پاسخ اجمالی:
ميان «معجزات پيامبران» و «كارهاي مرتاضان و ساحران» دو فرق مهم وجود دارد: 1. معجزه قيد و شرط خاصى ندارد؛ اما كارهاى خارق العاده مرتاضان و مانند آنها از جهات مختلفى محدود و داراى قيود و شروط خاصى است. 2. مرتاضان، ساحران و كاهنان مسلماً داراى هدف عالى و روحيه و صفات ممتاز نيستند؛ اما انبياء داراى هدف عالي تربيتى بودند و معجزاتى كه مى آوردند به همين منظور و براى راهنمايى و هدايت نوع بشر و اجراى برنامه هاى اصلاحى بوده و قصد هيچ گونه اغفال، سوء استفاده، كسب شهرت و امثال آن را نداشته اند.
پاسخ تفصیلی:
آنچه به طور قطع و يقين مى توان گفت اين است كه: از دو راه مى توان ميان «معجزات پيامبران» و «كارهاي مرتاضان و ساحران» فرق گذاشت:
1. معجزه قيد و شرط خاصى ندارد
كارهاى خارق العاده اى كه از مرتاضان و مانند آنها سر مى زند از جهات مختلفى محدود و داراى قيد و شرط خاصى است؛ در حالى كه معجزات قيد و شرط خاصى ندارند. توضيح اينكه: از آنجا كه نيروى انسانى ـ هر چه كه باشد ـ محدود است، امورى هم كه متّكى به آن است طبعاً محدود خواهد بود، بنابراين: تنها كارهاى خارق العاده اى كه متّكى به نيروى انسانى است از هر جهت محدود مى باشند، مثلا: مرتاضان براى انجام هر كارى قادر نخواهند بود، به همين جهت هرگز نمي توانيد مرتاضِ مادرزاد پيدا كنيد. از يك طرف، اين گونه افراد قادر به انجام هر نوع كارى نيستند؛ بلكه توانايى هر يك از آنها محدود به امور معينى مى باشد، به همين خاطر براى همه، همان كارهاى معيّن را تكرار مى كنند و از طرف ديگر، مرتاضان و مانند آنها در هر شرايط زمانى و مكانى و با هر ابزارى قادر به انجام كارهاى خود نيستند؛ بلكه اكثراً محتاج به ابزار معيّن و شرايط خاصى از نظر مكان، زمان و يا ساير جهات مى باشند؛ ولى معجزات پيامبران هيچ يك از اين شروط را ندارد؛ زيرا متّكى به نيروى لايزال و نامحدودِ خداست. پيامبر نيازمند به تعليم، تربيت، تمرين و آزمايش خاصى براى انجام معجزات نيست، حتى ممكن است مانند حضرت مسيح(عليه السلام) در همان گهواره با سخن گفتنِ شيرين و جالبِ خود، اعجاز كند.
معجزات پيامبران بر محور موضوعات خاصى دور نمى زند. ممكن است بگوييد: بالاخره معجزات هم هر چه كه بوده، محدود و معدود بوده و از تعداد معيّنى تجاوز نمى كند؛ ولى بايد توجه داشته باشيد كه اين هم بر اثر اقتضاى محيط ها و احياناً درخواست مردم بوده و به عبارت روشن تر: پيش از اين چيزى از آنها نخواستند و اگر مى خواستند (به فرمان خدا) از انجام آن عاجز نبودند. به همين جهت بارها اتفاق افتاده كه افراد حقيقت جو (نه لجوج و معاند) از پيامبرانِ عصر خود معجزه خاصى مى خواستند، آنها هم از انجام آن سرباز نمى زدند؛ ولى غير از پيامبران چنين نيستند و نمى توانند با هر پيشنهادى موافقت كنند. فراموش نكنيد كه سرچشمه تمام اين امتيازات يك موضوع است و آن اينكه معجزاتِ پيامبران متّكى به نيروى لايزال و نامحدود الهى است؛ در حالى كه كارهاى خارق العاده اى كه از ديگران سر مى زند از نيروى محدود انسانى مايه مى گيرد.
2. وضع اعجازكنندگان گواه صدقِ آنهاست
راه ديگرى كه به وسيله آن مى توان معجزات پيامبران را از كارهاى خارق العاده بشرى باز شناخت و مطالعه در وضع كردار و صفات آورندگان آنهاست. كسى كه دست به كارهاى خارق عادتى (مانند: اعمال مرتاضان، ساحران و كاهنان) مى زند مسلماً داراى يك هدف عالى و روحيه و صفات ممتاز نيست؛ زيرا اين گونه كارها را معمولا براى يكى از چند منظور انحام مى دهند:
الف) سرگرمى و كسب درآمد.
ب) اغفال مردم ساده لوح.
ج) كسب شهرت و مانند آن.
اينكه مى گوييم: حتماً انجام اين گونه كارها براى يكى از مقاصد بالاست به اين دليل است كه اين گونه كارها مانند كارهاى مفيد علمى، تربيتى، توليدى، صنعتى و خلاصه كارهاى مثبت نيست كه كسى به خاطر يك هدف عالى (مانند: خدمت به اجتماع) دنبال آن برود. بنابراين مرتاضى كه، خود را صرف فرا گرفتن و تمرين چنين كارهايى مى كند به طور مُسلّم يك روح عالى و صفات برجسته و ممتاز ندارد، به همين جهت ديده مى شود كه همواره افرادِ كم مايه، بى سواد و ضعيف گِرد اين گونه كارها مى گردند. آيا هرگز شنيده ايد كه دانشمندى بزرگ يا فيلسوفى متفكر دنبال اين گونه كارها باشد؟ اين هم ناگفته پيداست كه انسان هر قدر در پرده پوشى افكار و هدف هاى خود مهارت داشته باشد باز چهره واقعى آن از پسِ اعمال او بروز مى كند، بنابراين مطالعه در سوابق زندگى اين گونه اشخاص، چگونگى بهره بردارى از كارهاى خارق العاده اى كه انجام مى دهند و با در نظر گرفتنِ طرز اخلاق و رفتار آنها در اجتماع، مى تواند راهنماى خوبى براى پى بردن به وضع آنها باشد و هدف اصلى و نهايى آنها را روشن سازد. تفاوت پيامبران خدا و معجزاتشان با اين گونه اشخاص و كارهايشان خيلى واضح است، انبياء داراى هدف عالي تربيتى بودند و معجزاتى كه مى آوردند به همين منظور و براى راهنمايى و هدايتِ نوع بشر و اجراى برنامه هاى اصلاحى بوده و قصدِ هيچ گونه اغفال، سوء استفاده، كسب شهرت و امثال آن را نداشته اند. اين هدف مقدّس از لابه لاى اعمال، چگونگى رفتار با مردم، سوابق زندگى و به خصوص در نوع بهره بردارى از معجزاتى كه انجام مى داده اند، كاملا مشخص مى شود.(1)،(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.