پاسخ اجمالی:
معصومين(ع) در اهمیت «وفای به عهد» تعابیر جالبی دارند. پيامبر(ص) می فرماید: «کسي که به عهد خود پايبند نيست، دين ندارد». امام علی(ع) می فرماید: «كسى كه رعايت عهد خويش را نكند، به خدا ايمان نیاورده است». و روایات فراوان دیگری، که در آنها حقائق مهمى درباره اهميت وفاى به عهد آمده، به گونه اى كه آن را به عنوان اساس دين، نشانه يقين، سبب قرب به پيامبر(ص) و سپر مهم در برابر حوادث اجتماعى شمرده؛ اضافه بر اين روايات اسلامى تصريح دارد كه وفاى به عهد يك قانون جهان شمول است و مسلمان و كافر را در بر مى گيرد.
پاسخ تفصیلی:
در احاديث اسلامى در زمينه وفاى به عهد تعبيرات بسيار مهم و جالبى ديده مى شود كه بسيار پر معنى و آموزنده است. در اينجا گلچينى از آن احاديث را در اختيار خوانندگان عزيز قرار مى دهيم:
1ـ پيامبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) در يك جمله كوتاه مى فرمايد: «لا دِينَ لِمَنْ لا عَهْدَ لَهُ»(1)؛ (كسى كه پايبند عهد و پيمان خود نيست دين ندارد). اين تعبير نشان مى دهد كه اگر تمام دين را در وفادارى نسبت به خالق و خلق خلاصه نكنيم حداقل يكى از اركان مهم دين، وفاى به عهد است. و لذا در تعبير ديگرى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) آمده است: «اَصْلُ الدِّينِ اَداءُ الاْمانَةِ وَ الْوَفاءِ بِالْعُهُودِ».(2)
2ـ آن حضرت در حديث دیگری مى فرمایند: «ما اَيْقَنَ بِاللّهِ مَنْ لَمْ يَرْعَ عُهُودَهُ وَ ذِمَّتَهُ»(3)؛ (كسى كه رعايت عهد و پيمان خويش را نكند، به خدا يقين و ايمان پيدا نكرده است). زيرا پيمان شكنان، منافع خويش را در عصيان پروردگار جستجو مى كنند، و اين دليل بر آن است كه پايه هاى اعتقادشان نسبت به توحيد افعالى سست و متزلزل است.
3ـ در فرمان معروف «مالك اشتر»، از مهمترين مسايلى كه امام على(عليه السلام) بر آن تأكيد مى كند مسأله وفاى به عهد در برابر هر كس و هر گروه است، مى فرمايد: «وَ اِنْ عَقَدْتَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ عَدُوِّكَ عُقْدَةً، اَوْ اَلْبَسْتَهُ مِنْكَ ذِمَّةً فَحُطَّ عَهْدَكَ بِالْوَفاءِ، وَ ارْعَ ذِمَّتَكَ بَالاْمانَةِ، وَ اجْعَلْ نَفْسَكَ جُنَّةً دُونَ ما اَعْطَيْتَ فَاِنَّهُ لَيْسَ مِنْ فَرائِضِ اللّهِ شَىْءٌ النّاسُ اَشَدُّ عَلَيْهِ اِجْتِماعاً مَعَ تَفَرُّقِ اَهْوائِهِمْ وَ تَشَتُّتِ آرائِهِمْ مِنْ تَعْظِيمِ الْوَفاءِ بِالْعُهُودِ، وَ قَدْ لَزِمَ ذلِكَ الْمُشْرِكُونَ فِيما بَيْنَهُمْ دُونَ الْمُسْلِمِينَ لِمَا اسْتَوْبَلُوا مِنْ عَواقِبِ الغَدْرِ»(4)؛ (اگر پيمان بين تو و دشمن بسته شد يا تعهد پناه دادن را به او دادى جامه وفا را بر عهد خويش بپوشان، و تعهدات خود را محترم بشمار، و جان خود را سپر تعهدات خويش قرار ده، زيرا هيچ يك از فرائض الهى نيست كه مردم جهان با تمام اختلافاتى كه دارند، همچون وفاى به عهد و پيمان، نسبت به آن اين چنين اتفاق نظر داشته باشند. حتى مشركان زمان جاهليت علاوه بر مسلمانان آن را مراعات مى كردند چرا كه عواقب پيمان شكنى را آزموده بودند).
