نقش بانو امین در علوم اسلامی با تأکید بر دانش و روش تفسیری .
ناهید طیبی؛ مدرس و پژوهشگر جامعةالزهرا و دانشجوی دکترای تاریخ اهلبیت(علیهم السلام) (Tayyebi110@yahoo.com)
مقدمه
در طول تاریخ، زنان فرهیخته و وارستهای ظهور کردهاند که با در نظرگرفتن محدودیتهای اجتماعی و عدم امکانات علمی، بهمقام رفیعی دست یافتهاند؛ از جمله این بانوان برجسته که به عنوان الگویی کاربردی برای زنان جامعه امروز مطرح است، بانو نصرت بیگم امین، مشهور به «بانوی ایرانی» و «بانو امین» است. او افزونبر کمالات معنوی و علمی، از شخصیت استوار و محکمی برخوردار بود و با وجود باورهای نادرست پیشینیان درباره زن که حتی قلم بهدست گرفتن را سزاوار مردان دانسته، آن را برای زنان عیب و عار تلقی میکردند، مرز خرافههای باورنما را شکست و تبعیض جنسیتی حاکم بر زمانه را زیر سؤال برد، بهگونهای که سیدحسن امین، محقق کتاب اعیانالشیعه، وجود بانو را از امتیازات منحصربهفرد شهر اصفهان دانسته است.(1)
پیشینه بحث
تعدد و تنوع آثار برجای مانده از بانو، نشانگر ورود شایانتوجه او در حوزههای مختلف علوم مانند حدیث، فلسفه، کلام و عرفان است، اما نوشتار حاضر درصدد تبیین نقش بانو امین در گسترش دانش و روش تفسیر است. درباره نقش او در گسترش علوم، هیچ پیشینهای یافت نشد، اما مقالات بسیاری با محوریت موضوعی شخصیت و آرا و تفسیر وی نگاشته شده است.
در سه مقاله «زن در تفسیر مخزنالعرفان بانو امین اصفهانی» نوشته مهدی مهریزی (سال 1385ش)، «تفسیر مخزنالعرفان و مفسر آن» نوشته دکتر نهله غروی (سال 1378ش) و «روششناسی تفسیری بانو امین» نگاشته نرگس عبدالحمید که به روش تفسیری بانو امین و بهطور خاص به تفسیر مخزنالعرفان پرداخته شده است که پیشینه مقاله حاضر خواهند بود. البته در هیچیک از آنها به نقش بانو امین در دانش و روش تفسیر پرداخته نشده است. در مقاله علمی - پژوهشی «مقایسه دیدگاه حکیم مدرس زنوزی و بانو امین در توحید ذات» نوشته نفیسه اهل سرمدی و مریمالسادات ایزدی (سال1392ش) نیز بهمقایسه دیدگاه کلامی بانو امین و حکیم زنوزی پرداخته شده و آرای کلامی و فلسفی بانو بررسی شده است، اما باتوجه به تأکید نوشتار حاضر بر دانش و روش تفسیری بانو امین از پیشینه بهشمار نمیرود.
کتابهای بانوی مجتهده ایرانی نگاشته باقری بیدهندی و زندگانی بانوی ایرانی نوشته نگارنده نوشتار حاضر (طیبی)، بانو امین دکتر رجالی همچنین مدخل «بانو امین» درج شده در دانشنامه تخت فولاد، گرچه در بخشهای مقدماتی مقاله و برای معرفی بانو منبع مناسبی است، اما بهلحاظ گستردگی موضوع آنها، پیشینه خاص بهشمار نمیروند.
الف) شناختشناسی بانو امین
بررسی شخصیت انسانهای تأثیرگذار، در صورتی بر واقعیت منطبق خواهد بود که اوضاع سیاسی - اجتماعی و علمی - فرهنگی زمانه آنان بهطور دقیق بررسی شود و میزان تأثیر و تأثر آثار برجایمانده از آنان بر جامعه مشخص گردد؛ ازاینرو نخست زیستشناخت اجمالی بانو امین و سپس اوضاع زمانه وی و آثارش بررسی میشود.
1. شخصیت بانو امین
بانو نصرتبیگم فرزند محمدعلی امینالتجار از نوادگان علامه وارسته، سیدمعصوم حسینی خاتونآبادی بود که در سال1274ش/1312ق در اصفهان در خانوادهای تاجرپیشه و متمول به دنیا آمد. از دوران کودکی و نوجوانی وی اطلاعاتی در دست نیست، اما با درنظرگرفتن فضای سیاسی دو دهه پایانی قرن سیزدهم و نیمه اول قرن چهاردهم ازیکسو و نگاشتههای وی از چهل سالگی به بعد، میتوان به دغدغهها، آرزوها و پرسشهای درونی او دست یافت. نکته برجسته زندگی بانو، اهمیتدادن به علم و دانش و محوریت آن در زندگی و همت خاص نسبت به دانشاندوزی و ترویج کسب علم توسط بانوان است.
متن وصیتنامه بانو نمایانگر توجه ویژه وی به دانش مبتنی بر تقواست.(2) به اعتقاد او، براساس آیه «وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّه»(3) دانشی که بهوسیله تقوا حاصل میگردد، غیر از علمی است که بهوسیله تعلم و اکتساب از ادلّه نظری بهدست میآید؛ زیرا دانشی که به کسب و نظر حاصل میشود، علم رسمی است و نوری از آن حاصل نمیشود. او با پسرعموی خود – معینالتجار - ازدواج کرد و از نُه فرزند وی تنها یک پسر زنده ماند.
