پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در بیان جلب و جذب دوستان و ياران می فرماید: «كسى كه ساقه درخت وجودش نرم است، شاخه هايش فراوان است»، امام در این تعبیرِ کنایی، انسان را به منزله درختی دانسته كه با نرمش و انتخاب محبت به جای خشونت، می تواند دوستان بسیاری را جذب نماید، در حالى كه خشونت در رفتار، سبب انزوا انسان می شود، بر این اساس خداوند به پیامبر می فرماید: «به سبب رحمت الهى در برابر مؤمنان، نرم و مهربان شدى و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو پراكنده مى شدند».
پاسخ تفصیلی:
امام(عليه السلام) در حکمت 214 «نهج البلاغه»، به نكته مهمى درباره جلب و جذب دوستان و ياران اشاره كرده و مى فرمايد: (كسى كه ساقه درخت وجودش نرم است، شاخه هايش فراوان است)؛ «مَنْ لَانَ عُودُهُ كَثُفَتْ(1)أَغْصَانُهُ(2)».
«عود» به معناى چوب است، خواه از درخت جدا شده يا جزء درخت باشد و در اينجا به معناى تنه درخت است. اين سخن تعبير كنايى لطيفى است و اشاره به اين است كه افراد متواضع و با محبت، دوستان فراوانى را گرد خود جمع مى كنند و به عكس، افراد خشن و غير قابل انعطاف دوستان را از گِرد خود پراكنده مى سازند. مى دانيم شاخه ها از كنار ساقه ها جوانه مى زند، ساقه اى كه خشك و كم آب باشد شاخه هاى كمترى از آن مى رويد و ساقه اى كه نرم است، از گوشه و كنارش شاخه هاى فراوانى مى رويد، هم چنین آب و رطوبت از اجزا و عوامل اصلى رويش گياه می باشد، در حالى كه كمبود آب هم درخت را پژمرده مى كند و هم سبب رشد شاخه هاى كمترى می شود. انسان نيز به منزله درختى است كه اگر نرمش از خود نشان بدهد و خشونت را كنار بگذارد و محبت را به جاى آن بنشاند افراد زيادى به سوى او جذب مى شوند در حالى كه اگر خشن و انعطاف ناپذير باشد، نزديك ترين بستگان و خويشاوندان و دوستان نيز از او فاصله مى گيرند. اين معنا در قرآن مجيد [همان گونه كه قبلاً نيز اشاره شده] درباره پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) به صورت الگو بيان شده است. در آيه 159 سوره «آل عمران» مى خوانيم: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ»؛ (به سبب رحمت الهى در برابر مؤمنان، نرم و مهربان شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو پراكنده مى شدند).
جاذبه اخلاقى پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و ائمه هدى(عليهم السلام) مصداق روشنى از اين گفتار حكيمانه است. در حديثى درباره پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «كانَ أكْرَمُ النّاسِ وَ ألْيَنُ النّاسِ ضَحّاكاً بَسّاماً»(3)؛ (پيامبر(صلى الله عليه وآله) كريم ترين و نرمخوترين مردم، بسيار خنده رو و متبسم بود). در نامه امام(عليه السلام) به محمد بن ابى بكر آمده است: «وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَكَ وَ ابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَكَ»؛ (در برابر آنها متواضع باش و با چهره گشاده مردم را ملاقات كن). همچنین رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) در حديث ديگرى می فرمایند: «أَلَا أُخْبِرُكُمْ بِمَنْ تَحْرِمُ عَلَيْهِ النّارُ غَداً»؛ (آيا به شما خبر دهم چه كسى آتش دوزخ در فرداى قيامت بر او حرام است؟)، عرض كردند: آرى يا رسول الله(صلى الله عليه وآله)، فرمود: «الْهَيِّنُ الْقَريبُ اللَّيِّنُ السَّهْلُ»(4)؛ (كسى كه آسان مى گيرد و به مردم نزديك و نرمخوست و سخت گيرى نمى كند).
اگر «حُسن خُلق» در احاديث سرچشمه فراوانى براي روزى معرفى شده، يا سبب عمران و آبادى شهرها و فزونى عمرها دانسته شده به همين دليل است كه انسان در سايه آن اعوان و انصار فراوانى پيدا مى كند و به كمك آنها مى تواند مشكلات مهم زندگى را حل كند. برعكس در روايتى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) آمده است: «سُوءُ الْخُلْقِ نَكَدُ الْعيشِ وَ عَذابُ النَّفْسِ»(5)؛ (بدخُلقى سبب تنگى معيشت و رنج روح و روان مى شود).
محمّد عبده در «شرح نهج البلاغه» خود تفسير ديگرى براى اين عبارت دارد، او مى گويد: منظور از «ليّنُ الْعُود» طراوت جسمانى انسان و نشاط او و داشتن فضل و همت است و منظور از «كثرت أغصان» كثرت آثارى است كه از او آشكار مى شود؛ گويى هر اثرى، شاخه اى از وجود اوست؛ ولى در پايان فزونى اعوان و انصار را به عنوان تفسير ديگرى ذكر كرده است. به نظر مى رسد آنچه در بالا گفته شد مناسب تر و با آيات و روايات همسوتر باشد.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.