پاسخ اجمالی:
«غضب» پیامدهای بسیاری دارد؛ در این حال، عقل از كار مى افتد، و انسان ديوانه وار حرکاتی را انجام مى دهد كه مايه ترس یا تعجب دیگران مى گردد؛ امام علی(ع) می فرماید: «غضب عقل آدمى را فاسد مى کند». غضب ایمان را تباه می کند، زيرا فرد عصبانى ممکن است هر ظلم و گناهی انجام دهد. هنگامى كه آتش خشم شعله ور مى شود، كنترل عقل برداشته مى شود، و عيوب مخفى انسان آشكار شده و آبرویش می رود. از سویی غضب راه شيطان را به سوى انسان باز می کند، زيرا ايمان و عقل که دو مانع قوى در برابر شيطان است، به هنگام غضب، ضعيف می شود.
پاسخ تفصیلی:
كمتر صفتى از صفات رذيله، به اندازه غضب ويرانى به بار مى آورد، اگر فهرستى از آثار سوء غضب نوشته شود، معلوم مى گردد كه اثرات سوء آن از بسيارى از اخلاق رذيله بيشتر است، از جمله مى توان امور زير را برشمرد:
1ـ قبل از هر چيز بايد به اين نكته توجه داشت كه خشم و غضب دشمن آدمى است و به هنگام هيجان غضب، عقل به كلى از كار مى افتد، و انسان ديوانه وار حركاتى را انجام مى دهد كه نه تنها مايه تعجب همه اطرافيانش مى گردد، بلكه خود او نيز بعد از فرو نشستن آتش غضب، از كارهايى كه در آن حال انجام داده است در تعجب و وحشت فرو مى رود، در آن حال گاهى ديوانه وار به هر كس حتى نزديكترين دوستان خود حمله مى كند، دست او تا مرفق در خون بى گناهان فرو مى رود، مى زند، درهم مى شكند، مى كوبد و ويران مى كند، درست همانند يك ديوانه خطرناك.
لذا اميرمؤمنان على(عليه السلام) در حديثى مى فرمايد: «اَلْغَضَبُ يُفْسِدُ الاْلْبابَ وَ يُبْعِدُ مِنَ الصَّوابِ»(1)؛ (غضب عقل آدمى را فاسد مى كند، و انسان را از كار صحيح دور مى سازد). و نيز به همين دليل در روايات اسلامى آمده است كه اگر بخواهيد ميزان عقل انسان ها را به دست آوريد، به مقدار کنترل آنها بر نفس و اعصابشان به هنگام غضب نگاه كنيد. در حديثى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) آمده است: «لايُعْرَفُ الرَّأىُ الا عِنْدَ الْغَضَبِ»(2)؛ (فقط در موقع غضب مى توان عقل و رأى افراد را سنجيد).
2ـ غضب موجب تباهى ايمان است، زيرا افراد عصبانى نه تنها مرتكب گناهان كبيره مى شوند كه با ايمان صحيح سازگار نيست، بلكه گاهى به ساحت مقدس پروردگار نيز [نعوذ باللّه] جسارت مى كنند، و يا بر حكمت و قسمت و تدبير او خرده مى گيرند كه اين مرحله اى است بسيار خطرناك. پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مي فرمايد: «غضب ايمان را فاسد مى كند، همان گونه كه صبر [دارويى است بسيار تلخ] عسل را فاسد مى كند).
3ـ غضب منطق انسان را خراب مى كند، و به گزافه گويى و باطل گويى وا مى دارد، و اگر شخص غضبناك در مقام قضاوت باشد به يقين داورى صحيح نخواهد كرد. از این رو، اميرمؤمنان على(عليه السلام) در حديثى می فرماید: «شِدَّةُ الْغَضَبِ تُغَيِّرُ الْمَنْطِقَ وَ تَقْطَعُ مادَّةَ الْحُجَّةِ، وَ تُفَرِّقُ الْفَهْمَ»(3)؛ (شدت غضب منطق انسان را دگرگون مى سازد، و ريشه دليل را قطع مى كند، و فهم و شعور را پراكنده مى سازد). در آداب القضاء در كتاب قضاوت از كتب فقهيه نيز تصريح شده است كه قاضى به هنگام غضب بر كرسى قضاوت ننشيند. پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) در حديثى مى فرمایند: «مَنِ ابْتُلِىَ بِالْقَضاءِ فَلا يَقْضِى وَ هُوَ غَضْبانٌ»؛ (كسى كه گرفتار امر قضاوت مى شود، در حال غضب قضاوت نكند).
