پاسخ اجمالی:
خداوند می فرماید: «لَئِن شَكَرتُم لاَزيدَنَّكُمْ وَ لَئِن كَفَرتُم اِنَّ عَذابى لَشديد»؛ (اگر شكرگزارى كنيد نعمت خود را بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسى كنيد مجازاتم شديد است)، خداوند به سپاس گزاران وعده قطعى افزایش نعمت مى دهد ولی درباره كفران كنندگان، بصورت کلی مى فرمايد: «عذاب من شديد است»، اين تفاوت تعبير، دليل بر نهايت لطف پروردگار و در عين حال هشداری به افراد ناسپاس است. این آیه همه نعمتهای خداوند را شامل می شود، که از مصادیق بارز و ویژه آن پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) می باشند.
پاسخ تفصیلی:
قرآن در بازخوانی سخن حضرت موسى(عليه السلام) در ابلاغ يكى از پيامهاى مهم الهى به بنى اسرائيل، می فرماید: (به خاطر بياوريد هنگامى را كه پروردگارتان اعلام كرد اگر شكرگزارى كنيد نعمت خود را بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسى كنيد مجازاتم شديد [و دردناك] است)؛ «وَ اِذْ تَأَذَّنَ رَبَّكُمُ لَئِن شَكَرتُم لاَزيدَنَّكُمْ وَ لَئِن كَفَرتُم اِنَّ عَذابى لَشديد».(1) حضرت اين سخن را هنگامى به بنى اسرائيل مى گويد كه از چنگال فرعون و فرعونيان رهائى يافته و از نعمت استقلال، عظمت و آزادى بهرمند گردیده، اما بسیاری از آنان راه ناسپاسى را در پیش گرفتند. جمله «لاَزِيْدَنَّكُمْ» با انواع تاكيدات، يك وعده قطعى الهى در برابر سپاس گزاران است كه نعمت آنها را افزون مى كند و جالب اينكه درباره كفران كنندگان نمى فرمايد شما را عذاب مى كنم بلكه مى فرمايد: «عذاب من شديد است» اين تفاوت تعبير دليل بر نهايت لطف پروردگار است و در عين حال هشداری شديد است به افرادى كه در برابر نعمت، ناسپاسى مى كنند همانگونه كه بنى اسرائيل بر اثر ناسپاسى، چهل سال در بيابان «تيه» سرگردان شدند.
خداونددر آیات دیگر سوره ابراهیم، پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) را خطاب قرار داده و نتيجه كفران نعمتهاى الهى را این گونه شرح مى دهد و مى فرمايد: (آيا نديدى كسانى را كه نعمتهاى خدا را تبديل به كفران كردند و قوم خود را به دارالبوار [سرزمين هلاكت] فرستادند)؛ «اَلَمْ تَرَ اِلَى الَّذِيْنَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللّه كُفْراً وَ اَحَلّوُا قَوْمَهُمْ دارَالْبَوارِ».(2) سپس مى افزايد: (دارالبوار همان جهنم است كه در شعله هاى سوزانش فرو مى روند و بدترين قرارگاهها است)؛ «جَهَنَّمَ يَصْلوُنَها وَ بِئْسَ القَرارِ».(3)
تعبيرات اين آيه نشان مى دهد كه كفران نعمت هاى الهى ممكن است قوم و ملّتى را به جهنم بفرستد و در بدترين جايگاه جاى دهد و حتى ممكن است دنيا را نيز براى آنها مبدّل به جهنم سوزان كند. در اينكه منظور از نعمت خدا در اين آيه چيست؟ بعضى آن را به وجود پيامبراسلام(صلى الله عليه وآله) تفسير كرده اند كه مشركان عرب آن را كفران كردند و به دارالبوار سقوط كردند، و بعضى آن را به ائمه و اهل بيت تفسیر کردند كه گروهى از جمله بنى اميه به كفران آن پرداختند، ولى ظاهراً آيه مفهوم گسترده اى دارد كه همه نعمتهاى الهى را شامل مى شود و آنچه ذکر شد از مصاديق روشن نعمت های خداوند است. هر چند آيه بعد، ناظر به كسانى است كه توحيد را رها ساخته و به شرك و بت پرستى روى آوردند، اما این آیه نیز به يكى از مصاديق بارز نعمت های الهی اشاره می کند.