این بانوی مجتهده از آیات عظام، محمدکاظم شیرازی، شیخ عبدالکریم حائری یزدی، ابراهیم حسینی شیرازی اصطهباناتی و محمدرضا نجفی اصفهانی اجازه اجتهاد و روایت گرفت و به آیتالله مرعشی نجفی، سیدعباس حسینی کاشانی (صاحب کتاب معجمالشیعة)، شیخ عبدالحسین امین (صاحب الغدیر)، علامه شهیدمحمدعلی قاضی طباطبایی، سیدمحمدعلی روحانی، شیخ عبدالله سبیتی و بانو علویه همایونی اجازه روایت داده است.(4)
بانو از جمله دانشمندان علوم دینی بود که بدون هجرت به نجف اشرف و تحصیل در حوزه علمیه نجف و حتی زیستن در مشهد و قم و در جوار حوزهها و عالمان دینی، توانست بهمقام اجتهاد دست یابد و این در حالی است که مردان برای ارتقای سطح علمی و دینی خویش بهراحتی مهاجرت میکردند.
وی نام خویش را در آثارش با تعابیر «بانوی ایرانی» یا «به قلم کمترین خادمه از خدام آل رسولالله و کوچکترین ذرّه از ذرای بتول و اَمة من اِماءاللهتعالی» میآورد که حکایت از نهایت خضوع وی داشت. بهنقل از علامه حسن امین (در مقالهای که در زمان حیات بانو به نگارش درآمده) ایشان کتابخانهای بزرگ داشته که بخش اعظم آن را به کتابخانه امیرالمؤمنین(علیه السلام) در نجف هدیه کرده است.(5) دیدگاه بانو درباره زن و جایگاه آن در اسلام چنان شاخص و با اهمیت است که توسط برخی پژوهشگران حوزه زن معاصر، بهصورت مقاله علمی مستقل تنظیم و مورد تجلیل واقع شده است.(6)
بانو امین بدون هیچ تعامل و ارتباط فکری با نحلههای نوپدید فمینیستی، مبحث جایگاه و شخصیت زن در اسلام، اشتغال زن، تعالی معنوی فردی، حضور اجتماعی متناسب با اصول و مبانی دینی و نقشهای تأثیرگذار زنانه را بهشکل علمی و روشنگرانه ترسیم کرده است. او در خرداد ماه سال 1362ش/1403ق درحالیکه هشت کتاب و مدرسه علمیه بانوان و دبیرستان دخترانهای از خود برجای گذشته بود، درگذشت و در مقبره اختصاصی در اصفهان به خاک سپرده شد.
2. اوضاع سیاسی اجتماعی ایران در زمانه بانو امین
دوران حیات بانو امین (1274-1362ش) با سی و سه سال دوران قاجار، پنجاه سال سلطنت پهلوی و حدود پنج سال از انقلاب اسلامی همزمان بود. تاریخ ایران زمین در این نُه دهه، شاهد اتفاقات منحصربهفردی بود که بیشک در زندگی و شخصیت بانو بیتأثیر نبوده است. در دهه دوم حیات بانو، نهضت مشروطه (سال 1285ش)، که در تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران سرنوشتساز بود، واقع شد.(7) انتشار خبر اهانت بهجایگاه روحانیت توسط مسیونوژ بلژیكی، وزیر گمركات ایران، احداث بانک استقراضی روس، چوبخوردن مجتهد كرمانی، دستگیری شعاعالسلطنه در فارس، اقدامات ظالمانه آصفالدوله در خراسان و ظلالسلطان در اصفهان و اهانت حاكم قزوین به یكی از علما، از دیگر اتفاقات این دوره بود.(8)
ایران در دوره قاجار میان دو سلطهگر بزرگ روسیه و بریتانیا قرار گرفت که هدف آنان گسترش امپراتوری خود بود که بر قدرت انقلاب صنعتی در غرب، تکیه میکردند و این جریان سیاسی در زندگی جامعه ایرانی تأثیر بسیاری داشت. در سال 1304ش هنگامی که بانو 34 ساله بود، سلطنت پهلوی آغاز شد. در این دوره حاجآقا نورالله اصفهانی، سیدحسن مدرس، سیدمحمدباقر درچهای، حاج آقارحیم ارباب و ملامحمد کاشانی آخوند گزی از رهبران سیاسی و دینی مردم اصفهان بهشمار میرفتند. براساس منابع تاریخی، حاج آقانورالله در پی قداستزدایی رژیم، انجمن مقدس ملی اصفهان را در سال 1324ش (تا 1326ش) تشکیل داد، اما در پی اقدامهای سیاسی و دینی، توسط دستگاه حکومت پهلوی به شهادت رسید.(9) پس از شهادت وی، ایران، بهویژه اصفهان، با دوران اختناق و فضای بیدینی، تضعیف حوزههای علمیه و منزویكردن روحانیت از صحنه سیاسی جامعه، استحاله فرهنگی و درواقع، اسلامزدایی روبهرو شد. گرچه وجود علمایی مانند مرحوم شاهآبادی، قمی، محمدتقی بافقی و دیگران مانع به نتیجه رسیدن حرکتهای ضددینی میشد، بحران شدیدی ایجاد شده بود.
پدیده کشف حجاب نیز از وقایع مهم عصر حیات بانو بود. صدیقه دولتآبادی مروّج و برنامهریز کشف حجاب در اصفهان، بود که افزونبر حضور بدون حجاب در جامعه و ترویج کشف حجاب، كانون بانوان ایران را تأسیس کرد. در چنین شرایطی بانو نقشهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داشته که میتوان از آن جمله، به نامه وی بهمجله آشفته اشاره کرد.(10)
عمده سیاستهای ضددینی دوران پهلوی، مسئله سكولاریزم فرهنگی و لائیسم و ناسیونالیسم باستانی است كه پس از مشروطه در صحنه تحولات سیاسی ایران ظهور كرد. البته ریشههای آن در آثار ملكمخان و دیگر منوّرالفكران زمان قاجار نظیر آخوندزاده و میرزا آقاخان كرمانی وجود دارد. این سیاستها در قالب سه طرح كلی برنامهریزی میشود:
اول: طرح حماسی ایران باستان و تأسفخوردن برگذشته باستانی.
