پاسخ اجمالی:
«شیخیّه» معتقد است كه امام زمان(عج) با بدنى هورقليايى در عالم مثال در شهر جابلقا و جابرسا زندگى مى كند و هرگاه بخواهد به عالم دنیا تشريف بياورد، صورتى از صورت هاى اهل اين دنیا را مى پوشد تا كسى او را نشناسد. اين نظريه منكر وجود امام زمان(عج) در روي زمين است و با ادله عقلي ضرورت وجود امام(ع) نمي سازد و ادعايشان فاقد دليل است.
پاسخ تفصیلی:
يكى از مهمترين انديشه هاى شيخيه به رياست شيخ احمد احسائى، اعتقاد به «بدن هورقليايى» است كه اين بدن در شهر «جابُلقا» و «جابُرسا» قرار دارد. او به گمان خود با اين نظريه، سه مسئله مهم و عميق فلسفى را تحليل نموده است؛ يعنى معراج جسمانى رسول خدا(صلى الله عليه و آله) و معاد جسمانى و حيات امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) را در طول بيش از ده قرن.
او معتقد است كه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) با بدنى غير عنصرى و تنها هورقليايى در شهر جابلقا و جابرسا زندگى مى كند. شيخ احمد احسائى، امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) را زنده و در عالم «هورقليا» مى داند.(1)
وى مى گويد: «هورقليا ملك آخر[عالمی دیگر] است كه داراى دو شهر جابرسا كه در مغرب قرار دارد و جابلقا كه در مشرق واقع است مى باشد. پس حضرت قائم(عجل الله تعالی فرجه) در دنيا در عالم مثال نيست؛ اما به گونه اى است كه به صورت هيكل عنصرى مى باشد با مثالش و با روحش در ارواح است».(2)
او همچنين مى گويد: «امام زمان(عليه السلام) در هنگام غيبت در عالم هورقليا است و هر گاه بخواهد به «اقاليم سبعه» تشريف بياورد، صورتى از صورت هاى اهل اين اقاليم را مى پوشد و كسى او را نمى شناسد. جسم و زمان و مكان ايشان لطيف تر از عالم اجسام بوده و از عالم مثال است».(3)
عقيده و نظر «شيخيه» به سركردگى شيخ احمد احسائى، درباره كيفيت وجود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در عصر غيبت و كيفيت بدن او و مكان او از اشكالات بسيارى برخوردار است. اينك به برخى از آنها اشاره مى كنيم:
1. تحليل اين بدن هورقليايى و اعتقاد به حيات امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) با بدن «هورقليايى» در واقع به معناى انكار امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در روى زمين است؛ زيرا اگر مراد آن است كه حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه) در عالم مثال و برزخ چه برزخ اول يا برزخ دوم زندگى مى كند يا آن چنان كه قبر را آنان از عالم هورقليا مى دانند، پس آن حضرت حيات با بدن عنصرى ندارد و حياتش مثل حيات مردگان در عالم برزخ است و اين با احاديث متواتر «عدم خالی بودن زمين از حجت» سازگارى ندارد.
2. اين اعتقاد با ادله عقلى كه بر ضرورت وجود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در اين عالم حکم می کند، مناسبت ندارد.
3. شيخ احمد احسائى، عالم هورقليا را حد وسط بين دنيا و ملكوت معرفى مى كند؛ در حالى كه عالم ملكوت همان عالم مثال است.
4. اين سخن كه حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه) با بدن هورقليايى زندگى مى كند صرفاً يك ادعاى بدون دليل است و هيچ دليل عقلى و نقلى بر آن اقامه نشده است.
5. در قرن سيزدهم، گزاف گويى و به كار بردن واژه هاى نامأنوس و الفاظ مهمل، بسيار رايج شد و حتى عوام مردم اينها را نشانه علم و دانش مى پنداشتند و بعيد نيست كه شيخ احمد احسائى و نيز سيد كاظم رشتى به جهت خوشايند جاهلان و عوام به اين واژه ها و كلمات روى آورده باشند.
نتيجه سخنان شيخ احمد، پيدايش مذاهب ضالّه بابيت و بهائيت بود و سرانجام بى دينى ای که توسط «كسروى» به نام «آیین پاک» بوجود آمد و اين ميدان عمل و نتايج اسفبار سخنان شيخيه، خود محك و ملاك خوبى بر ضعف و سستى اين سخنان است.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.