پاسخ اجمالی:
ایشان درباره نتيجه «تدبیر و دوراندیشی» و در مقابل آن «تفریط و بی خیالی» می فرماید: «ميوه درختِ تفريط، پشيمانى و ميوه درختِ دورانديشى، سلامت است»، لغت شناسان افراط را به معنى زياده روى و تفريط را به معنى كوتاهى و كم كارى تفسير کرده اند، اما ذکر تفريط بصورت مستقل، هرگونه انحراف از حق را شامل می شود. لذا امام(ع) دورانديشى را به درخت پرثمرى تشبيه كرده كه ميوه آن سلامت است، اما تفريط را به شجره خبيثه اى تشبيه کرده كه ميوه آن پشيمانى است. از این رو می فرماید: «تدبير پيش از عمل تو را از پشيمانى [بعد از عمل] ايمن مى سازد».
پاسخ تفصیلی:
امام علي(عليه السلام) در حکمت 181 نهج البلاغه، نتيجه «تفريط» و ثمره «دورانديشى» را در عبارتى كوتاه و پرمعنا بيان كرده مى فرمايد: (ميوه درختِ تفريط، پشيمانى و ميوه درختِ دورانديشى، سلامت است)؛ «ثَمَرَةُ التَّفْرِيطِ النَّدَامَةُ، وَ ثَمَرَةُ الْحَزْمِ السَّلاَمَةُ».
امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى واژه «تفريط» را نقطه مقابل «حَزْم» شمرده كه به معناى دورانديشى و تدبير امور و آينده نگرى است، بنابراين «تفريط» در اين كلام به معناى ترك دورانديشى و تدبير در امور و انحراف از حق است؛ خواه از طريق زياده روى باشد يا كوتاهى و كم كارى. درست است كه تفريط غالباً در مقابل افراط ذكر مى شود و افراط را به معناى زياده روى و تفريط را به معناى كوتاهى و كم كارى تفسير مى كنند، ولى هرگاه تفريط به طور مستقل ذكر شود ممكن است هرگونه انحراف از حق و واقعيت را شامل گردد، همان گونه كه در كلام بالا چنين به نظر مى رسد. صاحب كتاب «لسان العرب»، تفريط را به معناى ضايع كردن چيزى تفسير مى كند كه اين ضايع كردن ممكن است عوامل مختلفى داشته باشد.
بنابراين امام(عليه السلام) دورانديشى را به درخت بارور و پرثمرى تشبيه كرده كه ميوه آن سلامت است و در نقطه مقابل آن تفريط را به شجره خبيثه اى تشبيه فرموده كه ميوه آن ندامت و پشيمانى است. اين همان چيزى است كه بارها در زندگى خود و ديگران آن را تجربه كرده ايم. مخصوصا بسيار مى شود كه انسان به امورى به ديده حقارت مى نگرد و سرانجام ضربه سنگينى از ناحيه آن مى خورد همان گونه كه بعضى از دانشمندان گفته اند: شخص عاقل هرگز نبايد چيزى از خطاها و لغزش هايش را كوچك بشمرد؛ زيرا هنگامى كه انسان چيزى را كوچك مى شمرد در مشكلات بزرگى مى افتد. در تاريخ ديده ايم كه گاه دشمنانى كه به نظر كوچك مى آمدند حكومتى را زايل كردند و بسيار ديده ايم كه گاه بيمارى كوچكى كه مورد بى اعتنايى واقع مى شود ضربه سنگينى به سلامت ما مى زند و نهرهاى بزرگ و سيلاب ها را ديده ايم كه از جوى هاى كوچك تشكيل مى شوند.(1)
در اين كه ميوه تلخ نهال تفريط، پشيمانى است جاى ترديد نيست، قرآن مجيد نيز به اين حقيقت اشاره كرده و به مسلمانان هشدار مى دهد كه: (و از بهترين دستورهايى كه از سوى پروردگارتان بر شما نازل شده پيروى كنيد پيش از آن كه عذاب الهى ناگهان به سراغ شما درآيد؛ در حالى كه از آن آگاه نيستند، [اين دستورها براى آن است كه] مبادا كسى روز قيامت بگويد: افسوس بر من از كوتاهى هايى كه در اطاعت فرمان خدا كردم و از مسخره كنندگان [آيات او] بودم)؛ «وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِّنْ رَّبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ العَذَابُ بَغْتَةً وَ أَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ * أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَا عَلَى مَا فَرَّطْتُ فِى جَنْبِ اللهِ».(2) در حديثى نيز از امام هادى(عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: «اُذْكُرْ حَسَراتِ التَّفْريطِ تَأْخُذْ بِقَديمِ الْحَزْمِ»(3)؛ (افسوس هاى ناشى از تفريط را به ياد آور تا به دورانديشى اهميت دهى).
درباره ثمرات و تفسير مسئله حزم و دورانديشى نيز كه نقطه مقابل تفريط است روايات فراوانى رسیده؛ از جمله امام على بن ابى طالب(عليه السلام) در حديثى می فرماید: «التَّدْبيرُ قَبْلَ الْعَمَلِ يُؤمِنُكَ مِنَ النَّدَمِ»(4)؛ (تدبير پيش از عمل تو را از پشيمانى [بعد از عمل] ايمن مى سازد). در حديث ديگرى از همان حضرت آمده است: «مَنْ نَظَرَ فِى الْعَواقِبِ سَلِمَ مِنَ النَّوائِبِ»(5)؛ (كسى كه دورانديش باشد و پايان كار را ببيند از گرفتارى ها و مصائب سالم خواهد ماند).
در تفسير «حزم» از همان حضرت آمده است كه فرمود: «الْحَزْمُ النَّظَرُ فِى الْعَواقِبِ وَ مُشاوَرَةُ ذَوِى الْعُقُولِ»(6)؛ (حزم همان عاقبت نگرى و مشورت با صاحبان فكر و انديشه است). گرچه گاه مى شود كه تفريط از سستى و تنبلى سرچشمه مى گيرد، اما غالباً منشأ تفريط همان ترك دورانديشى است. اين نكته نيز قابل توجه است كه گاه انسان در مطالعه عواقب امور تفريط مى كند و گرفتار نوعى وسواس و در نتيجه تفريط مى شود. در اين گونه موارد حزم آن است كه اين گونه عاقبت انديشى ها رها شوند و انسان تصميم بگيرد كه با شجاعت وارد كار شود و اين، شبيه چيزى است كه بعضى از فقها مى گويند: گاه احتياط در ترك احتياط است.
آخرين نكته اى كه در اينجا لازم به ذکر است، اين است كه منظور از سلامت در عبارت بالا تنها سلامت دين نيست؛ بلكه سلامت دنيا، جسم، خانواده، كسب و كار و سلامت جامعه نيز در دورانديشى و ترك هرگونه تفريط و مسامحه كارى است.(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.