4ـ از پيامدهاى ديگر خشم و غضب، آشكار شدن عيوب پنهانى انسان است زيرا در حال عادى، هر كس خود را كنترل مى كند، تا عيوب و نقطه ضعف هاى خويش را پنهان دارد، و آبرويش را در برابر اين عيوب كه تقريباً همه كم و بيش دارند حفظ نمايند، اما هنگامى كه آتش خشم و غضب شعله ور مى شود، پرده ها كنار مى رود، و كنترل عقل برداشته مى شود، و عيوب مخفى انسان آشكار مى گردد، و آبروها بر باد مى رود. غررالحكم از اميرمؤمنان على(عليه السلام) چنين نقل می کند: «بِئْسَ الْقرِيْنُ اَلْغَضَب يُبْدِىُ الْمَعايِبَ، وَ يُدْنِى الشَّرَّ وَ يُباعِدُ الْخَيْرَ»(4)؛ (غضب همنشين بدى است، عيوب نهانى را آشكار مى سازد، شر و بدى را نزديك و خير و نيكى را دور مى سازد).
5ـ خشم و غضب راه شيطان را به سوى انسان باز، و او را به انسان نزديك مى سازد، زيرا ايمان و عقل كه دو مانع قوى در برابر حملات شيطانند به هنگام غضب، ضعيف و ناتوان مى شوند، و موانع از سر راه شيطان برداشته مى شود به همين دليل به آسانى در انسان نفوذ مى كند. در حديث معروفى نقل شده هنگامى كه نوح(عليه السلام) امت خود را (كه بعد از ارشاد و تبليغ طولانى و مستمر هدايت نشده بودند) نفرين كرد (و نابود شدند) شيطان نزد نوح(عليه السلام) آمد و گفت: «تو حقى بر گردن من دارى مى خواهم آن را تلافى كنم. نوح(عليه السلام) در تعجب فرو رفت، گفت بسيار بر من گران است كه حقى بر تو داشته باشم، چه حقى؟ گفت همان نفرينى كه درباره قومت كردى و آنها را غرق نمودى و احدى باقى نماند كه من او را گمراه سازم، و من تا مدتى راحتم، تا زمانى كه نسل ديگرى بپا خيزد و من به گمراه كردن آنها مشغول شوم. نوح(عليه السلام) [با اين كه مى دانست نهايت كوشش را براى قوم خود كرده بود در عين حال ناراحت شد] و به شيطان گفت: حالا چه جبرانى مى خواهى كنى؟ [نوح مى خواست سخنان او را نپذيرد، ولى خطاب از طرف پروردگار آمد كه گفتارش را بپذير در اينجا راست مى گويد]. شيطان گفت: در سه زمان به ياد من باش، كه من نزديكترين فاصله را به مردم در اين سه موقع دارم:
1ـ هنگامى كه خشم تو را فرا مى گيرد به ياد من باش.
2ـ هنگامى كه در ميان دو نفر قضاوت مى كنى مراقب من باش.
3ـ و هنگامى كه با زن بيگانه اى تنها هستى، و هيچ كس در آنجا نيست باز به ياد من باش».(5)
در روايت ديگرى «ذوالقرنين» يكى از فرشتگان را ملاقات كرد و به او گفت: «دانشى به من بياموز كه بر ايمان و يقينم بيفزايد. او گفت: خشم و غضب را ترك كن زيرا هنگامى كه انسان غضب مى كند، شيطان بيش از هر زمان بر او مسلط است، بنابراين غضب را با وقار و خويشتن دارى بازگردان، و آتش آن را با آرامش خاموش كن و از عجله بپرهيز كه هنگامى كه در كارها عجله كنى از نصيب خود محروم خواهى شد و در برابر اشخاص دور و نزديك مهربان باش و سخت گير و عنود نباش».(6)
بى شك غضب علاوه بر اين آثار شوم مادى و اجتماعى و اخلاقى آثار سوء معنوى فراوانى نيز دارد به طورى كه از روايات مختلف استفاده مى شود كسى كه خشم خود را فرو برد، ثواب شهدا را(7) دارد و قلب او از نور ايمان پر مى شود.(8)،(9)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.