پاسخ اجمالی:
بعضى اشکال می كنند چگونه انجام يك كار خارق العاده بر راستگويى مُدّعى نبوّت و درستى تعليمات او دلالت دارد؟ و اساساً چه ارتباطى ميان اين دو وجود دارد؟ در پاسخ باید گفت: پيامبر با ادّعاى «رسالت» مطلبِ خارق عادتى ادّعا مى كند؛ او مى گويد از طريق وحى حقايقى به او تعليم داده مى شود و مأموريت دارد كه مردم را راهنمايى و هدايت كند؛ و به دلیل اين ادعای عجيب و خارق العاده هميشه مى بينيم كه پيامبران با اعتراضِ شديدِ مردم روبرو مي شدند و مردم حاضر نبودند زير بار آنها بروند؛ لذا آنها بايستي یک امر خارق العاده محسوس را كه براى همه قابل مشاهده باشد انجام دهند تا صدق گفتارشان ثابت گردد.
پاسخ تفصیلی:
ممكن است بعضى ايراد كنند و بگويند: چگونه «انجام يك كار خارق العاده» بر «راستگويى مُدّعى نبوّت و درستى تعليمات او» دلالت دارد؟ اساساً چه ارتباطى ميان اين دو («انجام كار خارق العاده» و «مقام نبوّت») وجود دارد؟ چه اشكالى دارد كه كسى معجزه اى انجام دهد؛ ولى پيامبر نباشد؟ و خلاصه به نظر مى رسد كه اين دو موضوع با يكديگر ارتباطى ندارند، با اين حال چگونه مى توان يكى را دليل بر ديگرى گرفت؟ اگر كسى فرضاً خطاط ماهرى باشد، آيا دليل بر اين است كه مرد دانشمند و نكته سنجى هم هست؟! دانشمندان در پاسخ به اين ايراد دو نوع جواب داده اند:
1. هنگامى كه كسى از طرف خداوند دعوى رسالت كند و مردم از وى سندى بر صدق گفتارش بخواهند تا ارتباط خود را با مبدأ جهان هستى اثبات نمايد و او هم دست به كارى بزند كه انجام آن از قدرت بشر عادّى بيرون باشد، نشانه اين است كه او راست مى گويد و از طرف خداوند است؛ زيرا دادنِ چنين قدرتى به چنين كسى، تفسيرى جز اين نمى تواند داشته باشد كه خداوند گفته او را تصديق كرده و او را سفير، نماينده و پيامبر خود شناخته است. اگر او دروغگو باشد چه معنى دارد كه چنان قدرتى به او داده شود؟ بنابراين دادنِ چنين قدرتى در حقيقت امضاء دعوى نبوّت اوست.(1)
2. پيامبر با ادّعاى رسالت، مطلبِ خارق عادتى ادّعا مى كند. او مى گويد از طريق وحى و ادراك خاصى كه مغاير ادراكات ظاهرى و باطنى ساير افراد بشر است، حقايقى به او تعليم داده مى شود و مأموريت دارد كه مردم را در سايه اين تعليمات: راهنمايى و هدايت كند. اين ادعا به ظاهر از كسى كه از نظر قواى جسمى و روحى با ديگران تفاوتى ندارد، البته عجيب و خارق العاده است، به همين جهت هميشه مى بينيم كه پيامبران در ابتداى كار با اعتراضِ شديدِ مردم روبرو مي شدند و مردم حاضر نبودند به اين سادگى زير بار آنها بروند، و آنها بايستي اين امر خارق العاده محسوس را كه براى همه قابل مشاهده باشد انجام دهند تا صدق گفتارشان در ادعاى وحى ثابت گردد.(2) به نظر نگارنده هر دو پاسخ صحيح است؛ ولى بيان اول راه نزديك ترى براى حل مطلب مى باشد.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.