پاسخ اجمالی:
مردم در ارتباط با پرداخت «زکات» دو گروهند: يك گروه، زكات و ساير صدقات خود را با نهايت خشنودى در راه خدا مى دهند. گروه ديگر، زكات را به سختى جان كندن، از خود جدا مى كنند و پيوسته دلشان نگران آن است و گاه و بى گاه مى گويند فلان مالى را كه براى زكات داديم چقدر خوب و مرغوب بود و چه اندازه براى آن زحمت كشيده بوديم و اگر امروز در دست ما بود چنين و چنان مى شد.
پاسخ تفصیلی:
مردم در زمينه پرداخت «زكات»، به دو گروه تقسيم مي شوند:
1. گروهى كه زكات و ساير صدقات خود را با نهايت خشنودى در راه خدا مى دهند و به مضمون «إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَ لَا شُكُوراً»(1)، همه عشق و علاقه آنها متوجّه جلب رضاى پروردگار است؛ نه انتظار سپاسگزارى دارند و نه پاداش و جزايى از گيرندگان مى طلبند.
2. گروه ديگرى به سختى جان كندن، زكات را از خود جدا مى كنند و پيوسته دلشان نگران آن است و گاه و بى گاه مى گويند فلان مالى را كه براى زكات داديم چقدر خوب و مرغوب بود و چه اندازه براى آن زحمت كشيده بوديم و اگر امروز در دست ما بود چنين و چنان مى شد. اين گروه، مصداق همان چيزى هستند كه امام علی(عليه السلام) در خطبه 199 «نهج البلاغه» فرموده است: (نبايد هيچ كس به آنچه [در راه خدا] پرداخته دلبستگى داشته باشد و از اداى آنچه داده است بسيار تأسف بخورد)؛ «فَلَا يُتْبِعَنَّهَا أَحَدٌ نَفْسَهُ، وَ لَا يُكْثِرَنَّ عَلَيْهَا لَهْفَهُ(2)». از سوی دیگر امام(عليه السلام) در ادامه خطبه به بیان پيامدهاى منفى آن پرداخته و مى فرمايد: (آن كس كه بدون طيب خاطر به اميد دريافت چيزى كه برتر از آن است آن را بپردازد او نسبت به سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله) جاهل، و از گرفتن پاداش مغبون شده است، در عمل گمراه و پشيمانى او طولانى خواهد بود)؛ «فَإِنَّ مَنْ أَعْطَاهَا غَيْرَ طَيِّبِ النّفْسِ بِهَا، يَرْجُو بِهَا مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْهَا، فَهُوَ جَاهِلٌ بِالسُّنَّةِ، مَغْبُونُ الْأَجْرِ، ضَالُّ الْعَمَلِ، طَوِيلُ النَّدَمِ».
در تفسير جمله «يَرْجُو بِهَا مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْهَا»؛ جمعى از شارحان نهج البلاغه گفته اند: منظور اين است كه انسان با ايمان در اداى زكات و ساير قربات حتّى انتظار بركت مال و برخوردارى از مواهب بيشتر الهى را نداشته باشد، بلكه تنها رضا و خشنودى خدا را در نظر بگيرد؛ ولى اين تفسير با تعبير «جاهِلٌ بِالسُّنَّةِ» و «ضَالُّ الْعَمَلِ» سازگار نيست؛ زيرا از روايات اسلامى به خوبى استفاده مى شود كه انتظار فضل و عنايت الهى در اين گونه موارد نه تنها ممنوع نيست، بلكه مرغوب است.
در روايات زكات و صدقه وارد شده است كه در هنگام تنگدستى از طريق دادن صدقه، گشايش روزى بطلبيد(3)، و حتى قرآن مجيد مى گويد: «يَمْحَقُ اللهُ الرِّبَا وَ يُرْبِى الصَّدَقَاتِ»(4)؛ (خداوند ربا را نابود مى كند و صدقات را افزايش مى دهد)؛ ولى دو تفسير ديگر براى اين جمله، مى توان گفت كه با جمله هاى ديگر هماهنگ تر است؛ نخست اينكه اين جمله ادامه جمله «غَيْرَ طَيِّبِ النّفْسِ بِهَا» باشد؛ يعنى هنگام زكات نه طيب خاطر دارد نه اميد برتر از آن از سوى خدا. بديهى است چنين كسى برخلاف سنّت عمل كرده و به گمراهى كشيده شده است. ديگر اينكه منظور اين است كسى كه به هنگام اداى زكات، رضايت درونى ندارد و در عين حال برتر از آن را از خدا مى طلبد، سخت در اشتباه و جاهل به سنّت است.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.