دوم: ورود غرب و تفكرات غربی در محتوا و طرح ایران باستان در قالب و ظاهر.
سوم: مقابله این دو با ظاهر و باطن اسلام در تمام ابعاد و شئون فردی و اجتماعی.
در دوران حکومت پهلوی اول، بانو امین در محرم سال 1350ق مطابق با خرداد 1310ش، اولین كتاب خود را به نام اربعینالهاشمیة به رسم اربعیننگاری مرسوم بین علمای دینی به زبان عربی نگاشت و با گزینش احادیث کاربردی حرکت علمی و فرهنگی خویش را در برابر حکومت ضد دین آغاز کرد.(11)
وی در كتاب روش خوشبختی، که در زمان محمدرضا پهلوی نگاشته شد، مینویسد: «انسان خردمند میفهمد همین قوانین اسلام كه امروز در دست ماست، بزرگترین معجزه است و اگر ما به قانون اسلام عمل كنیم و قدم پشت قدم پیشوایان خود بگذاریم، خوشبختترین مردم خواهیم بود، اما متأسفانه در روش خود انحراف داریم و اگر نقطه ضعفی دیده میشود، از عصیان و مسامحه كاریهای مسلمانان است و ربطی به قانون اسلامی ندارد».(12)
بانو معتقد است باید براساس مقتضیات زمان، درصورتیكه مخالف با تعلیمات اسلامی نباشد، پیش رفت.(13) ایشان بیان میکند:
تمدن و ترقیات مادی با دیانت منافاتی ندارد و به علاوه تحصیل، رفاه مادی نیز مقدمه سعادت انسان است و باید برای استقلال كشور و حفظ تمدن اسلام و رفع احتیاجات امور جامعه بهاندازه نیاز در تحصیل علوم جدید پیشرفت كرد، اما همواره باید مراقب بود كه این ترقیات و امور رفاهی، آفتزا نباشد و ارزشهای اصیل را از بین نبرد. نباید بهخاطر اشكالات و... مانع تحصیل در مدارس شده و آن را انكار نمود، علوم و تحصیلات امروزه جنبه خوبی هم دارد. عیب كار اینجاست كه در ذهن ما ایرانیها كردهاند كه تمدن و ترقیات مادی و تحصیلات جدید منافی با دیانت است، درصورتیكه یک قسمت مهم تعلیمات اسلامی راجع به تربیت و تنظیم امور اجتماعی و تحصیل علوم است.(14)
3. آثار بانو امین
آثار افراد فرهیخته، پژواکی است از اندیشه و دغدغههای آنان ازیکسو و زمانه و رخدادهای عصر زیست آنان ازدیگرسو. بهلحاظ تأثیر و تأثر آثار فرد بر زمانه و زمانه بر اثر، شناخت آنها اهمیت دارد. مجموعه آثار بانو امین، که با وجود علمیبودن، تلاشی است برای تغییر جامعه و اعتراضی است در برابر برنامههای ضددینی تحمیل شده از ناحیه دستگاه حاکم، عبارتاند از:
اول: اربعینالهاشمیة که بانو در چهل سالگی نگاشت و بهسبب آن اجازه روایت از علمای نجف و ایران گرفت. مناسبات و ملاحظات در نامگذاری کتاب ستودنی است؛ در چهل سالگی چهل حدیث (اربعین) از بانوی سیده (الهاشمیة).
علوی، چاپکننده کتاب اربعینالهاشمیه در کویت در مقدمه کتاب و پس از توصیف شخصیت علمی بانو مینویسد:
... او به الفاظ ادبی که بدون لمس واقعیت باشد و در عمق موضوع غور و فحص نکرده باشد اکتفا ننموده، بلکه در دریای علوم با تمام وجود داخل میشود و مرواریدهایی را بعد از تلاش بسیار خارج میکند. او در کتاب اربعینالهاشمیة چهل حدیث را از سنت پاکیزه که شرح آن با روشی اقناعکننده بیان شده است و در حقیقت، تسلط او بر قرآن و فهم و حفظ آن را میرساند، بیان نموده و نوشتههایش عموماً با آیههای قرآنی همراه است.(15)
دوم: مخزناللئالی فی مناقب مولیالموالی که حاصل نذر واجب بانو در پی یک بیماری است و بدون ذکر تاریخ است.
سوم: روش خوشبختی و توصیه به خواهران ایمانی که غالب دیدگاههای بانو درباره زن در این کتاب بیان شده است.
چهارم: سیر و سلوک در روش اولیاء و طریق سعدا که در تاریخ 1323ش/1363ق، در 49 سالگی نگاشته شده است.
پنجم: معاد یا آخرین سیر بشر که براساس نقل شاگردان بانو تمام کتاب از ذهن خود وی سرچشمه گرفته و از منبع دیگری اقتباس نشده است.
ششم: اخلاق یا راه سعادت (ترجمه طهارةالاعراق ابنمسکویه).
هفتم: النفحاتالرحمانیة که به زبان عربی در سال 1329ش/1369ق نگاشته شده و بانو در 55 سالگی به نگارش این کتاب اقدام نمود. کتاب دارای چهار وقعه (اتفاق واقعی و عادی) و 55 نفحه رحمانیه است.
هشتم: تفسیر مخزنالعرفان که نگارش جلد اول آن در 61 سالگی بانو (1335ش/1376ق به پایان رسید و نگارش هر جلد بهطور میانگین دو سال به طول انجامید و پس از بیست سال کلّ قرآن در پانزده جلد تفسیر شد.