4ـ پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) در حديث ديگرى می فرمایند: «اَقْرَبُكُمْ مِنِّى غَدَاً فِى الْمَوْقِفِ اَصْدَقُكُمْ لِلْحَدِيثِ وَ اَدّاكُمْ لِلاْمانَةِ وَ اَوْفاكُمْ بِالْعَهْدِ وَ اَحْسَنُكُمْ خُلْقاً وَ اَقْرَبُكُمْ مِنَ النّاسِ»(5)؛ (در فرداى قيامت در عرصه محشر كسى به من از همه نزديك تر است [كه داراى پنج صفت باشد] از همه راستگوتر، و امين تر، و پایبندتر به عهد، و از همه خوش اخلاق تر و نزديك تر به مردم باشد).
5ـ اميرمؤمنان على(عليه السلام) در حديث ديگرى درباره اهميت وفاى به عهد و عواقب شوم پيمان شكنى چنين می فرمایند: «اَيُّهَا النّاسُ اِنَّ الْوَفاءَ تَوْأَمُ الصِّدْقِ، وَ لا اَعْلَمُ جُنَّةً اَوْقى مِنْهُ وَ ما يَغْدِرُ مَنْ عَلِمَ كَيْفَ الْمَرْجِعُ، وَ لَقَدْ اَصْبَحْنا فِى زَمان قَدْ اَتَّخَذَ اَكْثَرُ اَهْلِهِ الْغَدْرَ كَيْساً، وَ نَسَبَهُمْ اَهْلُ الْجَهْلِ فِيهِ اِلى حُسْنِ الْحِيْلَةِ، ما لَهُمْ قاتَلَهُمُ اللّهُ قَدْيَرَى الحُوَّلُ القُلَّبُ وَجْهَ الْحِيلَةِ وَ دُونَها مانِعٌ مِنْ اَمْرِ اللّهِ وَ نَهْيِهِ»(6)؛ (اى مردم! وفا همزاد راست گويى است، سپرى محكم تر و نگهدارنده تر از آن سراغ ندارم، آن كس كه از قيامت آگاه است پيمان شكنى نمى كند [ولى متأسفانه] در زمانى به سر مى بريم كه اكثر مردم پيمان شكنى و حيله گرى را عقل مى پندارند و افراد نادان اين گونه اشخاص را اهل تدبير مى خوانند، چه مى گويند؟ خدا آنها را بكشد، چه بسا انسان روشن بين نسبت به تمام حوادث آينده آگاه است، و طريق مكر و حيله را به خوبى مى داند، ولى امر و نهى الهى مانع او است». (منظور امام در اينجا شخص خود او است). امام در اينجا از دگرگونى ارزش ها در عصر و زمان خويش شكايت مى كند كه چگونه بسيارى از مردم مكر و حيله و پيمان شكنى را تدبير مى پندارند، و تقوا و صدق و راستى و وفاى به عهد را نوعى ضعف حساب مى كنند.
و به گفته شاعر:
غاضَ الْوَفاءُ وَ فاضَ الْغَدْرُ وَ اتّسَعَتْ *** مَسافَةُ الْخُلْفِ بَيْنَ الْقَوْلِ وَ الْعَمَلِ
در عصر ما وفا كمياب شده و بى وفايى و پيمان شكنى فراوان گشته و فاصله ميان گفتار و عمل بسيار زياد شده.
