پاسخ اجمالی:
مشاورين بايد افرادى هوشمند، عاقل، خيرخواه، باتجربه، راستگو، امين، شجاع و باسخاوت باشند؛ مشاور احمق، حقايق را وارونه مى سازد، مشاور ترسو مانع از اقدام به موقع می شود، مشاور دروغگو دور را در نظرت نزديك و نزديك را دور مى سازد، مشاور بخيل مانع از هر كار خير مى گردد و اگر ترسو باشد مانع از تصميم گيرى به موقع مى شود، آدم كم تجربه يا بى تجربه همه چيز را به هم مى ريزد و حريص تو را به ظلم مى كشاند.
پاسخ تفصیلی:
بى شك طرف مشورت انسان، مخصوصاً در امور مهمّه و مسائل حساس اجتماعى، هر شخصى نمى تواند باشد، بلكه بايد داراى صفات ويژه اى باشد كه او را صالح براى اين كار كند؛ به همين دليل در روايات اسلامى، گروهى به عنوان «افراد شايسته مشورت» و گروهى به عنوان «غير شايسته» معرّفى شدهاند: امام صادق(عليه السلام) در حديثى مىفرمايد: «اِنَّ الْمَشْوِرَةَ لاتَكُونُ اِلاّ بِحُدودِها الاَرْبَعَةِ ... فَاَوَّلُها اَنْ يَكُونَ الَّذى تُشاوِرُهُ عاقِلا، وَ الثّانى اَنْيَكُونَ حُرّاً مُتَدَيِّناً، وَ الثّالثُ اَنْيَكُونَ صَديقاً مُؤاخِياً، وَ الرّابِعُ اَنْتُطْلِعَهُ عَلى سِرَّكَ فَيَكُونَ عِلْمُهُ بِهِ كَعِلْمِكَ ...»(1)؛ (مشورت تنها با چهار شرط سودمند است، نخست اينكه مشاور تو عاقل باشد، دوّم آزاده و با ايمان و سوّم دوست علاقمند و دلسوز باشد و چهارم اينكه او را بر سرّ خود آگاه سازى تا آگاهى او نسبت به موضوع مورد مشورت همچون آگاهى تو باشد). در حديث ديگرى از امام على(عليه السلام) مى خوانيم: «خَيْرُ ما شاوَرْتَ ذَوُوا النُّهى وَ الْعِلمِ وَ اُولُو التَّجارِبِ وَ الْحَزْمِ»(2)؛ (بهترين كسى كه با او مشورت مى كنى صاحبان عقل و علم و كسانى كه داراى تجربه و دورانديشى هستند مى باشد).
در نقطه مقابل اين معنى، در روايات اسلامى شديداً از مشورت با افراد بخيل، ترسو، حريص و احمق نهى شده است. پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به على(عليه السلام) فرمود: «يا على! لاتُشاوِرْ جَباناً فَاِنَّهُ يُضَيِّقُ عَلَيْكَ الْمخْرَجَ وَ لاتُشاوِرِ الْبَخيلَ فَاِنَّهُ يُقَصِّرُ بِكَ عَنْ غايَتِكَ، وَ لاتُشاوِرُ حَريصاً فَاِنَّهُ يُزَيِّنُ لَكَ شَرَهاً»(3)؛ (اى على با آدم ترسو مشورت نكن كه راه خروج [از مشكلات] را بر تو تنگ مى كند و با بخيل مشورت مكن كه تو را از [بذل و بخشش بجا] و رسيدن به هدف باز مى دارد و با حريص نيز مشورت مكن كه حرص و آز را براى تو زينت مى دهد [و تو را به راه خطا مى كشاند]). در روايات ديگرى از مشورت با افراد احمق، نادان، كذّاب و دروغگو نيز نهى شده است.(4)
