پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در گفتاری حکیمانه به انگیزه ها و نتایج تقوا اشاره کرده و می فرمایند: «تقواى الهى پيشه كنيد؛ همانند انسان با ایمانی كه براى اطاعت خدا دامن به كمر زده و خود را از علائق مادى جدا ساخته و با بصيرت و جدیت و ترس از مجازات الهی، در اندیشه توشه برای سعادت ابدی می باشد». آری بر اساس آیات قرآن، تقوا بهترين زاد و توشه و نشانه قرب به پروردگار و جواز عبور از دروازه هاى بهشت است. در واقع امام(ع) تقوا را به صورت جامعى كه بازتاب عملى گسترده اى دارد تفسير كرده است.
پاسخ تفصیلی:
امام علي(عليه السلام) در حکمت 210 «نهج البلاغه»، دستور به تقوا مى دهد؛ ولى تقوا را با پنج وصف همراه مى سازد كه در واقع انگيزه هاى تقوا و نتايج آن را در بر دارد، مى فرمايد: (تقواى الهى پيشه كنيد؛ تقواى كسى كه براى اطاعت خدا دامن به كمر زده در حالى كه خود را از [علائق مادى] جدا ساخته و سخت [در اين راه] مى كوشد و با بصيرت در راه خدا با چابكى گام بر مى دارد و از ترس اعمالِ خود، به سرعت [به سوى مغفرت الهى] پيش مى رود و در بازگشت به پناهگاه اصلى [آخرت] و به سرانجام زندگى و عاقبت كار مى انديشد)؛ «اِتَّقُوا اللَّهَ تَقِيَّةَ مَنْ شَمَّرَ تَجْرِيداً، وَ جَدَّ تَشْمِيراً، وَ كَمَّشَ فِي مَهَل، وَ بَادَرَ عَنْ وَجَل، وَ نَظَرَ فِي كَرَّةِ الْمَوْئِلِ، وَ عَاقِبَةِ الْمَصْدَرِ، وَ مَغَبَّةِ الْمَرْجِعِ». در سخن امام(ع)، «كَرّة» به معناى بازگشت و «مَوْئِل» به معناى ملجأ و پناهگاه از ماده «وَئْل» (بر وزن وَعْد) گرفته شده است و «مَغَبَّة» به معناى فرجام و پايان كار است.
مى دانيم تقوا و پرهيزكارى بهترين زاد و توشه سفر آخرت: «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى»(1)، و والاترين نشانه شخصيت انسان و قرب او در درگاه خدا: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاكُمْ»(2)، و جواز عبور از دروازه هاى بهشت است: «تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِى نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ كَانَ تَقِيّاً».(3)
ولى تقوا مراحلى دارد كه بستگى زيادى به انگيزه هاى آن و نشانه هايى در آثار آن دارد و امام(عليه السلام) در اينجا بالاترين مرحله تقوا را پيشنهاد مى كند كه پنج وصف در آن موجود است. نخست به شخص باايمانى اشاره مى كند كه دامن همت به كمر زده و خود را از علايق مادى جدا ساخته است. «شمّر» از ماده «تشمير» به معناى دامن به كمر زدن و «تجريد» به معناى جدا شدن است). دومين وصف اين است كه بعد از آمادگى كامل با جديت تمام در اين مسير گام بر مى دارد.
سومين وصف اين كه در عين جديت، با بصيرت و دقت حركت مى كند و چالاكى را با فكر و انديشى مى آميزد. «كَمَّشَ» در اصل از ماده «كَمْش» (بر وزن نقش) و يا از ماده «كَمَش» (بر وزن عطش) گرفته شده و به معناى چابكى و چالاكى است.(4) چهارمين توصيف، انگيزه او، ترس از مجازات الهى به علّت گناهان و يا ترس از پايان يافتن عمر پيش از اندوختن زاد و توشه براى سفر آخرت است. پنجمين وصف اين كه او دائماً درباره سعادت جاويدان و جايگاهش در آخرت و سرانجامِ اين حركت و منزلگاهى كه به آن منتهى مى شود، مى انديشد. به يقين كسى كه با اين انگيزه هاى بسيار قوى و مؤثر و با آمادگى كامل و تلاش توأم با بصيرت در اين راه گام بر دارد به عالى ترين درجه تقوا رسيده است.
كوتاه سخن اين كه امام(عليه السلام) تقوا را به صورت جامعى كه بازتاب عملى گسترده اى دارد تفسير كرده است.
در تفسير آيه شريفه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَ لَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُّسْلِمُونَ»(5)؛ (اى كسانى كه ايمان آورده ايد! آن گونه كه حق تقوا و پرهيزكارى است، از [مخالفتِ فرمانِ] خدا بپرهيزيد، و جز بر آيين اسلام از دنيا نرويد)، از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل شده كه منظور از به جا آوردن حق تقوا اين است كه: «أَنْ يُطَاعَ فَلَا يُعْصَى وَ أَنْ يُذْكَرَ فَلَا يُنْسَى»(6)؛ (كه خدا [هرگز] معصيت نشود و به ياد خدا باشند و هرگز او را فراموش نكنند).
امام صادق(عليه السلام) در تفسير این آيه می فرماید: «يُطَاعَ فَلَا يُعْصَى وَ يُذْكَرَ فَلَا يُنْسَى وَ يُشْكَرَ فَلَا يُكْفَرُ»(7)؛ (حق تقوا اين است كه خدا اطاعت شود و معصيت نشود و به ياد او باشند و فراموش نكنند و شكر نعمت هايش به جا آورند و كفران نكنند).(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.