پاسخ اجمالی:
پس از اطلاع امام علی(ع) از شركت عثمان بن حنيف در مجلس ثروتمندان بصره، حضرت با ارسال نامه ای او را توبيخ كرد و ايرادهايی بر او گرفت. پرزرق و برق بودن، استفاده از انواع غذاهاى گوناگونی که اغنیا از آن بهره مند و مستمندان محروم بودند، از ايرادهای مهم آن سفره بود. ايراد دیگر اين سفره، وجود اموال مشتبه به حرام در آن بود. اما نکته ای که باید به آن توجه کرد، دقت امام(ع) در رفتار کارگزارانشان می باشد، تا جايى كه حتى برای شركت در يك مهمانى نامناسب به آنان هشدار داده و نصيحت شان مى کند.
پاسخ تفصیلی:
امام علی(عليه السلام) در نامه 45 نهج البلاغه، «عثمان بن حنيف انصارى» را كه از اصحاب با فضيلت پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) بود و از سوى اميرمؤمنان علی(عليه السلام) به فرماندارى «بصره» انتخاب شده بود مخاطب ساخته و در تعبيراتى سرزنش آلود مى فرمايد: (اما پس [از حمد و ثناى الهى] اى پسر حنيف! به من گزارش داده اند كه مردى از ثروتمندان و اشراف بصره، تو را به سفره رنگين ميهمانى خود فرا خوانده و تو نيز [دعوتش را پذيرفته اى و] به سرعت به سوى آن شتافته اى در حالى كه غذاهاى رنگارنگ و ظرف هاى بزرگ طعام يكى پس از ديگرى پيش روى تو [به وسيله خادمانش] قرار داده مى شد)؛ «أَمَّا بَعْدُ، يَا ابْنَ حُنَيْف: فَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ رَجُلاً مِنْ فِتْيَةِ أَهْلِ الْبَصْرَةِ دَعَاكَ إِلَى مَأْدُبَة فَأَسْرَعْتَ إِلَيْهَا تُسْتَطَابُ لَكَ(1)الاَْلْوَانُ وَ تُنْقَلُ إِلَيْكَ الْجِفَانُ!».
«فِتْيَة» جمع فتى در اصل به معناى جوان نوخواسته و شاداب است و گاهى به افراد صاحب سن و سالى كه داراى زندگى پرنشاطى هستند نيز اطلاق مى شود و در اينجا به معناى اشراف است. «مَأْدُبَة» از ريشه «ادب» به معناى دعوت هاى رسمى و قابل توجّه است كه در آن آداب رعايت مى شود. «جِفَان» جمع جَفْنة (بر وزن وزنه) به معناى ظرف هاى بزرگ غذاخورى است. اين تعبير نشان مى دهد كه مجلس مورد نظر در اين نامه مجلس گسترده اى بوده كه گروهى از اشراف در آن دعوت داشتند و انواع غذاها بر سر سفره آماده بوده است.
آن گاه امام(عليه السلام) مى افزايد: (من گمان نمى كردم تو دعوت جمعيتى را قبول كنى كه نيازمندشان [از نشستن بر سر آن سفره] ممنوع باشد و [تنها] ثروتمندشان دعوت شود)؛ «وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّكَ تُجِيبُ إِلَى طَعَامِ قَوْم، عَائِلُهُمْ(2)مَجْفُوٌّ(3)وَ غَنِيُّهُمْ مَدْعُوٌّ». امام(عليه السلام) عيب بزرگ اين سفره را انحصارى بودن آن براى اغنيا ذكر كرده است. اگر غذاهاى رنگارنگ منحصر به آنها نبود و گرسنگان و نيازمندان هم از آن بهره مى گرفتند، اشكال بسيار كمترى داشت، بنابراين پرزرق و برق بودن و استفاده از انواع غذاهاى گوناگون از يك سو و محروم بودن مستمندان از سوى ديگر، ايراد مهم آن سفره بوده است كه اگر والى بودن عثمان بن حنيف را بر آن بيفزاييم اشكال آن بيشتر مى گردد.
از ادامه بحث استفاده مى شود كه اين سفره ايراد چهارمى هم داشته و آن وجود اموال مشتبه به حرام در آن بوده است؛ زيرا در ادامه مى فرمايد: (به آنچه در دهان مى گذارى و مى خورى بنگر، آنچه حلال بودنش براى تو مشكوك باشد از دهان فرو افكن و آنچه را به پاكى و حلال بودنش يقين دارى تناول كن)؛ «فَانْظُرْ إِلَى مَا تَقْضَمُهُ(4)مِنْ هَذَا الْمَقْضَمِ فَمَااشْتَبَهَ عَلَيْكَ عِلْمُهُ فَالْفِظْهُ(5)وَ مَا أَيْقَنْتَ بِطِيبِ وُجُوهِهِ فَنَلْ مِنْهُ».
اين نكته قابل توجّه است كه امام(عليه السلام) به قدرى مراقب كارگزاران خود بوده و در حركات و رفتار آنها دقت مى كرده كه كوچك ترين نقطه ضعفى نداشته باشند تا جايى كه حتى شركت در يك مهمانى نامناسب را بر آنها خرده مى گرفته و با نامه بلندبالايى مملوّ از نصايح مختلف به آنها هشدار مى داده و نصيحت مى فرموده است. كارى كه شايد در هيچ جاى دنيا معمول نبوده و نيست. در ميان نامه هاى امام(عليه السلام) به كارگزاران خود اين قبيل نامه ها كم نيست و همگى نشان مى دهد كه امام(عليه السلام) نهايت تدبير را در امر كشوردارى رعايت مى كرده است.
نكته ديگر اينكه نظر مبارك امام(عليه السلام) اين است كه حاكمان و مقامات برجسته حكومت اسلامى، هميشه در كنار مردم و توده هاى مستضعف باشند و به مرفهان بى درد كه توقعشان از همه بيشتر و ياريشان به هنگام يارى دادن از همه كمتر است، هرگز اهمّيّتى ندهند. تجربه نشان داده كه در مواقع بحرانى تنها گروه اوّل مدافعان سرسخت و ايثارگران بى منّتند.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.