از آنچه در بالا گفته شد به خوبى استفاده مى شود كه مشاوران ـ مخصوصاً در امور مهم ـ بايد افرادى هوشمند، عاقل، خير خواه، باتجربه، راستگو، امين، شجاع و باسخاوت بوده باشند و از ميان رفتن هر يك از اين صفات موجب وهن، سستى و تزلزل پايه هاى مشورت مى گردد. مثلا هر گاه مشاور، آدم احمق و جاهل باشد، حقايق را در نظر انسان دگرگون مى سازد و _آن گونه كه در احاديث وارد شده است_ اراده مى كند به تو نيكى رساند ولى مايه شرّ مى شود! و اگر ترسو باشد مانع از اقدام به موقع و قاطعيّت در امور مى گردد، و هر گاه دروغگو باشد به تعبير روايات، دور را در نظر تو نزديك، و نزديك را دور مى سازد و به سرابى مى ماند كه تشنگان را در بيابان فريب مى دهد و اگر بخيل باشد مانع از هر كار خير مى گردد و دائماً تو را از فقر و تنگدستى مى ترساند، و اگر ترسو باشد مانع از تصميم گيرى به موقع مى شود، و فرصت ها از دست مى رود و اگر آدم كمتجربه يا بى تجربه اى باشد همه چيز را به هم مى ريزد و برنامه هاى سازنده را به شكست مى كشاند و اگر حريص باشد تو را به ظلم و ستم دعوت مى كند تا آتش حرص را فرو بنشاند.(5) با توجه به اين پيامدها بايد در انتخاب مشاوران مخصوصاً در مسائل مهمّ اجتماعى كه حقوق ديگران در آن مطرح است سخت گير بود، و معيارهاى بالا را دقيقاً در نظر گرفت.
اين نكته نيز قابل توجّه است كه از نظر اسلام مشورت ايجاد حق مى كند؛ يعنى شخص مشاور يا بايد مشورت را نپذيرد و يا اگر پذيرفت حق امانت را رعايت كند، و آنچه را خير و صلاح تشخيص مى دهد در اختيار مشورت كننده قرار دهد، و در غير اين صورت خائن محسوب مى شود! و خيانت در مشورت يكى از بزرگترين گناهان است. در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «مَنْ اِستَشارَهُ اَخُوهُ الْمُؤمِنُ فَلَمْيُمَحَّضْهُ النَّصيْحَةَ سَلَبَ اللهُ لُبّهُ»(6)؛ (هر كس برادر مؤمنش با او مشورت كند و خيرخواهى را خالصانه انجام ندهد، خداوند عقل و خرد او را از او خواهد گرفت). در حديث ديگرى از امير مؤمنان على(عليه السلام) آمده است: «خِيانَةُ الْمُسْتَسْلِمِ وَ الْمُسْتَشيرِ مِنْ اَفْظَعِ الاُمُورِ وَ اَعْظَمِ الشُّرور وَ مُوجِبُ عَذابِ السَّعيرِ»(7)؛ (خيانت به كسى كه در برابر نظر تو تسليم شده و مشورت مىخواهد از بدترين كارها، و بزرگترين بدىها، و موجب عذاب سوزان [روز قيامت] است!).
اين بحث را با شعر جالبى كه درباره صفات مشاوران است پايان مى دهيم:
«لاتَسْتَشِرُ غَيرَ نَدْب حازِم فَطِن *** قَدْ اسْتَوى مِنْهُ اِسْرار وَ اِعْلان
فَلِلتَّدابِيْرِ فُرسانِ اِذا رَكَضُوا *** فيها اَبَرُّوا كَما لِلْحَرْبِ فُرْسانُ»(8)؛
(مشورت مكن مگر باافراد بافضيلت دورانديش هوشيار ـ كه ظاهر و باطن آنها يكى است. چرا كه براى تدبير امور، قهرمانانى هستند كه وقتى سوار بر مركب مى شوند به خوبى از عهده كار بر مى آيند؛ همان گونه كه براى جنگ نيز سواركارانى لازم است).(9)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.