پاسخ اجمالی:
ایشان در خطبه 106، می فرماید: «هم اسلام آوردن آسان است و هم برنامه هاى آن آسان است، براى كسانى كه دست در دامنش زنند پناهگاهي امن، براى آنها كه به حريمش گام نهند وسيله سلامت و صلح، براى آنان كه از منطقش پيروى كنند دليل روشن، براى آنها كه از آن دفاع كنند گواه، براى كسانى كه از آن روشنايى بطلبند، نور، براى آنها كه آن را درك كنند، مايه فهم و براى آنها كه تدبّر كنند، سرچشمه عقل است، اسلام نشانه اى است براى جستجوگران و تيزبينان، مايه بصيرت است براى آن كس كه عزم بر درك حقيقت دارد، درس عبرتى است براى آن كس كه اندرز پذيرد و ...».
پاسخ تفصیلی:
امام علي(عليه السلام) در بخشی از خطبه 106 «نهج البلاغه» به امتيازات مهمّ اسلام و ويژگى هاى پرارزش آن در ضمن 26 جمله كوتاه و پر معنا، اشاره فرموده است. در آغاز، از حمد و ثناى الهى شروع مى كند و مى فرمايد: (ستايش مخصوص خداوندى است كه اسلام را تشريع فرمود و راه هاى ورود به آن را آسان ساخت)؛ «الْحَمْدُ للهِ الَّذِي شَرَعَ الْإِسْلَامَ فَسَهَّلَ شَرَائِعَهُ لِمَنْ وَرَدَهُ».
هم اسلام آوردن آسان است و خالى از هرگونه تشريفات؛ زيرا كافى است انسان شهادتين را از صميم قلب بر زبان جارى كند تا از صف كفر و نفاق خارج گردد و در صفوف مؤمنين و مسلمين قرار گيرد و هم برنامه هاى اسلام را آسان قرار داده است. امّا سهل و آسان بودنش بدين معنا نيست كه بد انديشان بتوانند بر آن چيره گردند و غلبه كنند؛ لذا در دومين توصيف مى فرمايد: (اركانش را در برابر كسانى كه به ستيز بر مى خيزند، استوار نموده است)؛ «وَ أَعَزَّ أَرْكَانَهُ عَلَى مَنْ غَالَبَهُ». سپس در چند توصيف ديگر مى افزايد: (آن را براى كسانى كه دست در دامنش زنند پناهگاه امنى قرار داده، و براى آنها كه به حريمش گام نهند وسيله سلامت و صلح، و براى آنان كه از منطقش پيروى كنند دليل و برهان روشن، و براى آنها كه از آن دفاع كنند گواه [آشكار])؛ «فَجَعَلَهُ أَمْناً لِمَنْ عَلِقَهُ(1)، وَ سِلْماً لِمَنْ دَخَلَهُ، وَ بُرْهَاناً لِمَنْ تَكَلَّمَ بِهِ، وَ شَاهِداً لِمَنْ خَاصَمَ عَنْهُ».
آرى، تمام مسلمانان بدون استثناء در محيط اسلام از امنيّت كامل برخوردارند. پايه ها و مبانى آن، چنان محكم و قوى است كه در برابر حق طلبان، قابل استدلال و در مقابل مخالفان، در خور دفاع است.
در ادامه اين سخن، در چند توصيف ديگر مى افزايد: (اسلام براى كسانى كه از آن روشنايى بطلبند، نور [و هدايت] است و براى آنها كه آن را درك كنند، مايه فهم است و براى آنها كه تدبّر كنند، سرچشمه عقل است)؛ «وَ نُوراً لِمَنِ اسْتَضَاءَ بِهِ، وَ فَهْماً لِمَنْ عَقَلَ، وَ لُبّاً لِمَنْ تَدَبَّرَ».
از آنجا كه براى رسيدن به يك حقيقت، سه مرحله وجود دارد: نخست، پيدا كردن جايگاه آن. سپس، فهميدن. و بعد، تحليل دقيق نمودن است. امام(عليه السلام) در سه جمله كوتاه مراحل سه گانه را بيان فرموده؛ نخست مى فرمايد: اسلام نور درخشانى است كه افراد را به سوى خود فرا مى خواند تا به آن برسند. سپس مى گويد: قابل درك است براى كسانى كه آن را تعقّل كنند، و سرانجام مى فرمايد: آنها كه در آن تدبّر نمايند، به مغز و حقيقت آن مى رسند. در سه وصف ديگر مى فرمايد: (اسلام نشانه اى است براى آن كس كه جستجوگر و تيزبين باشد، و مايه بصيرت است براى آن كس كه عزم بر درك حقيقت دارد، و درس عبرتى است براى آن كس كه اندرز پذيرد)؛ «وَ آيَةً لِمَنْ تَوَسَّمَ، وَ تَبْصِرَةً لِمَنْ عَزَمَ، وَ عِبْرَةً لِمَنِ اتَّعَظَ».
