پاسخ اجمالی:
قضیه قضا شدن نماز صبح پیامبر بین اهل سنت شهرت دارد؛ اما شیعه در این قضیه اتفاق نظر ندارد. روایاتی که با این امر تعارض دارد، مثل روایت: «قلب پیامبر(ص) نمی خوابد» توسط شیعه و سنی نقل شده است؛ لذا برخی از علمای شیعه این جریان را به دلیل قطعی نبودن سند و یا جعل و یا احتمال خطای راویان و یا به جهت تقیه و یا مخالفت با ادله قطعی دیگر، رد کرده اند. برخی نیز این جریان را تابع مصالح و رحمت براي مردم دانسته اند. همه علما متفق اند كه با فرض وجود چنین روایتی فقط همين یک نماز از پيامبر قضا شده است.
پاسخ تفصیلی:
در کتب روایی شیعه و سنی جریان خواب ماندن پیامبر(صلی الله علیه و آله) برای نماز صبح نقل شده است؛ از جمله در بحارالانوار آمده است: رسول خدا(صلّي الله عليه و آله) از خيبر بيرون رفت و در راه به استراحت پرداخت و نگهباني شب را به بلال سپرد و بعد به خواب رفت. بلال مدتي بيدار ماند و نماز خواند در نزديكي هاي صبح به خواب رفت از قضا نه بلال بيدار شد و نه رسول خدا و نه كسي از اصحاب تا خورشيد طلوع كرد و حرارت خورشيد آنها را بيدار كرد. ناگهان حضرت بيدار شد و فرمود؛ بلال چرا بيدارمان نكردي؟ بلال گفت: پدرم به فدايت يا رسول الله مرا هم مانند شما خواب ربود. حضرت فرمود حركت كنيد، مقداري حركت كرده بودند كه حضرت ايستاد و وضو گرفت به بلال گفت؛ اذان بگو. آنگاه نماز صبح را قضا كرد. و بعد فرمود هر كه نمازي را فراموش كند و بعد به يادش بيايد هر وقت كه يادش آمد بخواند چون خداوند در آیه 14 سوره طه مي فرمايد: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي».(1)
در سيره ابن اسحاق- از کتب روایی اهل سنت- نیز این جریان نقل شده است(2) و ابن اثير از علمای اهل سنت مي گويد: اين قضيه در بين علماء سني شهرت دارد.(3)
حال این سؤال به ذهن خطور می کند که: چگونه ممکن است مهمترین عبادت اسلام توسط پیامبر آن قضا شده باشد؟!
در پاسخ به این سؤال لازم است بدانیم اگر در کنار این گونه روایات دو نکته ذیل مد نظر قرار گیرد دیگر هیچگاه چنین سؤالاتی به ذهن خطور نخواهد کرد:
1) وجود روایات صحیح و معتبری که با این روایات تعارض دارد
شیعه و اهل سنت روایات فراوان و در عین حال صحیح و معتبری نقل کرده اند که نشان می دهد پیامبر(صلی الله علیه وآله) حتی وقتی خواب هستند قلبشان بیدار می باشد.
در روایتی از امام باقر(علیه السلام) در کتاب شریف کافی این مسأله به عنوان یکی از ویژگی های اهل بیت(علیهم السلام) بیان شده است: «تنَامُ عَيْنَاهُ وَ لَا يَنَامُ قَلْبُه»(4)؛ (چشمان ایشان به خواب می رود اما قلب ایشان هرگز به خواب نمی رود).
در صحیح بخاری نیز عین همین تعبیر در مورد پیامبر(صلی الله علیه وآله) آمده است.(5) حتی برخی از علمای اهل سنت همه انبیاء را واجد این خصوصیت دانسته اند؛ به عنوان مثال در کتاب «أسنى المطالب في شرح روض الطالب» می خوانیم: «وَكَذَلِكَ الْأَنْبِيَاءُ تَنَامُ أَعْيُنُهُمْ وَلَا تَنَامُ قُلُوبُهُمْ»(6)؛ (و همچنین پیامبران چشمانشان به خواب می رود ولی قلب های آنها بیدار است و به خواب نمی رود).
