پاسخ اجمالی:
از داستان انفاق حضرت علی(ع) به فرزندان يتيم درس هایی مي توان فراگرفت؛ اول: نسبت به مشكلات يتيمان بي تفاوت نباشيم. دوم: برای كمك رساني به يتيم ها، خودمان اقدام كنيم و از كمك ديگران در اين باره استفاده نكنيم. سوم: هر كمكی كه به يتيمان مي كنيم بدون منت باشد. چهارم: كمك به بچه های یتیم منحصر به کمک های مادی نیست و لازم است از كمك های معنوی و روحی نیز استفاده شود.
پاسخ تفصیلی:
صاحب «دُرَرُ المطالب» مى نويسد كه: [حضرت] علی(عليه السلام) در بين راه زنِ فقيرى را ديد كه بچّه هاى او از گرسنگى گريه مى كردند و او آنها را با وسائلى مشغول مى كرد و از گريه باز مى داشت و براى آرام كردن آنها ديگى كه جز آب چيز ديگرى نداشت، بر پايه گذاشته بود و در زير آن آتش مى افروخت تا آنها خيال كنند برايشان غذا تهيّه مى كند؛ به اين وسيله آنها را خوابانيد.
[حضرت] علی(عليه السلام) پس از مشاهده اين جريان، با شتاب به همراهى قنبر به منزل رفت، ظرف خرمايى با انبانى آرد و مقدارى روغن و برنج بر شانه خويش گرفت و بازگشت. قنبر تقاضا كرد اجازه دهند او بردارد؛ ولى حضرت راضى نشدند. وقتى كه به خانه آن زن رسيد، اجازه ورود خواست و داخل شد. مقدارى از برنج ها را با روغن در ديگ ريخت و غذاى مطبوعى تهيّه كرد. آنگاه بچّه ها را بيدار نمود و با دست خود از آن غذا به آنها داد تا سير شدند. سپس مدّتى آنها را سرگرم داشت تا ناراحتى قبلى را فراموش كردند و بعد خارج شد. قنبر گفت : اى مولاى من! امروز دو چيز مشاهده كردم كه علّت يكى را مى دانم، سبب دومى بر من آشكار نيست؛ اينكه توشه بچّه هاى يتيم را خودتان حمل كرديد و اجازه نداديد من شركت كنم، از جهت نيل به ثواب و پاداش بود و امّا سرگرم ساختن آنها به بازى براى چه بود؟ فرمود: وقتى كه وارد بر اين بچّه هاى يتيم شدم، از گرسنگى گريه مى كردند؛ خواستم وقتى خارج مى شوم، هم سير شده باشند و هم بخندند!(1)،(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.