پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) درباره فلسفه «آزمایش الهي» می فرماید: «اگر خدا مى خواست مى توانست آدم را از نورى بيافريند كه روشنايى، زيبايى و جمالش عقل ها را مبهوت كند، و اگر چنين مى كرد گردن ها در برابر آدم خاضع مى شد و آزمايش براى فرشتگان آسان می شد». در حقیقت همواره آزمایش بر خلاف ميل افراد بوده تا صفوف خداپرستان و هوی پرستان مشخص شود، به همين دليل حضرت مى فرماید: «خداوند خلق خود را با امورى مى آزمايد كه از فلسفه آن آگاهى ندارند تا مطيعان از عاصيان ممتاز گردند».
پاسخ تفصیلی:
امام علی(عليه السلام) در بخشی از خطبه 192 «نهج البلاغه» به اين نكته مهم اشاره مى كند كه خداوند بندگانش را با امورى آزمايش مى كند كه فلسفه آن بر آنها پوشيده است و گاه تحمل آن بر آنها سخت و سنگين است. حضرت مى فرمايد: (اگر خدا مى خواست مى توانست آدم را از نورى بيافريند كه روشنايى اش ديده ها را بربايد و زيبايى و جمالش عقل ها را مبهوت كند و عطرش شامّه ها را مسخر سازد و اگر چنين مى كرد گردن ها در برابر آدم خاضع مى شد و آزمايش براى فرشتگان بسيار آسان بود)؛ «وَ لَوْ أَرَادَ اللهُ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ مِنْ نُورٍ يَخْطَفُ(1) الْاَبْصَارَ ضِيَاؤُهُ، وَ يَبْهَرُ(2) الْعُقُولَ رُواؤُهُ(3)، وَ طِيبٍ يَأْخُذُ الْاَنْفَاسَ عَرْفُهُ(4) لَفَعَلَ، وَ لَوْ فَعَلَ لَظَلَّتْ لَهُ الْاَعْنَاقُ خَاضِعَةً، وَ لَخَفَّتِ الْبَلْوَى فِيهِ عَلَى الْمَلَائِكَةِ».
اشاره به اينكه اگر امتحانات الهى هماهنگ با خواسته دل افراد باشد، امتحان عملا بى اثر خواهد شد؛ زيرا همه بر طبق آن عمل مى كنند؛ هم خداپرستان و هم هوی پرستان و چنين امتحانى بى نتيجه خواهد بود؛ ولى اگر بر خلاف ميل افراد بود صفوف مؤمنانِ خداپرست و مخلص از خود خواهان هوی پرست و غير مخلص جدا خواهد شد.
امتحان مغروران و متكبّران بايد با امورى باشد كه غرور و تكبّر را بشكند همان گونه كه در امتحان فرشتگان و ابليس واقع شد. به همين دليل امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن مى افزايد: (اما خداوند سبحان خلق خود را با امورى مى آزمايد كه از فلسفه آن آگاهى ندارند تا [مطيعان از عاصيان] ممتاز گردند و تكبّر را از آنان بزدايد و آنها را از كبر و غرور دور سازد)؛ «وَ لكِنَّ اللهَ سُبْحَانَهُ يَبْتَلِي خَلْقَهُ بِبَعْضِ مَا يَجْهَلُونَ أَصْلَهُ، تَمْيِيزاً بِالْاِخْتِبَارِ لَهُمْ، وَ نَفْياً لِلْاِسْتِكْبارِ عَنْهُمْ، وَ إِبْعَاداً لِلْخُيَلَاءِ(5) مِنْهُمْ».
از اينجا روشن مى شود كه چرا فلسفه همه احكام شرع، آشكار نيست. درست است كه فلسفه بسيارى از آنها به حكم عقل يا به توضيح آيات و روايات بر ما آشكار شده؛ ولى قسمت قابل ملاحظه اى از آنها همچنان در پرده ابهام باقى مانده، اين براى آن است كه مطيعانِ مخلص از مُتمرّدان و گردنكشان شناخته شوند. البتّه مخفى بودن اسرار اين احكام غير از آنچه گفته شد دلايل ديگرى نيز مى تواند داشته باشد.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.