پاسخ اجمالی:
خداوند از همه اقوام پیامبرانی را برگزیده است و کثرت پیامبران در قومی به این معنی نیست که سایر اقوام از داشتن پیامبر محروم باشند. اینکه از یک قوم تعداد بیشتری پیامبر مبعوث شده بخاطر شایستگی آنها یا زندگی در گاهواره تمدن و... می باشد. ضمن اینکه بعضی از پیامبران اگرچه از قوم خاصی برگزیده شدند ولی رسالت جهانی داشتند و اقوام دیگر از وجود پیامبر بی بهره نمی ماندند.
پاسخ تفصیلی:
بر اساس آنچه از قرآن استنباط می شود بسیاری از پیامبران از قوم بنی اسرائیل و از نسل حضرت اسحاق(علیه السلام) بوده اند. در روایتی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نیز می خوانیم که فرمود: «من به دنبال 8 هزار پيامبر مبعوث شده ام كه چهار هزار از آنها از بنى اسرائيل بودند».(1)
سؤالی که به ذهن خطور می کند این است که: چرا اکثر پيامبران الهی از قوم بني اسرائيل بوده اند؟ مگر طبق آیات قرآن نباید از میان هر قومی، پیامبری مبعوث شده باشد؟
در پاسخ به این سؤال چند نکته باید مورد توجه قرار گیرد:
1) کثرت پیامبران الهی در یک قوم منافاتی با بعثت پیامبر در میان سایر اقوام ندارد.
طبق آیات قرآن خداوند از همه اقوام پیامبرانی را برگزیده است و کثرت پیامبران در قومی به این معنی نیست که سایر اقوام از داشتن پیامبر محروم باشند. خداوند در آیه 36 سوره نحل می فرماید: (ما در هر امتى رسولى برانگيختيم)؛ «وَ لَقَدْ بَعَثْنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً». در آیه 47 سوره یونس نیز فرموده: (براى هر امّتى، رسولى است)؛ «وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ». علاوه بر آیات فوق، با بیان دیگری در آیه 24 سوره فاطر، خبر از امّت های پیشین داده که هر یک رسولی داشته اند و خطاب به رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) می فرماید: (هر امّتى در گذشته انذاركننده اى داشته است)؛ «إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فيها نَذيرٌ». در آیه 164 سوره آل عمران نیز می خوانیم: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلىَ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُواْ عَلَيهِْمْ ءَايَاتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِن كاَنُواْ مِن قَبْلُ لَفِى ضَلَالٍ مُّبِين»؛ (به يقين خدا بر مؤمنان منت نهاد [که] پيامبري از خودشان در ميان آنان برانگيخت، تا آيات خود را بر ايشان تلاوت کند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بياموزد، و قطعا پيش از آن در گمراهي آشکاري بودند).
آیات فوق، نشان می دهد که بعثت پيامبران، مخصوص نژاد و منطقه و قبيله ى خاصى نبوده است؛ بلکه براي هر قومي پيامبر يا پيامبراني فرستاده شده و اینگونه نبوده که تنها از قوم بنی اسرائیل پیامبرانی مبعوث شده باشند.
در روایات نیز به وجود پیامبرانی در میان اقوام مختلف اشاره شده است؛ از جمله در روایتی از ابوذر غفاري نقل شده که می گوید: «از رسول اکرم(صلي الله عليه و آله) پرسيدم، پيامبران چند تن بودند؟ فرمودند: صد و بيست و چهار هزار، گفتم: نخستين پيامبر که بود؟ فرمود: آدم، گفتم: او پيغمبر مرسل بود؟ فرمود: آري، خداوند او را به دست [قدرت] خويش آفريد و از روح خود در او دميد. سپس فرمود: اي ابوذر! چهار نفر از پيامبران [بزرگ] سرياني بودند: آدم، شيث، اخنوخ [ادريس] و نوح و چهار نفر آنها از عرب بودند؛ هود و صالح و شعيب و پيامبر تو محمد(صلي الله عليه و آله) و اولين پيغمبر بني اسرائيل [که بدين شهرت موسوم گشت] موسي بود و آخرين آنها عيسي است...».(2) این روایت با روایتی که تعداد پیامبران بنی اسرائیل را 4 هزار تا برشمرده است منافاتی ندارد؛ زیرا ممكن است این روایت اشاره به انبياى بزرگ آنها باشد.(3)
از بعضى از روايات كه در كتب شيعه و اهل سنت آمده استفاده مى شود كه خداوند از ميان سياهپوستان نيز پيامبرى مبعوث كرد، چنانکه از امام علی(علیه السلام) نقل شده است: «بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً أَسْوَدَ لَمْ يَقُصَّ عَلَيْنَا قِصَّتَه»(4)؛ (خداوند پيامبرى سياه پوست مبعوث كرد، هر چند شرح سرگذشت او را در قرآن بيان نكرده است).(5)
بنابر این از هر قومی پیامبر و پیامبرانی بوده اند؛ اگر چه از قوم بنی اسرائیل انبیای بیشتری مبعوث شده که آن نیز حکمت خودش را دارد.
2) اگر از یک قوم تعداد بیشتری پیامبر مبعوث شده حکمت دارد.
همانطور که اشاره شد کثرت پیامبران در بنی اسرائیل بدون دلیل نبوده است و حکمت خودش را دارد. گرچه طبق آیه 124 سوره انعام(خداوند آگاهتر است كه رسالت خويش را كجا قرار دهد)؛«اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ»، اما طبق شواهد تاریخی و قرائن قرآنی دلایلی برای این مسأله می توان برشمرد که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
الف) شایستگی هایی که در آنها وجود داشته است.