نهم: جامعالشتات که در سالهای پایانی عمر بانو نگاشته شد و در آن به پرسشهای پراکنده و متنوع فقهی، اصولی و عرفانی پاسخ داده شده است.(16)
در مجموع، سه کتاب بانو به زبان عربی و پنج کتاب به زبان فارسی نگاشته شده و افزونبر کتاب تفسیری بانو، در دیگر آثار وی نیز اهتمام به تفسیر آیات قرآن قابل مشاهده است. باتوجه به نامهای که بانو به مجله «آشفته» نگاشته،(17) به احتمال، مقالاتی نیز به قلم وی وجود داشته که امروزه در دست ما نیست.(18)
ب) روش و رویکرد بانو امین در تفسیر
بررسی روش و رویکرد تفسیری یک مفسر و نیز ساختار و چینش مطالب تفسیر وی در شناخت اثر نقش مهمی دارد و به شناخت گرایشها و مشی تفسیری مفسر میانجامد.
1. روش تفسیری بانو
بانو از میان روشهای تفسیری موجود، مانند تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر قرآن به عقل، تفسیر قرآن به روایات، تفسیر به اجتهاد و تفسیر علمی و عرفانی با تلفیقی ازاینروشها نوع جدیدی از تفسیر را ارائه داده است. وی خویشتن را در تقیدات روشی قرار نداده، به تناسب نیاز آیات از عقل، نقل، علم و معانی باطنی بهره میبرد.
گرچه روشمندبودن در ارائه اثر علمی مهم است و یک اثر علمی مستلزم انتخاب یک روش تخصصی است، اما وقتی ترکیب و تلفیق در کل اثر ساری و جاری باشد، خود به یک روش تبدیل میشود. برخی با تأکید بر نام تفسیر بانو، آن را عرفانی دانستهاند، ولی با مطالعه دقیق و عمیق محتوای آن و گونهشناسی منابع، روشی ترکیبی و اجتهادی را شاهد خواهیم بود. در دائرةالمعارف قرآن كریم درباره صبغه و روش تفسیری بانو امین آمده است: «مخزنالعرفان تألیف بانو امین اصفهانى كه تفسیرى است اجتهادى جامع و كامل و به سبكى تربیتى - اخلاقى و عرفانى و مبتنى بر تهذیب نفس و تزكیه اخلاق بهگونهاى نیكو نوشته شده است».(19)
همچنین علامه معرفت در کتاب تفسیر و مفسران، کتاب تفسیر بانو امین را این چنین معرفی کرده است: «مخزنالعرفان تفسیرى است جامع و كامل و از بهترین تفاسیرى است كه نسل جدید به سبكى شیوا و بدیع ارائه كرده است. تفسیر او به سبكى تربیتى - اخلاقى و مبتنى بر تهذیب نفس و تزكیه اخلاق و بهگونهاى نیكو و جالب نگاشته شده و از بهترین آثار در این زمینه است».(20)
بنابراین، تفسیر بانو، اجتهادی و با رویکرد تربیتی - اخلاقی نگاشته شده است؛ اجتهادی به اینمعنا که از مجموعه ابزار مانند عقل، نقل و معانی باطنی در تفسیر برای استخراج حقیقت آیات بهره برده است. روش اجتهادی موردنظر در این مقاله، با تفسیربهرأی، که در آموزههای دینی ناستوده است، تفاوت دارد. بانو امین مینویسد:
خود را كوچکتر از آن مىدانم كه از دانشمندان عالى انتقاد كنم و به گفتارشان خردهگیرى نمایم. روى سخن به دیگران است، آنهایى كه چندان بصیرتى در فهم آیات قرآن ندارند، از این فرمایشات (متشابهات) ممكن است خود را ببازند و از حد خود تجاوز كنند و در تفسیر و تأویل كلامالله به فریب نفس گرفتار گردند و گمان كنند بهمحض فراگرفتن اندازهاى از قواعد عربى، مىتوانند بدون تمسک به اخبار آل عصمت(علیهم السلام) آیات متشابهات را به رأى و سلیقه خود تفسیر و تأویل كنند و مبتلا به تفسیر به رأى منهىعنه گردند.(21)
میزان ارجاعات بانو به کتاب و آرای علامه طباطبایی(22) نیز در مواردی تفسیر قرآن به قرآن توسط خود بانو مانند تفسیر آیه «يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ...»،(23) نشاندهنده استفاده او از شیوه تفسیری قرآنبهقرآن در پارهای از موارد بوده است. به اعتقاد علامه طباطبایی، تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر و بیان معناى هر آیه با تفكر در همان آیه و آیات دیگر و تعیین مصادیق آیه با استفاده از خصوصیات ذكر شده در آیات صحیحتر است، اما بانو به شیوه وی عمل نکرده و به تناسب نیاز آیه از روش مناسب آن بهره برده است.
بانو با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن، در آیه شریف «یدالله فوق ایدیهم...» با استفاده از دیگر آیات، ثابت میکند که بیعت با رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) در واقع دستنهادن در دست خداست؛ زیرا بیعت که با دست صورت میگیرد و از نظر لغوی از «باع، یبیع» گرفته شده و بهمعنای بیع و معاوضه است، نشان میدهد که با خدا معامله كرده و بهعبارتی به فرض محال اگر برای خدا دست بود، همان دست رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) بود.(24)
ایشان در روش تفسیر قرآن با روایات نیز از اخبار و روایات فراوانی بهره میبرد، اگرچه بیشتر موارد بدون ذکر منبع است و دلیل آن شاید فضای علمی زمانه بانو بوده باشد. توجه بانو به روایات ائمه اطهار(علیهم السلام) جلوه شیعیبودن اثر را برجسته میسازد.
