پاسخ اجمالی:
اعتماد، به عنوان عنصری اساسی در زندگی اجتماعی انسان، زماني حاصل مى شود كه صداقت در بين انسان ها حاكم باشد؛ و در این میان فرقی بين فعاليت علمى، فرهنگى، اقتصادى و سياسى نيست. امام علي(ع) مي فرمايد: «راست گويى سب اصلاح، و دروغ سبب فساد همه چيز مى شود». در حدیث دیگری می فرمایند: «راست گو سه چيز را به دست مى آورد: اعتماد مردم، محبت و دوستى، ابهت و شخصيت». همچنین می فرماید: «دروغ گو و مرده يكسان اند، زيرا برترى زنده بر مرده، اعتماد به او است، هنگامى كه به گفتار او اعتمادى نباشد زنده بودنش بى اثر است».
پاسخ تفصیلی:
تأثير صدق و راستى در زندگى بشر، بر كسى پوشيده نيست، و بحث پيرامون آن، توضيح مطالب واضح است، لکن در تفاصيل آن، به آثار معجزه آساي صدق و راستى در تمام بخش هاى زندگى بشر برخورد مى كنيم، که توجه به آن مى تواند، انگيزه نيرومندى براى گرايش به اين فضيلت بزرگ اخلاقى باشد. نخستين تأثيرى كه صدق و راستى از خود به يادگار مى گذارد، مسأله جلب اطمينان و اعتماد در همكارى هاى دسته جمعى است. زندگى انسان بر اساس كار گروهى شکل گرفته و بدون آن، كارهای مهم به سرانجام نمی رسد. و كار گروهى زمانی امكان پذير است كه افراد گروه، نسبت به يكديگر اطمينان كامل داشته باشند. اعتماد و اطمينان نیز در صورتى حاصل مى شود كه صداقت و امانت در ميان آنها حاكم باشد.
در حقیقت صدق و راستى مؤثرترين ابزار جلب اعتماد است، و دروغ خطرناك ترين دشمن آن می باشد، و در این میان تفاوتى بين فعاليت هاى علمى، فرهنگى، اقتصادى و سياسى نيست. يك سياستمدار پر نفوذ اگر يك يا چند بار به مردم دروغ بگويد به سرعت نفوذ خود را از دست مى دهد. اگر تحقيقات يك دانشمند آلوده به دروغ شود، اعتماد تمام محافل علمى از ابتكارات و تحقيقات او سلب مى شود، و ديگر به گفته هاى او اعتمادى نيست. يك مؤسسه اقتصادى اگر فقط در معرفى يك نوع از كالاهايش دروغ بگويد مردم نسبت به تمام فرآورده هاى او بدبين مى شوند، و به سرعت مشتريان خود را از دست مى دهد. اگر مديری در مديريت ها، در گفتار و رفتار خود صادق نباشد، نظام و انضباط مديريت او از هم متلاشى مى شود. از آنچه گفته شد آشکار می شود كه پايه و اساس هر گونه پيشرفت معنوى و مادى در اجتماع، اعتماد متقابلی است که برخاسته از صدق و راستى است.
اميرمؤمنان على(عليه السلام) در روايتى می فرماید: «اَلصِّدْقُ صَلاحُ كُلِّ شَىء اَلكِذْبُ فَسادُ كُلِّ شَىء»(1)؛ (راست گويى سبب اصلاح هر چيز و دروغ سبب فساد همه چيز مى شود). آن حضرت در حديث ديگرى می فرمایند: «اَلْكَذّابُ وَ الْمَيِّتُ سَواءٌ فَاِنَّ فَضِيلَةَ الْحَىِّ عَلَى الْمَيِّتِ اَلثِّقَةُ بِهِ، فَاِذا لَمْ يُوثَقُ بَكَلامِهِ فَقَدْ بَطَلَتْ حَياتُهُ»(2)؛ (دروغ گو و مرده يكسان اند، زيرا برترى انسان زنده بر مرده همان اعتماد به او است، هنگامى كه به گفتار او اعتمادى نباشد زنده بودن او بى اثر است).
