پاسخ اجمالی:
امام علي(ع) در این باره می فرماید: «آنها به كسانى مى مانند كه بهشت را با چشم خود ديده و در آن متنعّم اند، و همچون كسانى اند كه آتش دوزخ را مشاهده كرده و در آن معذّب اند». ايمان و يقين مراحلى دارد؛ مرحله اول «علم اليقين» است كه برخاسته از ادله عقلى است و جنبه عمومي دارد و شامل همه مؤمنان راستين مي شود. مرحله دوم، مرحله شهود و «عين اليقين» است كه خدا را با چشم دل، مي توان ديد. اين مقام ويژه پرهيزكاران مخلِص است. مرحله سوم «حقّ اليقين» است و مخصوص خاصّان مانند معصومان(ع) است، كه هر چه مى بينند خداست و غير او از نظرشان محو مى شود.
پاسخ تفصیلی:
امام علي(علیه السلام) در بخشی از خطبه 193 «نهج البلاغه» به سراغ یکی از اوصاف برجسته «متّقين» مى رود كه آن، مقام «يقين شهودى» پرهيزكاران والامقام است، مى فرمايد: (آنها به كسانى مى مانند كه بهشت را با چشم خود ديده و در آن متنعّم اند، و همچون كسانى هستند كه آتش دوزخ را مشاهده كرده و در آن معذّب اند)؛ «فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا، فَهُمْ فِيهَا مُنَعَّمُونَ، وَ هُمْ وَ النَّارُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا، فَهُمْ فِيهَا مُعَذَّبُونَ».
ايمان و يقين مراحلى دارد؛ گروهى ايمانشان برخاسته از ادله عقلى است و دلايل كافى و شافى بر آن دارند. بزرگان اخلاق و عرفان با اقتباس از آيات قرآن از اين مرحله به «علم اليقين» تعبير كرده اند.
مرحله والاتر، مرحله شهود است. در اين مرحله انسان، استدلالات عقلى را پشت سر مى گذارد و به مقام شهود مى رسد و با چشم دل، خدا را مى بيند و عظمت او را مشاهده مى كند و هرگونه شك و ترديد و وسوسه هايى كه گاهى در اعماق استدلالات عقلى نيز وجود دارد از او زايل مى شود كه آن را مقام «عين اليقين» گويند.
مرحله سوم كه مخصوص خاصّان و مقرّبان است مرحله «حقّ اليقين» است و آن، اين است كه انسان به جايى مى رسد كه خويشتن خويش را فراموش مى كند، آنچه مى بيند خداست و غير او از نظرش محو مى شود.
در حقيقت مرحله اوّل، جنبه عمومى دارد و همه مؤمنان راستين را شامل مى شود. مرحله دوم ويژه پرهيزكاران مُخلِص و مجاهد است و مرحله سوم ويژه گروه خاصى از اولياى الهى، همچون معصومان(عليهم السلام) است و هر يك از اينها آثارى دارد.
يكى از آثار مرحله شهود كه درباره پرهيزكاران در اين خطبه به آن اشاره شده اين است كه خود را دائم در برابر حقّ مى بينند و پيوسته سر بر فرمان او دارند و قداست زندگى آنها گواه بر ايمان شهودى آنهاست. در حديث معروفى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: «يك روز پيامبر(صلى الله عليه وآله) بعد از نماز صبح، چشمش به جوانى افتاد كه بسيار خواب آلود بود، اندامش نحيف و لاغر به نظر مى رسيد، رسول خدا(صلى الله عليه وآله) او را با نام صدا زد و فرمود: «كَيْفَ أصْبَحْتَ يا فُلانَ؟»؛ (چگونه صبح كردى [و حالت چگونه است]؟). عرض كرد: «اَصْبَحْتُ يا رَسُولَ اللهِ مُوقِناً»؛ (صبح كردم اى رسول خدا(صلى الله عليه وآله)؛ در حالى كه به مقام يقين رسيدم). رسول خدا(صلى الله عليه وآله) از اين پاسخ صريح او در شگفتى فرو رفت و به او فرمود: «إنَّ لِكُلِّ يَقينٍ حَقِيقَةً فَمَا حَقِيقَةُ يَقِينِكَ؟»؛ (هر يقينى نشانه روشنى دارد، نشانه روشن يقين تو چيست؟)، عرض كرد: اى رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نشانه آن، اين است كه مرا در اندوهى عميق فرو برده و به شب زنده دارى و روزه گرفتن روزها واداشته است و روح من به دنيا و آنچه در آن است بى اعتناست... . «كَأنّى أنْظُرُ إِلَى اَهْلِ الْجَنَّةِ يَتَنَعَّمُونَ فِي الْجَنَّةِ وَ يَتَعارَفُونَ، عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِئُونَ، وَ كَأنّي أَنْظُرُ إِلَى أَهْلِ النّارِ وَ هُمْ فِيهَا مُعَذَّبُونَ مُصْطَرِخُونَ وَ كَأنّي اَلْآنَ اَسْمَعُ زَفِيرَ النّارِ يَدُورُ فِي مَسَامِعِي»؛ (گويى من اهل بهشت را مى بينم كه در آغوش بهشت متنعمند و با هم در گفت و گوى دوستانه اند و بر تخت ها تكيه زده اند و گويى اهل دوزخ را مى بينم كه در آن، عذاب مى شوند و فرياد مى كشند و گويى الآن، صداى شعله هاى آتش در گوش من مى پيچد). پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: «هذا عَبْدٌ نَوَّر اللهُ قَلْبَهُ بِالْإِيمَانِ»(1)؛ (اين بنده اى است كه خداوند قلب او را با نور ايمان روشن ساخته است). سپس فرمود: اين حالت را حفظ كن، جوان عرضه داشت: دعايى در حق من كنيد كه خداوند شهادت را در ركاب شما براى من فراهم سازد، پيامبر(صلى الله عليه وآله) در حق او دعا كرد، طولى نكشيد كه در يكى از غزوات، همراه پيامبر(صلى الله عليه وآله) شركت كرد و در آن غزوه ده نفر شهيد شدند كه دهمين آنها اين جوان بود.
داستان هاى فراوانى شبيه آنچه در بالا آمد از پرهيزكارانى كه در طول تاريخ به مقام شهود رسيده اند نقل شده كه بر گفتار مولا على(عليه السلام) تأكيد دارد.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.