پاسخ اجمالی:
کم کردن اعتبار دین مسیح بواسطه عملکرد سوء اربابان کلیسا در دوران حاکمیت و آمیختگی دیدگاه های رهبران کلیسا با هواهای نفسانی عامل طرح این نظریه شد و بازتاب نظریه سیاسی لیبرالیسم در پلورالیسم به سبب شخصی شدن دین، اسباب شکوفایی پلورالیسم دینی را فراهم ساخت. از سویی ارتباط مردم جهان با یکدیگر و تفاهم ادیان، مبارزه با الحاد و بی دینی، افول معنویت در غرب و جلوگیری از خونریزی بین ادیان، و... از عوامل دیگر شکل گیری پلورالیسم دینی می باشد.
پاسخ تفصیلی:
در مورد علل و عوامل طرح نظریه «پلورالیسم دینی» می توان به عواملی اشاره کرد:
1- فرو کاستن از اعتبار دین مسیحی: عملکرد سوء ارباب کلیسا در دوران حاکمیت آن، درآمیختن ایده ها و هواهای شخصی نفسانی رهبران آن از طرفی، و نارسایی های معرفتی دین مسیحی از طرف دیگر، و نیز گسترش فرقه های مذهبی در درون مسیحیت، از جمله عواملی بودند که با بروز و ظهور عقل گرایی به عنوان بارزترین شاخصه های نهضت روشنگری اروپا در تعارض بود، و لذا درصدد فرو کاستن اعتبار دین مسیحی برآمده و نظریه «پلورالیسم دینی» در قلب اروپا و از خود «مسیحیت» مطرح شد.
2- بازتاب «لیبرالیسم» در «پلورالیسم»: نظریه سیاسی «لیبرالیسم» که بر دو قلمرو امور عمومی و شخصی تأکید می ورزید و از سویی دین را نیز جزء امور شخصی قلمداد کرده و گرایش های دینی متفاوت را به عنوان آزادی های شخصی به رسمیت می شناخت، بستر مناسب برای رشد و شکوفایی «پلورالیسم دینی» را بیشتر فراهم ساخت.
3- گره خوردن سرنوشت ساکنان زمین به یکدیگر و تبدیل جهان به یک واحد ارتباطی، ضرورت تفاهم ادیان را بر تابیده و آنان را به این نتیجه گیری رسانده است.
4- رواج اندیشه های الحادی و ضدّ دینی نیز گاه سبب تفاهم و هم گرایی اندیشمندان دین مدار ادیان گوناگون گردیده است.
5- افول معنویت در غرب را نیز می توان یکی دیگر از عوامل رویکرد «مسیحیت» به این نظریه دانست.
6- آشنایی پاره ای از عالمان اهل کتاب به درستی دعاوی دیانت اسلامی از سویی و وجود ملاحظاتی در ترک دین آبا و اجدادی ایشان نیز سبب شده است که آن ها به اسلام به عنوان دین سهیم در حقّ و حقیقت بنگرند.
7- بستر تاریخ روابط پیروان مذاهب و ادیان جهان، پر از خون هایی بوده که در جنگ و ستیز میان پیروان ادیان ریخته شده است. دور از انتظار نیست که خشکاندن سرچشمه های این تعامل خونبار، مسیحیان دلسوز را برانگیخت تا تصمیم بگیرند که با طرح پلورالیسم دینی از تکرار آن رویدادهای تلخ جلوگیری کنند.
8- اروپای مسیحی، تعصّب دینی را بیش از هر مورد دیگر در مخالفت با «یهود»[نژاد سامی] به کار می بردند، چه یهودیان به عنوان قاتلان حضرت «مسیح»(علیه السلام) معرفی می شدند. از این رو می توان گفت: همزمان با ایده تشکیل دولت «یهود»، کار فکری در جهت طرح و گسترش اندیشه «پلورالیسم دینی» در سراسر اروپا از سوی جریان های فکری سیاسی چون «فراماسونری» و اندیشمندان یهودی و طرفداران آن ها آغاز گردید، تا زمینه پذیرش دولت یهود در اروپا و توسط ملت های اروپایی و مسیحی را فراهم آورند. و لذا می توان گفت که میوه شیرین کثرت گرایی را پیش از همه، یهودیان و به تعبیر درست تر «صهیونیسم» سیاسی چید، و در پرتو این اندیشه بود که می توانستند در جوامع اروپایی و مسیحی مورد پذیرش و حمایت واقع شوند.
9- غرب استعمارگر و توانمند از نظر تکنولوژی و قدرت صنعتی، نیازمند تأمین مواد خام و تشنه گسترش سلطه استعماری بر جهان غیر مسیحی، و نیازمند هموار کردن راه ورود در سایر جوامع دینی بود. از مهم ترین موانع موجود بر سر راه آنان، تعصب دینی پیروان سایر ادیان بود. لذا با طرح کثرت گرایی دینی این مانع را از سر راه گسترش سلطه خود بر جهان برداشت.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.