6ـ امام باقر(عليه السلام) در حديث ديگرى چنين می فرمایند: «ثَلاثٌ لَمْ يَجْعَلِ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لاِحَد فِيهِنَّ رُخْصَةً اَداءُ الاْمانَةِ اِلَى البَرِّ وَ الْفاجِرِ، وَ الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ لِلْبَرَّ وَ الْفاجِرِ، وَ بِرُّ الْوالِدَيْنِ بَرَّيْنِ كانا اَوْ فاجِرَيْنِ»(7)؛ (سه چيز است كه خداوند به احدى اجازه مخالفت با آن را نداده است؛ اداى امانت خواه صاحب امانت انسان نيكوكارى باشد يا بدكار، و وفاى به عهد، خواه طرف مقابل نيكوكار باشد يا بدكار، و نيكى به پدر و مادر خواه آن دو نيكوكار باشند يا بدكار). همين مضمون در جاى ديگر از امام صادق(عليه السلام) نيز نقل شده است.(8) اين حديث به خوبى نشان مى دهد كه در قانون وفاى به عهد و اداى امانت و نيكى به پدر و مادر هيچ گونه استثنايى وجود ندارد.
7ـ امام(عليه السلام) در حديثى، عهد و پيمان را همچون طوقى بر گردن انسان دانسته، و مى فرمايد: «اِنَّ الْعُهُودَ قَلائِدٌ فِى الاْعْناقِ اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ فَمَنْ وَصَلَها وَصَلَهُ اللّهُ، وَ مَنْ نَقَضَها خَذَلَهُ اللّهُ»(9)؛ (عهد و پيمان ها طوقى بر گردن انسان است تا روز قيامت، كسى كه آن را پيوند دهد [و به آن وفا كند] خداوند پيوند او را [با پاداشها و نعمتهايش] برقرار مى سازد، و كسى كه آن را بشكند، خداوند او را به حال خود رها مى سازد [تا در برابر حوادث روزگار درهم بشكند]).
8ـ در حديث ديگرى آمده است كه شخصى به امام سجاد(عليه السلام)عرض كرد: «اَخْبِرْنِى بِجَمِيعِ شَرايِعِ الدِّينِ»؛ (تمام اصول اسلام را [به طور فشرده] براى من بيان فرما). امام در پاسخ كوتاهى فرمود: «قَوْلُ الْحَقِّ وَ الْحُكْمُ بِالْعَدْلِ وَ الْوَفاءُ بِالْعَهْدِ»(10)؛ (سخن حق گفتن، و داورى به عدالت كردن، و به عهد وفا نمودن است).
9ـ اميرمؤمنان على(عليه السلام) در حديث كوتاه و پر محتوايى مى فرمايد: «اَشْرَفُ الْخَلائِقِ اَلْوَفاءُ»(11)؛ (وفاى به عهد بهترين خلق و خوى انسان است).
10ـ اين بحث را با حديث مهم ديگرى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) پايان مى دهيم، آن حضرت فرمودند: «اِذا نَقَضُوا الْعَهْدَ سَلَّطَ اللّهُ عَلَيْهِمْ عَدُوَّهُمْ»(12)؛ (هنگامى كه مردم پيمان شكنى كنند خداوند دشمنانشان را بر آنان مسلط مى سازد).
در روايات بالا حقائق مهمى درباره اهميت وفاى به عهد و آثار عميق آن در زندگى فردى و اجتماعى انسان آمده به گونه اى كه وفاى به عهد به عنوان «اساس دين» و «نشانه يقين» و «سبب قرب به پيامبر در روز رستاخيز» و «سپر مهم در برابر حوادث اجتماعى» شمرده، اضافه بر اين روايات اسلامى تصريح دارد كه وفاى به عهد يك قانون جهان شمول است و مسلمان و كافر را در بر مى گيرد. وفاى به عهد سبب «سر بلندى و پيروزى» و پيمان شكنى سبب «محروميت از الطاف الهى» مى شود.(13)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.