پاسخ اجمالی:
اهميت اسلام به علم و تعليم و تعلم سبب گرديد كه در مدّت كوتاهى كتاب هاى فراوانی در رشته هاى مختلف علمى تأليف و تصنيف شود كه بخشى به صورت ترجمه و بخشى به صورت تحقيقات جديد منتشر شد. دانشمندان غربى فصل مهمّى از تاريخ تمدن اسلام را به نهضت علمى مسلمين اختصاص داده و رشته هاى مختلف علوم را با ذكر نام دانشمندانِ هر يك از علوم برشمرده اند. به اعتراف صريح مورّخان غربى، نهضت علمى اروپا از نهضت علمى مسلمين مايه گرفته و اروپائيان در نهضت علمى، خود را مديون دانشمندان اسلامی می دانند.
پاسخ تفصیلی:
اهميت اسلام به علم و تعليم و تعلم سبب گرديد كه در مدّت كوتاهى كتاب هاى فراوان در رشته هاى مختلف علمى اعم از معارف الهى، فلسفه، طب، بهداشت، جغرافيا، فيزيك، شيمى و غير آنها تأليف و تصنيف شد؛ كه بخشى از آن به صورت ترجمه، و بخش ديگرى به صورت تحقيقات جديد دانشمندان اسلام، در رشته هاى مختلف علمى انتشار يافت. دانشمندانى كه درباره تاريخ تمدن اسلام بحث كرده يا كتاب نوشته اند؛ از جمله دانشمندان غربى فصل مهمّى از تاريخ تمدن اسلام را به نهضت علمى مسلمين اختصاص داده؛ و رشته هاى مختلف علوم را _كه زير نظر مسلمين رونق و گسترش يافت_ با ذكر نام دانشمندانِ هر يك از علوم و فنون برشمرده اند.
اين نكته بسيار قابل توجّه است كه به اعتراف صريح مورّخان غربى، نهضت علمى اروپا از نهضت علمى مسلمين مايه گرفت؛ و اروپائيان در نهضت علمى خود، مديون دانشمندان اسلام اند! در كتاب «تاريخ تمدن غرب و مبانى آن در شرق» _كه به وسيله چند نفر از دانشمندان غربى نگارش يافته_ مى خوانيم: «هنگامى كه كمك هاى بيزانس(1) و مسلمانان را[به فرهنگ مغرب زمين] مورد توجّه قرار دهيم؛ مى توان گفت كه نور بسيارى از شرق به غرب تابيده است!».
دكتر «ماكس ميرهوف» در كتاب «ميراث اسلام» مى گويد: «علوم عرب[مسلمانان] مانند ماه تابانى بود كه تاريك ترين شب هاى اروپاى قرون وسطى را روشن كرد، و چون علوم جديد ظاهر گشت، ماه بى رنگ شد، و همان ماه بود كه ما را در شب هاى تار هدايت كرد تا به اينجا رسانيد، و مى توانيم بگوييم هنوز هم تابش آن با ماست!».(2) در عبارت ديگرى در همان كتاب مى خوانيم: «... خلاصه به اين وسيله[وسيله ترجمه كتب دانشمندان اسلام] علوم شرق مانند باران رحمت بر خاك خشك اروپا باريد و آن را حاصلخيز و بارور ساخت و كم كم اروپائيان با علوم شرق آشنا شدند!».
او در يادداشت هايى تحت عنوان «علوم طبيعى و طب»، چنين مى نويسد: «آنچه در اين سال هاى اخير كشف شده روشنايى جديدى بر تاريخ قديم علوم جهان اسلام افكنده است؛ مسلّماً اين كشفيّات هنوز كافى نيست؛ و دنيا در آينده بيشتر به اهميّت علوم اسلامى پى خواهد برد».(3)
در گفته ديگر از «پرفسور گيب» استاد زبان عربى در دانشگاه «لندن»، در مقاله اى كه تحت عنوان «نفوذ ادبيات اسلامى در اروپا» نگاشته چنين نقل مى كند: «هنگامى كه به گذشته نظر مي افكنيم، مى بينيم علوم و ادبيّات شرق به منزله خميرمايه اى براى تمدن غرب بود[به گونه اى كه نفوذ روحيّات و افكار شرق، روح تاريك مردم قرون گذشته غرب را روشن ساخت] و آنها را به جهان وسيع ترى هدايت نمود!».(4)
«جرجى زيدان» مورّخ معروف مسيحى در كتاب «تاريخ تمدن اسلامى» در بحث تأثير اسلام در علوم و دانش هايى كه از خارج به حوزه اسلامى وارد شد چنين مى نويسد: «هنگامى كه تمدّن اسلامى به مرحله كامل رسيد و علوم بيگانه در بلاد اسلام انتشار يافت؛ مسلمانان به فراگرفتن آن پرداختند، گروهى[از دانشمندان اسلام] نبوغ خود را به كار گرفته و بر صاحبان اصلى آن علوم پيشى گرفتند؛ و آراء و كشفيّات جديدى بر آن افزودند؛ و به اين ترتيب علوم و دانش ها تنوّع و تكامل يافت، و با فرهنگ و آداب اسلامى آميخته شد، و شكل تمدّن اسلامى به خود گرفت و هنگامى كه اروپائيان براى باز پس گرفتن علوم يونان نهضت كردند، بيشتر اين علوم را با همان رنگ اسلامى از لغت عربى گرفتند!».(5)
در عبارت ديگرى مى نويسد: «از آنچه درباره نقش تعليم در تمدّن اسلامى گفتيم به خوبى استفاده مى شود كه علم و دانش، در جهات مختلف [نزد مسلمانان] بارور گشت، و علما، فقها، پزشكان و فلاسفه، نبوغ خود را در اين راه آشكار ساختند».(6)
كوتاه سخن اينكه در كتب تاريخ عمومى جهان، يا كتبى كه در خصوص تاريخ تمدّن اسلامى نوشته شده است؛ اعترافات زيادى از مورّخان شرق و غرب، پيرامون نهضت علمى مسلمانان و تأثير آن در درازمدّت و كوتاه مدّت در تاريخ علم و فرهنگ بشرى به چشم مى خورد كه شرح آن در خور كتاب مستقلّى است و آنچه در بالا گفته شد؛ تنها گوشه ناچيزى از آن است.(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.