در ادامه اين سخن، در بيان چهار ويژگى ديگر، مى فرمايد: ([اسلام] مايه نجاتِ كسى است كه تصديقش كند، و وسيله اطمينان آنها كه بر آن توكّل و تكيه كنند، و موجب راحت و آسايش كسانى كه كار خود را به آن واگذارند، و سپرى است [محكم] براى آنها كه [در راه آن] صبر و استقامت به خرج دهند)؛ «وَ نَجَاةً لِمَنْ صَدَّقَ، وَ ثِقَةً لِمَنْ تَوَكَّلَ وَ رَاحَةً لِمَنْ فَوَّضَ، وَ جُنَّةً لِمَنْ صَبَرَ». در واقع، انسان خواهان نجات و اطمينان و آرامش و امنيّت است و تمام اينها در عمل به برنامه هاى اسلامى حاصل مى شود.
در ادامه سخن، اشاره به پنج ويژگى ديگر درباره مسير اسلام كرده، كه در واقع جنبه نتيجه گيرى از اوصاف گذشته دارد. مى فرمايد: (بنابراين، راههاى اسلام، واضح ترين راهها، و ورودى هاى آن، آشكارترين ورودى ها است. نشانه هايش، مرتفع، جاده هاى آن روشن، و چراغ هاى آن پر نور است)؛ «فَهُوَ أَبْلَجُ(2) الْمَاهِجِ(3)، وَ أَوْضَحُ الْوَلَائِجِ(4)، مُشْرَفُ(5) الْمَنَارِ، مُشْرِقُ الْجَوَادِّ(6)، مُضِيءُ الْمَصَابِيحِ».
اين تعبيرات مى تواند كنايه از محكمات آيات «قرآن مجيد» و سنّت صريح و آشكار و معجزات و كرامات و دليل عقل و نقل، كه مسير پويندگان راه اسلام را روشن مى سازد و نشانه هاى آشكار در جاى جاى اين مسير نصب مى كند، بوده باشد. سپس در ادامه اين توصيفات، اسلام را به مسابقه اى تشبيه مى كند كه تمام اركانش در بالاترين مرتبه حُسن و كمال است.
مسابقه ها معمولا نياز به اركانى دارد: 1. ميدان تمرين. 2. محلّ پايان مسابقه. 3. اسب هاى آماده و ورزيده. 4. جايزه عالى. 5. سواركاران شريف و باارزش. حضرت مى فرمايد: (ميدان تمرين اسلام پاك و پاكيزه، نقطه پايانى مسابقه بلند و رفيع، اسب هاى اين ميدان اصيل و آماده، جايزه مسابقه دهندگان بسيار عالى، و سواركاران آن مردمى شريفند!)؛ «كَرِيمُ الْمِضْمَارِ(7)، رَفِيعُ الْغَايَةِ، جَامِعُ الْحَلْبَةِ(8) مُتَنَافِسُ(9) السُّبْقَةِ(10)، شَرِيفُ الْفُرْسَانِ». سپس مى افزايد: (تصديق و يقين، راه [رسيدن به اهداف] اسلام است و نشانه آن اعمال صالح، [و در واقع راه پيروزى در اين مسابقه دو چيز است: ايمان و عمل صالح])؛ «التَّصْدِيقُ مِنْهَاجُهُ، وَ الصَّالِحَاتُ مَنَارُهُ». سپس در آخرين جمله هاى اين بخش، آنچه به صورت كلّى آمده بود، به صورت جزيى مشخص مى كند و مى فرمايد: (پايان اين مسابقه مرگ است و دنيا ميدان تمرين، و قيامت ميدان مسابقه، و بهشت جايزه آن است)؛ «وَ الْمَوْتُ غَايَتُهُ، وَ الدُّنْيَا مِضْمارُهُ، وَ الْقِيَامَةُ حَلْبَتُهُ، وَ الْجَنَّةُ سُبْقَتُهُ».(11)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.