جالب اینجاست که در شرح صحیح بخاری بحث تعارض این روایت با روایاتی که به قضا شدن نماز پیامبر(صلی الله علیه وآله) و مسائلی شبیه آن اشاره دارد، مطرح شده و در نهایت با تعبیر : «والله اعلم» از حکم قطعی نسبت به این روایات صرف نظر شده است.(7)
ادله دیگری نیز وجود دارد که متعارض با این روایت به نظر می رسند، مانند روایاتی که دلالت بر معصوم بودن پیغمبر و ائمه(سلام الله علیهم) می کنند، از جمله روایتی که در آن امام صادق(علیه السلام) از حضرت علی(علیه السلام) نقل می کند که حضرت فرمودند: از صفات امام این است که: «فَمِنْهَا أَنْ یُعْلَمَ الْإِمَامُ الْمُتَوَلِّی عَلَیْهِ أَنَّهُ مَعْصُومٌ مِنَ الذُّنُوبِ کُلِّهَا صَغِیرِهَا وَ کَبِیرِهَا لَا یَزِلُّ فِی الْفُتْیَا وَ لَا یُخْطِئُ فِی الْجَوَابِ وَ لَا یَسْهُو وَ لَا یَنْسَى وَ لَا یَلْهُو بِشَیْءٍ مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا»(8)؛ (از تمامی گناهان صغیره و کبیره معصوم باشد، در فتوا دادن هیچ اشتباهی نکند، در جواب سوالات خطایی از او سر نزند و در هیچ یک از امور دنیایی سهو [اشتباه] و فراموشی یا بیهودگی در او راه نیابد).
در نتیجه با وجود چنین روایاتی بحث قضا شدن نماز توسط پیامبر(صلی الله علیه وآله) هرگز توسط هیچ عالمی بصورت قطعی مورد قبول واقع نخواهد شد و هیچ مسلمان و حتی غیر مسلمانی بخاطر روایات غیر قطعی روایات قطعی را کنار نمی گذارد تا بخواهد چنین شبهاتی به ذهنش خطور کند.
2) این گونه روایات در منابع معتبر وجود ندارد
درباره صحت و سقم این جریان میان علمای شیعه اتفاق نظر وجود ندارد، برخی مانند صاحب جواهر(9) و صاحب حدایق(10) سند آن را مورد تردید قرار داده و این جریان را به دلیل جعل و یا احتمال خطای راویان و یا به جهت تقیه و یا مخالفت با ادله قطعی دیگر، رد کرده اند.
عده ای دیگر از علمای شیعه نیز روایت «خواب ماندن پیامبر برای نماز صبح» را فقط به عنوان یک احتمال پذیرفته اند و آن ها را معارض و مخالف با ادله دیگر و نیز منافی با عصمت پیامبر(صلی الله علیه وآله) نمی دانند. به عنوان مثال شیخ صدوق(ره) با محتمل دانستن این جریان، بین سهو شیطانی و غیر آن فرق می گذارد.(11) مرحوم مجلسی نیز این روایات را نقل کرده و محتمل دانسته است(12)، و در بحارالانوار بعد از ذكر اين قضيه می فرماید كه ابن بكير در موثقه خودش گفته است كه پيامبر حتي يك سجده سهو نيز در طول نمازهاي خود انجام نداد چون براي معصوم سهو و نسيان جايز نمي باشد. ولي مسئله «خواب ماندن پیامبر برای نماز صبح» از اين بحث خارج است. چون با فرض پذیرش چنین روایتی پيامبر اين مسئله را عمداً به امر خداوند و براي تعليم امت و يا براي بعضي از مصالح بعيد انجام داده است. وگرنه حضرت در خواب نيز مثل بيداري به همه چيز عالم بوده و توجه دارد پس چطور ممكن است نماز را با علم به دخول و خروج وقت به قضا بگذارد؟ اگر مأمور به ترك نماز نبوده باشد، اين مسئله با عصمت حضرت منافات دارد.(13)
مرحوم كليني در كافي درباره حکمت این جریان و «خواب ماندن پیامبر» در حديثي نقل می کند كه اعرج مي گويد: از امام صادق(عليه السّلام) شنيدم مي فرمود: «...خدا پیامبر(صلی الله علیه وآله) را در خواب داشت تا آفتاب طلوع كرد و اين رحمتي بود براي مردم، چون تا آن وقت اگر از مردم كسي نمازش به قضا مي ماند مردم او را سرزنش كرده و مي گفتند آيا به نمازت اهميت نمي دهي. تا اينكه خواب آن حضرت سنّت و طريقه اي گرديد تا اگر كسي نمازش قضا مي شد در جواب مردم مي گفت: كاري است كه براي رسول خدا نيز پيش آمده است. پس خواب ماندن آن حضرت اسوه و رحمتي براي مردم شد و خداي سبحان بدين صورت به اين امّت رحم كرد».(14)
به هر حال افرادی که اين قضيه را نقل كرده و محتمل دانسته اند، اين قضيه را بر حضرت عيب و نقص ندانسته اند. به عنوان مثال مرحوم شهيد اوّل در الذكري می گوید: نديده ام كسي اين خبر را به عنوان عيب جویي و نقص آن حضرت رد كند.(15) از طرفی علماي شيعه معتقدند که، با فرض پذیرش این روایت، فقط همين نماز از پيامبر قضا شده است و آن را نیز تابع يك سري مصالح و رحمت براي مردم دانسته اند.(16)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.