2. رویکرد بانو در تفسیر
رویکرد و نگاه بانو در تفسیرش ناظر بر موارد زیر است:
نگاه کلامی: ایشان در ضمن تفسیر، بهمباحث كلامى میپردازد و در مباحثى از قبیل اضلال خداوند، عصمت انبیا، جبر و اختیار، نعمت الهى در آیه «أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ»(25) و... مطالبى را ایراد مىكند؛ برای مثال در بحث «يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا»،(26) درباره جبر و تفویض بحث مىكند و نظریه اشاعره و معتزله را باطل مىشمارد و گفته معصوم(علیه السلام) را كه فرمود: «أمر بین الأمرین»(27) ذكر مىكند و در رد هر مسلک، دلیل مىآورد و به آیات قرآن و گفتار معصومان و استدلال عقلى تمسک مىجوید و دراینباره، همت ایشان در بیان نظرها و دیدگاههاى شیعه مشهود است.(28)
نگاه فلسفی: وى گاه از نظر فلاسفه بهره مىبرد؛ مثلاً در بیان حروف تهجى به گفتار فلاسفه اسلامى، چون صدرالمتألهین و بوعلى سینا(29) استناد میکند. او در 33 مورد به كلام ملاصدرا اشاره دارد.(30)
لغتشناسی: مفسر گرامى، به لغت و اشتقاق و غیر آن هم پرداخته؛ اما نه بهاندازه تفاسیرى چون مجمعالبیان؛ شاید از آن نظر میزان تحلیل و بررسی لغوی در مخزنالعرفان بیش از مجمعالبیان است که بانو درصدد پرهیز از تکرار بوده و با وجود اثر قبلی در دسترس مخاطبان، ذکر مکرر را لازم نمیدانسته است.
آیاتالاحکام: از آنجاكه بخشى از قرآن كریم را آیات احكام تشكیل مىدهد، ایشان به این مباحث نیز پرداخته و آیات فقهى و عبادى را تا حد نیاز شرح داده است. برای نمونه، درباره وصیت مىنویسد: «ظاهراً از جمله كتب علیكم...،(31) حكم لزومى برمىآید و دلالت دارد بر وجوب وصیت كه هركسى هنگام مردنش اگر مالى دارد، باید وصیت كند.(32) وی پس از آنکه برداشت ظاهری از قرآن را وجوب وصیت میداند، به انضمام آیه دیگر نتیجه مىگیرد كه لازمه آدم متقى این است كه هنگام مرگ، وصیت کند براى خویشاوندان خود و آنان را از مال خود محروم ننماید؛ گرچه، بر او واجب نیست.(33)
3. ساختار تفسیر مخزنالعرفان
بانو ابتدا شناسنامه سورهها (تعداد آیات، مکان نزول و فضائل قرائت) را بیان کرده، سپس آیه را ترجمه و به توضیح و شرح لغوی واژهها و اصطلاحات و دیدگاههای دیگر مفسران میپردازد. استفاده زیاد از آرای تفسیری طنطاوی از ویژگی خاص تفسیر بانو است.(34) در تفسیر طنطاوی، از مباحث علمی تجربی برای تفسیر آیات استفاده شده است و ظاهراً بانو امین بر این روش اهتمام بسیار داشته که ارجاعات زیادی به الجواهر طنطاوی دارد. چنانکه بیان شد، بانو در این تفسیر با استفاده از روشهای متعدد به ذکر مطالب اخلاقی، عرفانی، علمی، کلامی، فلسفی، آیاتالاحکام و مباحث ادبی پرداخته است.
4. گونههای منابع و شیوه ارجاعدهی
در تفسیر مخزنالعرفان از منابع تفسیری شیعه و اهلسنت استفاده شده است؛ برخی از این منابع عبارتاند از:
منابع تفسیری شیعی: تفسیرالقمی از علیبن ابراهیم قمی، مجمعالبیان طبرسی، روضالجنان و روحالجنان ابوالفتوح رازی، تفسیر عیاشی از محمدبن مسعود سمرقندی عیاشی، کشفالاسرار میبدی، منهجالصادقین ملافتحالله کاشانی، تفسیر قرآن حکیم از صدرالمتألهین، المیزان علامه طباطبایی و تفسیر البرهان بحرانی.
منابع تفسیری اهلسنت: الجواهر فی تفسیر القرآنالکریم طنطاوی، روحالبیان آلوسی، انوارالتنزیل و أسرارالتأویل بیضاوی و الدرالمنثور سیوطی.
شیوه ارجاع بهمنابع در تفسیر بانو به دو صورت انجام شده است؛ گاه نام منابع تفسیری و گاه نام مفسران و نویسندگان اثر آورده شده است؛ البته در مواردی نیز بانو با عبارت «بعضی از علمای تفسیر» یا «برخی از عرفا» یا «یکی از عرفا» از مفسران و عارفانی نقل قول میکند که معلوم نیست به کدام مفسر یا عارفا شاره کرده، همچنین نقل اقوال تفسیری صحابه، مانند ابنعباس و تابعین نیز در تفسیر دیده میشود.(35) وی در مواردی که به تفسیرهای مفسران انتقاد دارد، نقد خویش را مینگارد و هنگامی که مطلب را پذیرفتنی میبیند، بدون تعصب آن را میپذیرد. برای مثال، در مبحث «حروف مقطعه» پس از بیان دیدگاهها و تفسیرهای گوناگون، مینویسد: «برای فهم متشابهات باید به گفتار معصومین(علیهم السلام) رجوع کرد و چیزی از رأی خود نگفت... من خود را کوچکتر از آن میدانم که از دانشمندان عالی انتقاد کرده و به گفتارشان خردهگیری کنم».(36)
امتیازات تفسیر مخرنالعرفان عبارتاند از:
- در تفسیر بانو امین از تفاسیر و روایات عامه و خاصه و نیز گفتار عرفا و فلاسفه بسیار استفاده شده است؛
- در این تفسیر، ترجمه جدیدی از قرآن به ادبیات نویسنده ارائه شده که با ترجمههای موجود آن عصر متفاوت است؛ بنابراین، میتوان وی را در شمار مترجمان قرآن نیز دانست؛
- توجه خاص به نکات تربیتی و موضوعات و مسائل اجتماعی و سیاسی در خلال تفسیر و اهتمام به رسالت حوزوی؛
- استفاده از انواع روشهای تفسیری عصر و ابداع روشی ترکیبی با تجمیع یا ترکیب روشها در تفسیر قرآن.
