژوه دکترا در رشتههای قرآنی، بیشترین آمار این رشتهها را به خود اختصاص داده است. از این تعداد، حدود بیستدرصد دانشپژوهان آن ایرانیاند.
رشتههای علمی: در این مرکز قرآنی و حدیثی، هجده رشته و گرایش جدید قرآنی و حدیثی، فعال است.
دکترای تفسیر تطبیقی، دکترای علوم حدیث تطبیقی، دکترای قرآن و علوم (با گرایشهای تربیت، سیاست، اقتصاد، مدیریت، جامعهشناسی، روانشناسی، حقوق، بهداشت و سلامت، نجوم، تاریخ)، دکترای قرآن و مستشرقان (با سه گرایش معارف قرآن، علوم قرآن، اصول مبانی شیعه)؛ همچنین سطح 4 قرائات تطبیقی و ارشد تفسیر علوم قرآن، علوم حدیث، علوم و فنون قرائات و کارشناسی علوم قرآن و حدیث.
تذکر: حوزه علمیه قم، بهعنوان مرکز علمی شیعه در ایران، دارای رشتههای نوپدید یاد شده است که در عصر حاضر، نقشی مهم در گسترش مباحث قرآنی دارند و مراکز علمی دیگر نیز از آن الگوبرداری میکنند.
نتیجهگیری:
با بررسی تاریخی و تحلیلی روشن شد که مفسران و قرآنپژوهان شیعه در عصر حاضر، نوآوریهایی متعدد دارند، از جمله در زمینه روششناسی تفسیر و علوم قرآن (سنّتی و جدید)، شامل: مطرحکردن نظریه بطن، نسخ مشروط، تفسیر موضوعی برونقرآنی، تفسیر موضوعی میانرشتهای قرآن و علوم، احیای روش تفسیر قرآن به قرآن و ضابطهمندکردن تفسیر علمی، دستاوردهای نوآورانهای بیان گردید. در زمینه تفسیر ترتیبی و موضوعی و حوزه علوم قرآن سنتی و جدید، آثار جدیدی منتشر گردیده است که در نوع خود کم نظیرند، در زمینه ضابطهمندکردن اعجاز علمی قرآن، قرآن و فرهنگ زمانه، تبیین و نقد هرمنوتیک در تفسیر قرآن، شیوههای ترجمه قرآن، نقد و نظریهپردازی در مورد زبان قرآن، مبحث نشانهشناختی در حوزه تفسیر و اعجاز قرآن، نوآوری در واژهشناسی قرآن، دائرةالمعارفنویسی قرآنی به سبک جدید، ابعاد جدید اعجاز قرآن، اعجاز اخلاقی قرآن. و همچنین در حوزه علمی اجرایی داشتهاند که پیشگامی آنان را در این موارد نشان میدهد. کارهایی مانند: تأسیس رشته تفسیر و علوم قرآن، رشتههای نوآمد قرآنی و حدیثی و ایجاد رشتههای علمی در گرایشهای متنوع در سطوح مختلف.(65)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.