پاسخ اجمالی:
موضوع مشورت از مهم ترين مسائل اجتماعى است كه روايات به انجام آن تاكيد كرده اند، لذا امام علی(ع) می فرماید: «سزاوار است انسان خردمند رأى عاقلان ديگر را به رأى خود اضافه كند و علوم دانشمندان را به علم خود ضميمه نمايد»، و در حدیثی دیگر می فرماید: «كسى كه استبداد به رأى پيشه كند هلاك مى شود و كسى كه با مردان صاحب نظر به مشورت بنشيند شريك عقل هاى آنها خواهد بود». از سویی پیامبر(ص) مى فرمايد: «كسى كه برادر مؤمنش از او مشورت بخواهد و او در مقام مشورت خالصانه خيرخواهى نكند خدا عقل او را از وى خواهد گرفت».
پاسخ تفصیلی:
موضوع مشورت از مهم ترين مسائل اجتماعى است و دليل آن كاملا روشن است؛ زيرا از يك سو مشكلات اجتماعى و حتى شخصى، غالباً داراى پيچيدگى هايى است و از سويى ديگر هر سرى را فكرى و هر كسى را رأى و هوشى است كه اگر همگى تا آنجا كه ممكن است براى حل مشكل دعوت شوند راه حل هاى روشنى به دست مى آيد. از اين رو در غررالحكم از امام(عليه السلام) نقل شده كه فرمود: «حَقٌّ عَلَى الْعاقِلِ أنْ يُضِيفَ إلى رَأيِهِ رَأْىَ الْعُقَلاءِ وَ يَضُمَّ إلى عِلْمِهِ عُلُومَ الْحُكَماءِ»(1)؛ (سزاوار است انسان خردمند رأى عاقلان ديگر را به رأى خود اضافه كند و علوم دانشمندان را به علم خود ضميمه نمايد).
بديهى است هر قدر كار مهم تر باشد اهمّيّت مشورت بيشتر مى شود و تجربه نشان داده كسانى كه كارهاى مهم خويش را با مشورت و صلاح انديشى خردمندان انجام مى دهند كمتر گرفتار لغزش مى شوند و برعكس مستبدان به رأى كه خود را از افكار ديگران بى نياز مى بينند غالباً گرفتار اشتباهات پر هزينه و يا خطرناك مى گردتد و لذا در كلمات نورانى و گهربار امام(عليه السلام) مى خوانيم: «مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ وَ مَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَكَهَا فِي عُقُولِهَا»(2)؛ (كسى كه استبداد به رأى پيشه كند هلاك مى شود و كسى كه با مردان صاحب نظر به مشورت بنشيند شريك عقل هاى آنها خواهد بود). در حديثى از امام حسن مجتبى(عليه السلام) آمده است: «مَا تَشَاوَرَ قَوْمٌ إِلاَّ هُدُوا إِلَى رُشْدِهِمْ»(3)؛ (هيچ گروهى مشورت نمى كنند مگر اينكه به خير و صلاح خود مى رسند). همچنین در حديثى از امام باقر(عليه السلام) اين جمله حكمت آميز از تورات نقل شده است: «مَنْ لَمْ يَسْتَشِرْ يَنْدَم»(4)؛ (كسى كه مشورت نكند پشيمان مى شود).
تفاوت نمى كند كه انسان با عاقلان بالاتر از خود مشورت كند يا زيردست، چنان كه از امام على بن موسى الرضا(عليهما السلام) نقل شده هنگامى كه نام پدرش موسى بن جعفر(عليهما السلام) را نزد او بردند فرمود: عقل ها با عقل او برابرى نداشتند؛ ولى با اين حال گاه با غلامان سياه مشورت مى كرد. به آن حضرت عرض كردند: با چنين شخصى مشورت مى كنى! فرمود: «إِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَ تَعالى رُبَّمَا فَتَحَ عَلَى لِسَانِه»(5)؛ (اى بسا خداوند متعال كليد حل مشكل را بر زبان او قرار دهد).
جالب اينكه در مورد فلسفه هاى مشورت افزون بر آنچه گذشت آمده است: (اينكه دستور به مشورت تأكيد شده براى اين است كه معمولاً طرف مشورت، فكر خالصى درباره آن موضوع دارد در حالى كه مشورت كننده [چون منافعش مطرح است] فكر او مشوب به هوا و هوس است)؛ «إنّما حُضَّ عَلَى الْمُشاوَرَةِ لاِنَّ رَأْىَ الْمُشيرِ صِرْفٌ وَ رَأْىُ الْمُسْتَشيرِ مَشُوبٌ بِالْهَوى».(6) البته همان گونه كه در عبارت عهدنامه امام آمده است، با هر كس نمى توان و نبايد مشورت كرد؛ طرف مشورت بايد فردى عاقل، با ايمان و خيرخواه بوده باشد، لذا در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: مشورت بايد با معيارهايش صورت بگيرد و گرنه ضررش بيشتر از سود آن است. سپس امام چهار معيار براى مشورت ذكر مى كند:
1. طرف مشورت فرد عاقلى باشد.
2. آزادانديش و متدين باشد.
3. دوست مهربان باشد.
4. او را از اسرار درونت آگاه سازى (تا شرايط تو را بداند و مشورت صحيح بدهد) سپس آن را مكتوم دارد.
در پايان حديث مى فرمايد: هرگاه اين شرايط جمع شود مشورت كامل مى گردد و خيرخواهى به حد كمال مى رسد.(7)
در دنياى امروز مسأله مشورت و شورا بسيار گسترده تر از گذشته است و گاه انسان گمان مى كند كه با گسترش مشورت، دنيا رو به صلاح خواهد رفت حال آنكه متأسّفانه اين شوراها و مجالس مشورتى غالباً رنگ سياسى به خود گرفته و در مسير منافع افراد يا گروه هاى خاصى است و در حقيقت آن خلوص و قداست مشورت را از دست داده است. نشانه روشن آن اينكه بسيارى از افراد يا گروه ها تلاش مى كنند با صرف هزينه هاى سنگين به عنوان نماينده براى اين گونه جلسات انتخاب شوند؛ كارى كه آشكارا مى گويد هدف تأمين مصالح توده هاى مردم نيست؛ بلكه بذرى مى پاشند تا بيشتر از آن به نفع خود درو كنند. سخن درباره مشورت بسيار است هدف تنها اشاره كوتاهى در اين باره بود و اين بحث را با تأكيد بر اين نكته كه طرف مشورت همواره مسئوليت سنگينى دارد با ذكر حديثى پايان مى دهيم كه رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) مى گويد: «مَنِ اسْتَشَارَهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فَلَمْ يَمْحَضْهُ النَّصِيحَةَ سَلَبَهُ اللهُ لُبَّهُ»(8)؛ (كسى كه برادر مؤمنش از او مشورت بخواهد و او در مقام مشورت خالصانه خيرخواهى نكند خدا عقل او را از وى خواهد گرفت).(9)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.