ديگر اين كه صداقت و راستى به انسان آبرو و شخصيت مى دهد، در حالى كه دروغ مايه رسوايى و بى آبرويى است. صادقان هميشه سربلند و آبرومندند، در حالی که دروغ گويان همواره سر افکنده و بى آبرو هستند. از این رو اميرمؤمنان على(عليه السلام) در حديثى می فرمایند: «عَلَيْكَ بِالصِّدْقِ، فَمَنْ صَدَقَ فِى اَقْوالِهِ جَلَّ قَدْرُهُ»(3)؛ (هميشه راست گويى را پيشه كن چرا كه آن كس كه در سخنان خود راست گو باشد، قدر و مقام او در جامعه بالا مى رود). از سوى دیگر، صدق، راستى و امانت به انسان شجاعت و شهامت مى بخشد، درحالى كه دروغ و خيانت، هميشه انسان را در هاله اى از خوف و ترس فرو مى برد، مبادا خلاف گويى و خيانت او آشکار شود، و تمام نقشه هاى او نقش بر آب شود.
از سویی، راست گويى انسان را از بسيارى از گناهان نجات مى دهد، چرا كه مى داند اگر خلافى كند و از او سؤال كنند، نمى تواند به گناه خويش اعتراف نمايد، پس بهتر است كه گرد گناه نگردد. در حديث معروفى، مردی خدمت پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) آمده و عرض كرد: «من گرفتار چهار گناه پنهانى هستم: زنا، شرب خمر، سرقت و دروغ؛ هر يك از اينها را بفرماييد به خاطر شما ترك مى كنم». پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمودند: «دروغ را رها كن». آن مرد از خدمت پيامبر(صلى الله عليه وآله) بازگشت. هنگامى كه تصميم به عمل منافى عفت گرفت با خود گفت فردا پيامبر(صلى الله عليه وآله) از من سؤال مى كند اگر دروغ بگويم پيمان خود را شكستم و اگر راست بگويم حد شرعى بر من جارى مى شود. هنگامى كه تصميم به سرقت و نوشيدن شراب گرفت، باز هم این فكر در ذهن او پيدا شد. به خدمت پيامبر(صلى الله عليه وآله) آمد عرض كرد: «يا رسول اللّه! تمام راه هاى گناه را بر من بستى، و من همه آنها را ترك نمودم».(4)
از سوى دیگر، صداقت و راستى بسيارى از مشكلات جامعه را حل مى كند، راه وصول به مقصد را آسان ساخته و از هزينه هاى كمر شكن بازرسى مى كاهد، حجم پرونده هاى حقوقى را به حداقل مى رساند و با بخشش آرامش خاطر به مردم، و نگرانى هايى را كه به سبب احتمال دروغ گويى براى افراد مختلف پيدا مى شود از ميان بر مى دارد، و رشته هاى محبت و دوستى را در ميان افراد محكم مى كند و به انسان شخصيت و ابهّت مى بخشد. امام صادق(عليه السلام) در حدیثی می فرمایند: «اَحْسَنُ مِنَ الصِّدْقِ قائِلُهُ وَ خَيْرٌ مِنَ الْخَيْرِ فاعِلُهُ»(5)؛ (بهتر از راست گويى گوينده آن است، و بهتر از نيكى ها انجام دهنده آن است). (اشاره به اين كه شخصيت ذاتى و والاى انسان سبب صدق و راست گويى و انگيزه كارهاى خير می شود).
اين سخن را با حديثى از امام على(عليه السلام) به پايان مى بريم، آن حضرت فرمودند: «يَكْتَسِبُ الصّادِقُ بِصِدْقِهِ ثَلاثاً، حُسْنُ الثِّقَةِ وَ الْمحَبَّةُ لَهُ وَالْمَهابَةُ مِنْهُ»(6)؛ (شخص راست گو به خاطر صداقتش سه چيز را به دست مى آورد: حسن اعتماد مردم، جلب محبت و دوستى و ابهت و شخصيت).(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.