پاسخ اجمالی:
بُعد اجرایی و عملی نبوت که نیازمند تحمل و صبر در برابر مشقات فراوانی مانند تماس با تمامی مشکلات و اقشار گوناگون مردم و رهبری جنگ و مواجهه با چالش های رهبری جامعه است، با طبیعت آفرینش مردان که در ابعاد جسمی و روحی قوی ترند مناسبت تر است و برای همین انبیاء از میان مردان انتخاب شده اند و معاف بودن زنان از تکلیف سنگین و پرمشقت رسالت، نه تنها امری تبعیض آمیز نیست بلکه عین عدالت الهی است. ضمن اینکه این معافیّت بدان معنا نیست که زنان از درجات معنوی و مراتب کمال محروم اند و در قرآن نیز از زنانی مانند حضرت مریم نام برده شده که معصوم و تطهیرشده و مطیع خدا و هم صحبت فرشتگان و الگوی تمامی زنان و مردان بوده است.
پاسخ تفصیلی:
در آیه 109 سوره یوسف می خوانیم: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ إِلاَّ رِجالاً نُوحي إِلَيْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرى أَ فَلَمْ يَسيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا»؛ (و ما نفرستاديم پيش از تو، جز مردانى از اهل آبادی ها كه به آنها وحى مى كرديم! آيا [مخالفان دعوت تو] در زمين سير نكردند تا ببينند). همین طور که در این آیه گفته شده، وحی فقط به مردان تعلق گرفته است. علاوه بر آن هیچ بیان تاریخی ای وجود ندارد که ثابت کند حتی یک نفر از 124هزار پیامبری که از سوی خداوند متصدی مقام و منصب نبوت و هدایت گری بشر شدند، زن بوده باشند! در مواجهه با این وضعیت شاید این پرسش طرح گردد که چگونه خداوند با جریان دادن امور بعثت انبیاء به این گونه، حق زنان به عنوان نیمی از جامعه بشری را مورد بی توجهی قرار داد و بر خلاف عدالت، چنین تبعیض آشکاری علیه شان اعمال نمود؟!
پاسخ:
اولا: از حیث «درجات معنوی» در نظر خدا، هیچ انسانی بر هیچ انسان دیگری، چه مرد و چه زن، به خودی خود برتری و مزیّت ندارد و تنها ملاک برتری و تفاضل انسان ها با هم، تقوا و پرهیزگاری است و برای همین است که گفته شده مرد و زن در معيارهاى الهى همتاى هم هستند و هر يک تلاش كند به كمال واقعى كه قرب پروردگار جهان و وصول به بهشت برين است نايل خواهد شد.(1) آیات متعددی از قرآن مجید نیز بر این قاعده کلی دلالت دارد که از آن میان می توان به آیات 195 سوره آل عمران(2) و 97 سوره نحل(3) و 13 حجرات(4) مراجعه کرد که در آنها صریحا تبعیض جنسیتی در پذیرش اعمال و پاداش آنها و حیات پاک نفی شده و تنها ملاک گرامی تر بودن آحاد بشر بر همدیگر، تقوا و پرهیزکاری معرفی شده است.
علاوه بر این چارچوب نظری، در قرآن مجید، نمونه هایی از زنان پرهیزگار و متقی به عنوان الگو معرفی شده اند. از اوصاف برخی از این زنان حتی می توانیم به این نتیجه برسیم که آنها در رشد معنوی و کمالات دینی، مرتبه ای دون مراتب انبیاء نداشته اند. برای مثال در آیات 16 تا 20 سوره مریم(5) و نیز در آیه 12 سوره تحریم(6) درباره حضرت مریم(سلام الله علیها) این گزاره ها مطرح می شود که ایشان با ملائک ارتباط داشته و از جانب خدا برای امر خاصی برگزیده شده بود و به دست خدا تطهیر شده و معصوم و مطیع خدا و از تصدیق کنندگان کتاب های او بود و مستقیما از عالم غیب دستور العمل می گرفت و ملائک از آینده به او خبر می دادند. همچنین در آیه 11 همین سوره تحریم(7) با اشاره به آسیه همسر فرعون، از او به عنوان الگویی نیک برای همه انسان ها اعم از مردان و زنان یاد شده است.
این ها فقط دو مثال قرآنی برای زنانی است که با سیر و سلوک در والاترین مراتب ایمان، به مقامات قرب الهی که مختص به انبیاء است، رسیده اند و گرنه در تاریخ اسلام، زنان فراوانی از جمله حضرت فاطمه زهرا، حضرت زینب کبری، حضرت خدیجه، حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیهن اجمعین) و... نیز به چشم می خورند که واجد چنین شرایطی بودند. بنابراین زنان نیز مانند مردان و بدون هیچ تفاوتی با آنها، در رسیدن به «درجات معنوی» می توانند مراتبی مانند مراتب انبیای الهی داشته باشند و این حق از سوی خداوند از آنها سلب نشده است.
ثانیا: نبوت مقامی «عملی و اجرایی پر مشقّت» است که مناسب حال مردان است؛ اگر به این نکته توجه کنیم که نبوّت و رسالت، نه مقامی تشریفاتی، بلکه منصبی اجرایی و نیازمند به تحمّل و صبر در برابر مشقات فراوان – هم چون مشقاتی که حضرت نوح و عیسی و موسی و ایوب(علیهم السلام) و پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآلله) برای هدایت نوع بشر متحمل شدند – است، بدین ترتیب خواهیم دید که مناسب با خصوصیات بدنی و جسمی و روحی مردهاست. چرا که با تمامی افراد جامعه تماس می گیرد و فرماندهی جنگ و دیگر مسائل را بر عهده می گیرد و ممكن است در وضعيتی قرار گیرد که برای زنان با آن وجود و ملاحظات لطیف شان، بسیار طاقت فرسا و یا حتی فراتر از تحمل شان باشد.
زنان و مردان تفاوت های جسمی و روحی بسیار زیادی دارند که در صدر آنها می توان به تفاوت در عضله ها و استخوان بندی و قدرت بدنی(8) – در بعد جسم - و نیز تأثیر عواطف و احساسات و هیجانات و ترس ها در تصمیم گیری های زنان(9) – در بعد روح و روان – اشاره کرد. این تفاوت ها خواه ناخواه موجب قدرت بیشتر مردان در مواجهه با مسائل و ناملایمات روزمره می گردد.
اتفاقا اگر درست به موضوع نگریسته شود می بینیم که این تقسیم وظایف متناسب با توانایی ها و سرشت و طبیعت اشخاص است و معاف بودن زنان از تکلیف سنگین و پرمشقت رسالت، نه تنها امری تبعیض آمیز نیست بلکه عین عدالت الهی است. چرا که در تعریف عدل می خوانیم: «وضع كل شيء في موضعه و اعطاء كل ذي حقّ حقّه»(10)؛ (هر چیزی را به جای خود نهادن و دادن حقّ هر ذی حقّی به او) معنایی که بسیار شبیه بیانی از امام علی(علیه السلام) است که در تعریف آن فرموده اند: «الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا»(11)؛ (عدل همه امور را در سر جای خودشان قرار می دهد.)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.