پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) درباره تحصیل «آرامش» در زندگی می فرماید: «چشم خود را بر خاشاك فرو بند وگرنه هرگز رضايت خاطر پيدا نخواهى كرد»، منظور حضرت این است که زندگى همه انسانها توام با مشکلات و نیازمند تحمل و بردباری است، حال اگر انسان در برابر هر مشكلى بى تابى نماید، هرگز آرامش روحی را درک نکرده و از زندگی و نعمت هاى پروردگار خشنود نمی شود و ممکن است سر از شكايت از خدا درآورده و سعادت اخروی خود را به خطر بیندازد.
پاسخ تفصیلی:
امام علي(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه اش دستور بسيار خوبى براى تحصيل «آرامش» در زندگى مى دهد و مى فرمايد: (چشم خود را بر خاشاك و رنج ها فرو بند تا هميشه راضى باشى)؛ «أَغْضِ عَلَى الْقَذَى وَ الاَلَمِ تَرْضَ أَبَداً».
«أَغْضِ» از ريشه «اغضاء» به معناى نزديك كردن پلك هاى چشم به يكديگر است بى آنكه كاملاً آن را ببنديم، از اين رو آن را در فارسى به فرو بستن ترجمه مى كنند. «قَذَى» به معناى خاشاك و اشياى ريزى است كه در چشم مى افتد و چشم را ناراحت مى كند و «أَلَم» به معناى درد و رنج است. اشاره به اين كه زندگى انسان در اين جهان به هر حال آميخته با ناراحتى هايى است و شايد هيچ كس را نتوان پيدا كرد كه از چيزى ناراحت نباشد، گاه مشكلاتى براى خود مى بيند و گاه براى فرزندان و بستگان، يا دوستان، يا همشهريان، يا هموطنان و امثال آن و اگر انسان تاب تحمل هيچ مشكلى را نداشته باشد و در برابر هر مشكلى بى تابى و جزع و فزع كند، هرگز رضايت خاطر و آرامش روح پيدا نخواهد كرد، بنابراين انسان بايد صبور و شكيبا و داراى تحمل باشد تا بتواند آرامش خود را در زندگى حفظ كند و از حيات خود راضى و از نعمت هاى پروردگار خشنود باشد و گرنه اين بى تابى ها ممكن است سر از شكايت از پروردگار درآورد و سعادت انسان را بر باد دهد.
در تعدادى از نسخ «نهج البلاغه» مانند نسخه «ابن ميثم» و «منهاج البراعة» و همچنين علامه مجلسى در «بحار الانوار» كه مستقيماً از «نهج البلاغه» نقل كرده اند به جاى «وَ الاَلَمِ»«وَ اِلَّا لَمْ» آمده است كه مفهوم جمله چنين مى شود: «چشم خود را بر خاشاك فرو بند وگرنه هرگز رضايت خاطر پيدا نخواهى كرد». اين نسخه مناسب تر به نظر مى رسد؛ زيرا چشم فرو بستن از «قذى»؛ (خاشاك) مفهوم روشنى دارد، امّا چشم فرو بستن از «اَلَم»؛ (درد و رنج) مفهوم مناسبى ندارد. انسان درد و رنج را بايد تحمل كند نه آنكه چشم بر آن فرو بندد. اضافه بر اين آهنگ جمله نيز با نسخه اخير مناسب است نه با نسخه قبل.
افزون بر اين در «نهج البلاغه» نيز امام(عليه السلام) تعبيرى دارد كه مناسب نسخه دوم است آنجا كه مى فرمايد: «وَ أغْضَيْتُ عَلَى الْقَذَى وَ شَرِبْتُ عَلَى الشَّجَا»(1)؛ (چشم بر خاشاك فرو بستم و با گلويى كه استخوان در آن گير كرده بود جرعه تلخ حوادث را نوشيدم). «ابن ابى الحديد» در «شرح نهج البلاغه» خود شعر مناسبى از يكى از شعراى عرب نقل كرده است كه مى گويد:
«إذا أنْتَ لَمْ تَشْرَبْ مِراراً عَلَى الْقَذى *** ظَمِئْتَ وَ أيُ النّاسِ تَصْفُو مَشارِبُهُ»
(اگر خاشاك را در آب نوشيدنى خود تحمل نكنى هميشه تشنه خواهى ماند و كدام انسان است كه هميشه نوشیدنی اش زلال باشد).
شاعر ديگرى مى گويد
«وَ مَنْ لَمْ يَغْمِضْ عَيْنَهُ عَنْ صَديقِهِ *** وَ عَنْ بَعْضِ ما فِيهِ يَمُتْ وَ هُوَ عاتِبٌ»
(كسى كه نسبت به عيوب دوستش اغماض نداشته باشد از دنيا مى رود در حالى كه دائماً در حال سرزنش كردن است).(2)
در حديثى از «مستطرفات سرائر» مى خوانيم كه امام صادق(عليه السلام) از پدر بزرگوارش امام باقر(عليه السلام) نقل مى كند: «أكْثَرُ أهْلِ الْجَنَّةِ الْبُلْهُ»؛ (بيشترين بهشتيان، افراد كم خرد هستند). راوى عرض مى كند: منظورتان ابلهان و افراد مجنون و بيمار است؟ امام(عليه السلام) مى فرمايد: نه؛ «الّذينَ يَتَغَافَلُونَ عَمّا يَكْرَهُونَ يَتَبَالَهُونَ عَنْهُ»(3)؛ (منظورم كسانى است كه در برابر عوامل ناراحتى تغافل مى كنند و خود را به بي خبرى مى زنند).(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.