بعضى از مفسران مانند «فخر رازى» و مرحوم «طبرسى» در «مجمع البيان» شأن نزولى براى آيات فوق ذكر كرده و آن را ناظر به اهل «مكه» دانسته اند كه خداوند انواع نعمتها را به آنها ارزانی داشته كه سرآمد آنها، بعثت پيامبر(صلى الله عليه وآله) در بين آنان بود، اما آنها قدر نعمت را نداسته راه كفران را پيش گرفتند و به سرنوشت دردناكى گرفتار شدند؛ در واقع كفران آنها نسبت به نعمت بعثت آن حضرت، همان كفر آنها بود! ولى مى دانيم شأن نزول ها، مفهوم آيات را به موردی خاص، تخصيص نمى زنند.
در آيه دیگر، سخن از گروهى است كه مشمول انواع نعمت هاى الهى بودند؛ نعمت امنيت، آرامش، روزى فراوان و نعمت هاى معنوى كه بوسيله پيامبرشان به آنها رسيده بود، اما آنان راه كفران را در پیش گرفتند و همه نعمت ها از آنها گرفته شد و به مجازات الهى گرفتار گشتند، مى فرمايد: (خداوند [براى آنها كه كفران نعمت مى كنند] مثلى زده است: منطقه آبادى كه امن و آرام بوده و همواره روزيش بطور فراوان از هر مكانى برايش فرا مى رسيده اما آنها نعمت خدا را كفران كردند و خداوند به سبب اعمالشان لباس گرسنگى و ترس و ناامنى را بر اندامشان پوشانيد، پيامبرى از خود آنها براى هدايت آنها آمد اما او را تكذيب كردند و عذاب الهى آنها را فرو گرفت در حالى كه ظالم بودند)؛ «وَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلا قَرْيَةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتيِها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكان فَكَفَرَتْ بِاَنْعُمِ اللّهِ فَاَذاقَهَا اللّهُ لِباسَ الْجُوْعِ وَ الْخَوْفِ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ ـ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْهُمْ فَكَذَّبُوهُ فَاَخَذَهُمُ الْعَذابُ وَ هُمْ ظالِمُونَ».(4)
در اين كه آيا اين آيه اشاره به سرزمين خاصى دارد يا تنها يك مثال كلى مى باشد در ميان مفسران گفتگو است. جمعى معتقدند كه آيه ناظر به سرزمين مكه است و تعبير «يَأْتِيها رِزقُها رَغَداً مِن كُلِّ مَكان»؛ (روزى آنها بطور فراوان از هر مكان فرا مى رسيد) اين احتمال را تقويت مى كند چرا كه كاملا منطبق بر شرائط مكه است زيرا سرزمين خشك و سوزان و بى آب و علفى است كه به بركت خانه خدا هميشه انواع نعمت ها از همه جاى دنيا به سوى آن سرازير است. همچنین تعبير به «كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً»؛ (آن محل امن و امان و مطمئن بود) نيز قرينه ديگرى بر اين تفسير است چرا كه محيط حجاز غالباً در آتش ناامنى مى سوخت ولى شهر مكه به بركت خانه خدا امن و امان بود.
هنگامى اين نعمتهاى مادى به اوج خود رسيد كه نعمت معنوى بعثت پيامبر(صلى الله عليه وآله)بر آن افزوده شد ولى مكّيان اين نعمتهاى مادى و معنوى را كفران كردند و به قحطى و خشك سالى و ناامنى گرفتار شدند و اين سرانجام كسانى كه در برابر نعمتهاى الهى ناسپاسى كنند! ولى با اين همه، آیه مى تواند مفهوم جامع و گسترده اى داشته باشد كه تمام گروههاى كفران كننده نعمت هاى مادى و معنوى را شامل شود هر چند اهل مكه يكى از مصاديق بارز آن بودند كه بر طبق بعضى از روايات، به خشك سالى گرفتار شده تا آنجا كه براى سدّ جوع از مردار استفاده می كردند و در رویارویی با اسلام، شديدترين ضربات بر آنها وارد شد.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.