طبق آیه 124 سوره بقره، وقتی حضرت ابراهیم(علیه السلام) از عهده آزمایش های بزرگ الهی برآمدخداوند مى بايد جايزه اى به او بدهد؛ لذا فرمود: (من تو را امام و رهبر و پيشواى مردم قرار دادم)؛ «قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً». ابراهيم تقاضا كرد كه (از دودمان من نيز امامانى قرار ده [تا اين رشته نبوت و امامت قطع نشود و قائم به شخص من نباشد])؛ «قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي».
اما خداوند در پاسخ او (فرمود: پيمان من، يعنى مقام امامت، به ظالمان هرگز نخواهد رسيد)؛ «قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ». تقاضاى تو را پذيرفتم، ولى تنها آن دسته از ذريه تو كه پاك و معصوم باشند شايسته اين مقامند!(6) در نتیجه اگر حضرت اسحاق و فرزندان او توانستند به مقام پیامبری دست پیدا کنند بخاطر شایستگی و عصمت آنهاست که تحت تربیت اجداد خود کسب کرده اند و همچون حضرت ابراهیم(علیه السلام) توانسته اند از آزمایش های الهی سربلند بیرون آیند.
ب) حضور بنی اسرائیل در گاهواره تمدن.
شریعت حضرت موسی(علیه السلام) تا قبل از بعثت پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) بزرگ ترین شریعتی بود که در مناطق وسیعی از سطح کره زمین گسترش یافته بود و این به این دلیل بود که گاهواره تمدّن انسانى در منطقه خاور ميانه به حركت درآمده بود و حضرت موسی(علیه السلام) نیز در این منطقه مبعوث شده بود، در حالی که در آن زمان، نه يونان صاحب تمدّن گسترده اى بود، و نه جاى ديگر، و از آنجا كه پيدايش دين در اين مناطق سبب گسترش آن به مناطق ديگر مى شد، خداوند پيامبرانی را از اين مناطق برگزيد، تا آيين آنها از آنجا به ساير مناطق دنيا پخش شود.(7) البته ممکن است در سایر تمدن ها نیز پیامبرانی بوده اند ولی بخاطر عدم گستردگی و تاثیرگذاری، خبری از آنها به ما نرسیده است.
3) بعضی از پیامبران اگرچه از قوم خاصی برگزیده شدند ولی رسالت جهانی داشتند و اقوام دیگر از وجود پیامبر بی بهره نمی ماندند.
اینکه در آیات قرآن تاکید شده است همه اقوام باید از وجود پیامبران الهی بهره ببرند، به عنوان مثال در آیه 24 سوره فاطر می خوانیم: «وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ»؛ (هيچ امتى نبوده مگر اينكه بيم دهنده اى در آن وجود داشته است)، مفهومش اين است كه هر امتى، انذار كننده اى داشته است، و اما اينكه او در هر مكان، شخصا حضور داشته باشد لازم نيست، همين اندازه كه صداى دعوت پيامبران بزرگ الهى بوسيله اوصياى آنها به گوش همه مردم جهان برسد كافى است.
اين سخن درست به آن مى ماند كه بگوئيم هر امتى پيامبر اولو العزمى داشته و داراى كتاب آسمانى بوده، مفهومش اين است كه صداى اين پيامبر و كتاب آسمانى او از طريق نمايندگان و اوصيايش به همه آن امت در طول تاريخ رسيده است.(8) در نتیجه اگر در یک نقطه از زمین و از یک قوم، بنا به دلایلی که به برخی از آنها اشاره شد، تعداد بیشتری از پیامبران مبعوث شده باشند و شریعتی را ترویج دهند و در عین حال صدای آنها به گوش سایر اقوام برسد، همه آن اقوام از وجود این پیامبران بهره برده اند و حجت بر آنها تمام خواهد شد. لذا منافاتی ندارد که تعداد پیامبران بنی اسرائیل زیاد باشد و در عین حال برای سایر اقوام نیز مبعوث شده باشند. به عنوان مثال: حضرت موسی(علیه السلام) در بین بنی اسرائیل به پیامبری مبعوث شد، اما مى بينيم طبق آیه 70 سوره طه ساحران فرعون به موسى ايمان آوردند و گفتند: «آمَنَّا بِرَبِّ هارُونَ وَ مُوسى»؛ (ما بخداى موسى و هارون ايمان آورديم)، و بطورى كه از ظواهر آيات بر مى آيد ايمانشان هم قبول شده، با اينكه از بنى اسرائيل نبودند.و درباره دعوت قوم فرعون با اينكه از بنى اسرائيل نبودند در آیه 17 سوره دخان فرموده: «وَ لَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَ جاءَهُمْ رَسُولٌ كَرِيمٌ»؛ (ما قبل از اينان قوم فرعون را آزموديم و رسولى كريم ايشان را دعوت كرد). همچنین مردم روم و امت هاى بزرگى از غربى ها، از قبيل: فرانسوی ها و اطريش و بورسا و انگلستان و امت هايى از شرقيين، چون نجران به وى گرويده بودند با اينكه از بنى اسرائيل نبودند و قرآن كريم در هيچ آيه اى كه سخن از نصارا دارد ديده نمى شود كه روى سخن را متوجه خصوص نصاراى بنى اسرائيل كرده باشد، بلكه اگر مدح مى كند عموم نصارا را مدح مى كند و اگر مذمت هم مى كند عموم را مذمت مى كند.(9)
در نتیجه کثرت پیامبران بنی اسرائیل منافاتی با بهره مند شدن همه اقوام از پیامبران الهی ندارد و علاوه بر اینکه در سایر اقوام، پیامبران زیادی از غیر بنی اسرائیل مبعوث شده اند، بسیاری از اقوام نیز از پیامبران بنی اسرائیل می توانستند بهره ببرند.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.