ج) نقش بانو امین در گسترش دانش تفسیر
گرچه بانو امین در دوران عمر خویش به تحصیل صرف، نحو، بلاغت، تفسیر، حدیث، فقه، اصول، فلسفه و عرفان پرداخت و آثار وی نشانگر تبحر وی در اکثر علوم اسلامی است، نقش او در سه حوزه علمی حدیث، تفسیر و عرفان، درخشانتر دیده میشود. او در گسترش دانش حدیث، نقش مهمی در قرن چهارهم داشته و با روایتگری روایات کتاب اربعینالهاشمیة و شرح عمیق و دقیق احادیث نبوی(صلی الله علیه واله وسلم) و ائمه معصومان(علیهم السلام) تلاش وافری در این بخش نموده است؛ همچنین در دیگر آثار خویش به تبیین و بررسی روایات پرداخته است.(37)
اما چنانچه مشهود است در مقاله حاضر، کانون تمرکز بر نقش بانو در دانش و روش تفسیر است. بهنظر میرسد برای بررسی نقش بانو در دانش تفسیر، افزونبر ایجاد تغییر و تحولات ناشی از حرکت علمی وی، باید ردپای آثار او را در منابع پسین جستوجو کرد. نقش بانو امین در گسترش دانش تفسیر را در موارد زیر میتوان ترسیم کرد:
1. ورود بانو به جامعه علمی؛ تحولی در حضور اجتماعی زنان
ویژگیهای فرهنگی، زمینههای تاریخی و اوضاع زمانه بانو فرصتی برای حضور جدی زنان در عرصه علوم، بهویژه علوم دینی ایجاد نمیکرد؛ ازاینرو، ورود جدی و ثمربخش وی در این حوزه را میتوان مهمترین اثر و نقش در نظر گرفت. بانو امین در شرایط دشواری که قلم بهدستگرفتن برای زنان مشکل بود و زنان فقط در خانهها مشغول بودند(38) و شعار جامعه آن روز درباره زنان، «نشینند و زایند شیران نر» بود، برخلاف افکار عمومی زمان خود، پای در وادی تعلیم و تعلّم نهاد؛ آموخت، آموزش داد، قلم بهدست گرفت و آثار علمی و دینی ارزشمندی را نگاشت و منتشر کرد.
ملاقاتهای علامه طباطبایی، شهید مطهری، سیدعبدالوهاب طالقانی، سیدرضا ناطق و منصورزاده با بانوی مفسر قرن چهاردهم و گفتوگوهای قرآنی، که برخی از آنها توسط دکتر طالقانی ثبت شده،(39) نشاندهنده تثبیت شخصیت بانو برای خواص دوران اوست.
2. نقش زمینهساز فعالیتهای علمی زنان
بانو امین، افزونبر تلاش در وادی علمآموزی و ارتقای آگاهی خویش، زمینه حضور دیگر زنان را با تأسیس نخستین حوزه علمیه رسمی در جهان اسلام (مکتب فاطمه(سلام الله علیها) مشهور به مکتب بانو امین) و اولین دبیرستان دینی در اصفهان، فراهم آورد. تأسیس این دو مرکز و سخنرانیهای بانو و جلسات تفسیر او، افزونبر اینکه بهمثابه مجوزی برای حضور فعال - نه منفعل - زنان در عرصههای علمی و اجتماعی بود، میزان عزت نفس و اشتیاق زنان در ورود به عرصههای علمی را افزایش و برخی از بانوان آن عصر را از بیتفاوتی نسبت به رخدادهای پیرامون خود و احیاناً غوطهوری در تجملگرایی و بیبصیرتی رهایی داد. از جمله دروسی که در این مدارس تدریس میشد، ادبیات عرب، منطق، قرآن، علوم قرآن، تفسیر و.. بود، اما بانو بر مقوله تفسیر قرآن و تهذیب نفس تأکید بیشتری داشت. دلیل بر ادعا اینکه از زمان تأسیس «مکتب فاطمه(سلام الله علیها)» در تمام مدت حیات بانو و پس از وی دوران مدیریت بانو علویه همایونی چهارشنبهها کلیه دروس مکتب تعطیل میشد و تمام محصلین موظف به حضور در کلاس تفسیر بهعنوان درس اصلی بودند و مدرس آن هم بانو امین و پس از رحلت وی، بانو همایونی بود. البته کلاسی نیز با محوریت کتاب معرفتالنفس آیتالله حسنزاده دوشنبهها بهطور عمومی برای همه طلاب برگزار میشد.(40)
3. رکورد تفسیر کل قرآن توسط بانو در جهان اسلام
در طول تاریخ اسلام، بانوانی به فهم و تفسیر قرآن گرایش داشته و همت گماشتهاند؛ اما ثمره همت آنان تفسیر بعضی سور یا حتی بخشی از آیات قرآن کریم بوده است. بانو امین با انگیزه قوی، همت مستمر و با استفاده از امکانات مالی خویش برای چاپ آثارش برای نخستین بار کل سورههای قرآن را تفسیر کرد. وی نگارش اولین جلد تفسیر را در سال 1376ق و در 63 سالگی به پایان رساند. این کتاب شامل تفسیر سوره حمد و حدود نیمی از سوره بقره است. جلد دوم در فاصلهای کمتر از دو سال و در سال 1378ق مصادف با مرگ همسر وی به اتمام رسید. در این جلد، نیمه دوم سوره بقره تفسیر شده است. وی پس از چاپ جلد دوم، بهسبب کسالت و بیماری شدید، احتمال میدهد عمرش برای تفسیر کل قرآن کفایت نکند؛ ازاینرو جلد سوم را به جزءهای آخر قرآن اختصاص میدهد تا اگر بهتقدیر الهی از دنیا رفت، تفسیر سورههای طولانی نیمهتمام نماند. این جلد شامل تفسیر جزء 29 و 30 قرآن کریم است.
