پاسخ اجمالی:
«زندان» يكى از ضرورتهاى اجتماعى است كه براى مجازات، اصلاح و تأديب مجرمان استفاده می شود. قرآن مجيد از واژه های سجن، حبس، امساك، نفي و ارجاء استفاده نموده است؛ اما آنچه مسلّم است در قرآن مجيد حداقل يك مورد از موارد حكم زندان ديده مى شود و آن در مورد زنانی است كه مرتكب زنا شوند؛ «اگر چهار نفر از مسلمانان بر اين موضوع شهادت دهند آنها را در خانه هاى خود نگاه می دارند تا مرگشان فرا رسد يا اينكه خداوند راهى براى آنها قرار دهد». اگر چه در اين آيه سخنى از زندان نيامده، ولى نگهداشتن در خانه ها تا آخر عمر، چيزى شبيه زندان ابد است.
پاسخ تفصیلی:
در واقع زندان يكى از ضرورتهاى اجتماعى است؛ چه براى مجازات مجرمان باشد، يا اصلاح و تأديب آنها، يا قطع خطر، يا قطع مادّه فساد، و يا غير از اينها، در قرآن مجيد نيز اشارات متعدّدى به اين معنى شده است. البته الفاظى كه مفهوم «زندان» را در لغت عرب در كتاب و سنّت (قرآن و حديث) مى رساند زياد است، كه بعضى به وضوح اين معنى را مى رساند و بعضى قابل بحث و گفتگو است.
از جمله واژه «سجن» است كه در نُه مورد از آيات قرآن مجيد در سوره «يوسف» به مناسبت زندانى شدن اين پيامبر بزرگ و پاكدامن، به كار رفته است ـ گاه خود اين واژه و گاه مشتقات آن ـ و در يك مورد نيز در داستان فرعون در سوره شعرا ديده مى شود كه خطاب به Kموسى بن عمرانL كرده و او را تهديد به سجن مى كند و مى گويد: «لَئِنِ اتَّخَذْتَ اِلهاً غَيْرِى لاَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونينَ»(1)؛ ([فرعون خشمگین شد و] گفت: اگر معبودى غیر از من برگزینى، مسلماً تو را از زندانیان قرار خواهم داد!). از اين تعبيرات به خوبى استفاده مى شود كه در عصر حضرت موسى(علیه السلام) و فرعون، و حتّى قبل از آن در عصر حضرت يوسف(علیه السلام) و عزيز مصر، زندان به معنى واقعى وجود داشت كه باگناه و بى گناه را در آن مى افكندند، به گونه اى كه گاه ساليان دراز در زندان مى ماندند و فراموش مى شدند.
ديگر واژه «حبس» است، كه در دو مورد در قرآن مجيد به كار رفته، امّا نه در معنى زندان، ولى در احاديث اسلامى به طور وسيع و گسترده در اين معنى به كار رفته است.(2) واژه «امساك»، كه تنها در يك مورد در قرآن مجيد به معنى زندان آمده است نيز قابل توجّه است و آن در مورد زنان زناكار است كه قبل از نزول حكم حدّ زنا (تازيانه) وجود داشته، اين تعبير در آيه 15 سوره «نساء» به كار رفته است. واژه «نفى» از «ارض» ـ بيرون كردن از سرزمين ـ را كه در آيه 33 سوره «مائده» آمده است بعضى به معنى زندان تفسير كرده اند.
همچنين واژه «ارجاء» كه در سوره اعراف، آيه 111 در داستان موسى و فرعون آمده،به عقيده بعضى به معنى زندانى كردن است كه اطرافيان فرعون به او توصيه كردند موسى و هارون را زندانى كند تا زمانى كه ساحران براى مبارزه با آن دو جمع شوند: «قالُوا اَرْجِهْ وَ اَخاهُ وَ اَرْسِلْ فِى الْمَدائِنَ حاشِرينَ». همين معنى با مختصر تفاوتى در آيه 36 سوره شعراء نيز ديده مى شود: «قالُوا اَرْجِة وَ اَخاهُ وَ ابْعَثْ فِى الْمَدائِنَ حاشِرينَ». ولى غالب مفسّران، «ارجاء» را به اين معنى تفسير نكرده اند، بلكه آن را به معنى تأخير انداختن مى دانند، و با توجّه به معجزاتى كه موسى در برابر فرعون اظهار كرده بود، و فرعون برنامه مبارزه ساحران را با او ترتيب مى داد بسيار بعيد به نظر مى رسد كه آنها را زندانى كرده باشد. به هر حال آنچه مسلّم است در قرآن مجيد حداقل يك مورد از موارد حكم زندان ديده مى شود و همان گونه كه در بالا اشاره شد با تعبير «امساك» ذكر شده است مى فرمايد: «و الَّلاتى يَأْتينَ الْفاحِشَةَ مِن نِسائِكُمْ فَاستَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَربَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِى الْبُيُوتِ حَتّى يَتَوَفّاهُنَّ الْمُوتُ اَوْ يَجْعَلَ اللهُ لَهُنَّ سَبيلا»(3)؛ (و كسانى از زنان شما كه مرتكب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را به عنوان شاهد بر آنها بطلبيد؛ اگر گواهى دادند آن زنان را در خانه هاى خود نگاه داريد تا مرگشان فرا رسد يا اينكه خداوند راهى براى آنها قرار دهد).
معروف در ميان مفسّران اين است كه اين آيه ناظر به مجازات زنانى است كه مرتكب زنا مى شدند پيش از آن كه حدّ زنا نازل شود و در اينجا حكمشان به صورت «زندان ابد» ذكر شده، هر چند اين حكم بعداً تبديل به حكم جلد (تازيانه) يا رجم (سنگسار كردن) گرديد. در جمله «اَمْسِكُوهُنَّ فِى الْبُيُوتِ حَتّىيَتَوَفّاهُنَّ الْمَوْتُ»؛ (آنها را در خانه ها نگهداريد تا مرگشان فرا رسد). اگر چه سخنى از زندان به ميان نيامده، ولى نگهداشتن در خانه ها، تا آخر عمر چيزى شبيه زندان ابد است. اين تنها موردى است كه در قرآن درباره حكم زندان ديده مى شود.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.