به این ترتیب، از جلد چهارم تا جلد پانزدهم تفسیر مخزنالعرفان از سوره ملک آغاز و به آلعمران ختم میشود و در حقیقت، بانو جلد سوم تا پانزدهم تفسیر قرآن را از آخر به اول مینگارد و نهایتاً تمام قرآن را تفسیر میکند. جلد چهاردهم و پانزدهم بدون ذکر تاریخ اتمام نگارش است؛ ازاینرو، تاریخ مشخصی برای پایان فعالیت تفسیری بانو در دسترس نیست. البته ازآنجاکه نظم زمانی خاصی بر مجموعه تفسیر وی سایه افکنده و معمولاً هر جلد را حدود دو سال مینگاشته و جلد سیزدهم را در سال 1394ق به اتمام رسانده، میتوان احتمال داد که جلد پایانی را حدود سالهای 1398 یا 1399ق یعنی تقریباً چهار یا پنج سال پیش از وفات به نگارش درآورده است.
برایناساس، آخرین اثر بانو که جلد پایانی تفسیر وی است، قبل از انقلاب اسلامی و در عصر پهلوی دوم به نگارش درآمده و تا آن زمان هیچ بانویی موفق به تفسیر کل قرآن نشده بود. پس بانو را میتوان رکورددار این حرکت علمی و معنوی دانست.
4. نقش بانو در تنوع روشهای تفسیری (ترکیبی)
در مدرسه یا مكتب تفسیرى معمولاً درباره سه موضوع بحث مىشود: منهج یا روش تفسیرى، گرایش یا گرایشهاى تفسیرى و خصایص و ویژگىهاى آن مدرسه یا مكتب تفسیرى.(41)
مطالعه دقیق و عمیق تفسیر بانو امین نمایانگر تمایز خاص این تفسیر در سه موضوع یادشده بین تفاسیر همعصر اوست. روش ترکیبی که آمیزهای از مجموعه روشهای موجود است و عدم تقید به یک روش و آمیختگی گرایشهای عرفانی، تربیتی و اجتماعی و در مواردی گرایشهای کلامی و در نهایت کاربردیکردن معانی آیات که از ویژگیهای تفسیر بانو است، قابلیت تبدیل به مدرسه یا مکتب تفسیری جدید را ایجاد میکند.
چنانکه در ماهیت گرایش تفسیرى گفتهشده است: «سمت و سویی است كه ذهن و روان مفسر در تعامل با اوضاع و مسائل عصر خود به آنها تمایل دارد؛ برای مثال، درحالىكه مهمترین دغدغههاى فكرى یک مفسر تربیت معنوى انسانهاست، بزرگترین دلمشغولى مفسر دیگر، مبارزه با حكومت جور و ایجاد جامعهاى اسلامى با حكومتى دینى است».(42)
برایناساس، وجه تمایز تفاسیر از یکدیگر به نوع گرایش و دغدغههای مفسران بازمیگردد و در سایه بررسی شخصیت مفسر و حالات روحی وی، به انضمام نیاز عصر حیات او میتوان گرایشها را دریافت؛ اینکه روشها یا گرایشهاى تفسیرى نه نفىكننده كه مكمّل یكدیگرند و پذیرش یكى، مانع از پذیرش روش و گرایش دیگرى نیست. بله. روش تفسیربهرأى و برخى شیوههاى فرعى روش تفسیر علمى و اشارى و نیز برخى گرایشهاى تفسیرى كه براساس تعصب و تحمیل نظر شكل گرفته، مردود و تفسیر قرآن براساس آنها ممنوع است.(43)
با دقت در تفسیر مخزنالعرفان، گرایش بانو امین و دغدغه وی باتوجه به ویژگیهای عصر قاجار و پهلوی، که مجموعه آثار وی تحتتأثیر این دو دوره نگاشته شده است، مشخص میشود. ایشان در این تفسیر، به تبیین حقیقت و اثبات پویایی دین اسلام و بهطور خاص، مکتب تشیع و دفاع از هجمههای برون مرزی و درون مرزی آموزههای دین و دینمداران میپردازد. نگاه تربیتی، اجتماعی و اخلاقی بانو به مسائل و پاسخگویی به شبهات کلامی، افزونبر ایجاد تغییر در نگرش مردم عصر وی، موجب برجستهتر شدن نگرش اجتماعی و در نتیجه کاربردیشدن دانش تفسیر در متن زندگی انسانها شد.
برخى شیوههاى تفسیرى از جهتى جزء روشهاى تفسیر و از جهت دیگر جزء گرایشهاى تفسیرى بهشمار مىآید؛(44) براى مثال، روش تفسیر علمى از آن نظر كه استخدام علوم در فهم قرآن است و نتایج مشخص و جدید بهدنبال دارد و از منبع و ابزار خاص در تفسیر استفاده مىكند، از جمله روشهاى تفسیرى بهشمار مىرود و بهلحاظ گرایش مفسر به علوم تجربی عصری جزء گرایشهای وی هم میتواند باشد. برخى مفسّران (مثل طنطاوى در الجواهر) مطالب زیاد علوم تجربى را در تفسیر نقل كردهاند و این، گرایش تفسیرى آنان بهشمار مىآید. این مطلب نسبت به روش تفسیر اشارى (عرفانى و باطنى) و روش تفسیر روایى نیز صادق است.(45) پیش از این بیان شد که بانو ارجاعات بسیاری به تفسیر طنطاوی دارد و این مسئله نشان میدهد که گرایش او به تبیین و تفسیر قرآن باتوجه به دانش تجربی بشر امروز است.
5. بسامد آثار بانو
میزان استفاده از یک اثر در آثار پسین، رابطه مستقیم با تأثیر و نقش خالق اثر در گسترش دانش دارد. ارجاعات به آثار یا آرای بانو امین در منابع پس از وی، نشاندهنده اثرگذاری و نقش او در دانش تفسیر است. در مقالات بسیاری شاهد ارجاعات به تفسیر بانو هستیم و در کتابها، گرچه در برخی از آنها ارجاعات بسیاری به تفسیر مخزنالعرفان دیده میشود. انتظار میرفت انعکاس دیدگاههای تفسیری وی بیش از این باشد. بهنظر میرسد ناشناختهماندن بُعد تفسیرگری بانو در عصر خود و چاپ کتب بهصورت شخصی و نه سازمانی که در کاهش توزیع اثر نقش مهمی دارد؛ همچنین جنسیت بانو در بهرهگیری از تفسیر وی توسط مفسران و علمای پس از وی که عموماً از مردان بودند، تأثیر شایانتوجهی در کاهش میزان ارجاعات به اثر فاخر او داشته است. در واقع هنوز جامعه علمی قرآنی باور نمیکرد که یک زن بتواند تا این درجه به فهم و دریافت عمیق قرآن نائل شود.
احتمال دیگر اینکه توجه اولیه بانو در فهم آیات به مکاشفات و دریافتهای شخصی و نه مبتنی بر اصول علمی و عقلی، که در کتاب النفحاتالرحمانیه ثبت شده بود، مانع ایجاد زمینه پذیرش دیدگاههای بانو در حوزه تفسیر در عصر وی شد و به عبارتی، وجهه غالب شخصیت بانو در جامعه علمی، او را بانویی عارف معرفی کرده بود و نه عالم مفسر.
ارجاعات به تفسیر بانو امین را در موارد زیر میتوان دید:
- در تفسیر انوارالعرفان فى تفسیرالقرآن نگاشته ابوالفضل داورپناه (م 1384ش) به تفسیر بانو شش ارجاع صورت گرفته که جز در یک مورد، که بهنقل حدیث از بانو پرداخته در بقیه موارد نظر خاص تفسیری خود بانو بوده است.(46)
- در تفسیر نور، استاد قرائتی دو بار به کتاب بانو ارجاع داده است و درباره مسئله «اضلال» نظر خاص بانو را میآورد.(47)
- دکتر محمدعلی رضایی اصفهانی در تفسیر قرآن مهر به کتاب بانو ارجاع داده است.(48)
- در پانوشت ترجمه تفسیر عرفانی بیانالسعادة با عنوان «متن و ترجمه فارسى تفسیر شریف بیانالسعادة فى مقامات العبادة» نگاشته سلطان علىشاه (م 1327ق) و سلطان محمدبن حیدر که در سال 1423ق/1381ش توسط محمدرضا خانى و حشمتالله ریاضی ترجمه شده، برای سند مطلبی در کتاب به تفسیر بانو ارجاع داده شده است.(49) البته تنها نام کتاب بدون ذکر شماره جلد و صفحه آورده شده است.
ارجاع به تفسیر و آرای بانو در مقالات علمی - پژوهشی بیش از کتب است. در برخی مقالات که کلیدواژه تفسیر مخزنالعرفان در عنوان مقاله وجود دارد، ارجاعات بسیاری مشاهده میشود، اما در مقالاتی نیز که با موضوعات موردی قرآنی نگاشته شده، ارجاعاتی مشاهده میشود؛ مانند مقاله «معناشناسی واژه ذکر در قرآن کریم»، نوشته سهراب مروتی و سارا ساکی و مقاله «نگاهی نو به معناشناسی شک و یقین در قرآن»، نوشته محمدکاظم شاکر که در آنها کنار ارجاع به تفاسیر المیزان و نمونه به تفسیر بانو امین نیز ارجاع داده شده است.
نتیجهگیری
بانو امین معروف به بانوی ایرانی از زنان عالم و مجتهد در قرن چهاردهم شمسی بود که هشت کتاب ارزشمند از وی برجای مانده و تفسیرش، اثر شاخص و درخور توجهی است. تفسیر بانو امین بهصورت ترکیبی از روشهای تفسیری نگاشته شده است و گرچه در نگاه نخست تفسیری عرفانی مینماید، ترکیب روشهای عقلی (اجتهادی و دِرایی)، نقلی (با بهرهمندی بسیار از کتاب و سنت) و روش باطنی به وضوح در آن دیده میشود. بانو اولین زنی بود که موفق به تفسیر کل قرآن شد و بهنظر میرسد، برای نخستینبار توسط او رابطه تنگاتنگی بین تفسیر عقلی و عرفانی ایجاد شد، زیرا بهطور معمول این دو مقوله روشی در یک اثر نمیگنجند، اما بانو با این ترکیب، طرحی نو در روش تفسیری انداخت. نقش بانو امین در گسترش علوم باتوجه به آثار علمی و عملی وی، بهویژه دانش و روش تفسیری بانو بسیار پررنگ است.(50)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.