پاسخ اجمالی:
لذّت بخش بودن ارتباط با پروردگار امری است منوط به رعایت برخی از شرایط و مرتفع نمودن برخی از موانع که در آیات قرآن و احادیث اهل بیت(ع) نیز بدان اشاره شده است. برخی از آن شرایط و موانع عبارت اند از: 1. کسب معرفت و شناخت نسبت به پروردگار. 2. آشنایی با آداب، معارف و مفاهیم نماز و رعایت آنها. 3. ترک گناه و معصیت، و دوری از محرّمات، به ویژه لقمه حرام. 4. خشوع و حضور قلب در نماز. 5. حفاظت از عبادت و عدم سستی در آن.
پاسخ تفصیلی:
عبادت و پرستش خداوند متعال به عنوان متعالی ترین نمود مناجات و ارتباط با پروردگار باید عملی لذّت بخش باشد. انسان به عنوان موجودی محدود و ممکن الوجود و سراسر نیاز، هنگامی که با خالق واجب الوجوب و بی نیاز خویش سخن می گوید، به واسطه این ارتباط احساس بی نیازی و استغنا می کند و لذّتی معنوی سراسر وجودش را می گیرد که حسّ رضایت و آرامش را به دنبال دارد. با این وجود، گاهی در عبادات فردی و جمعی فقدان چنین لذّتی احساس می گردد! چرا این احساس ناب در همه عبادات پدید نمی آید و تجربه نمی گردد؟ چه موانعی لذّت عبادت را از ما سلب می نماید، و بال عروج به ملکوت را به حرکاتی بی روح بدل می کند؟
در این مطلب می کوشیم به صورتی اجمالی این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم.
باید توجّه داشت که نماز نیز همانند هر عمل دیگری نیازمند دقّت نظر و توجّه است. با توجّه به سفارشاتی که در کلام معصومین(علیهم السلام) در رعایت آداب نماز بیان شده است، نمی توان انتظار داشت بدون توجّه به این سفارشات از حال و کیفیّت نمازمان احساس رضایت و انتظار اثر داشته باشیم. به عبارتی، لذّت بخش بودن ارتباط با پروردگار امری است منوط به رعایت برخی از شرایط و مرتفع نمودن برخی از موانع که در آیات قرآن و احادیث اهل بیت(ع) نیز بدان اشاره شده است. برخی از آن شرایط و موانع عبارت اند از:
1. کسب معرفت و شناخت نسبت به پروردگار
هر چه شناخت و معرفت انسان نسبت به پدیده ای بیشتر گردد، اشتیاقش نسبت به آن مضاعف خواهد شد. یعنی اشتیاق به هر پدیده ای نتیجه شناخت آن است. به همین دلیل است که در آموزه های اهل بیت(علیهم السلام) به کسب معرفت و شناخت نسبت به پروردگار تاکید شده است. حضرت امام حسين(عليه السلام) در ميان اصحاب خود فرمود: «أَيُّهَا النَّاسُ إِنَ اللَّهَ جَلَ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلَّا لِيَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَا سِوَاه»(1)؛ (اصحاب من! خداوند مردم را آفريد تا او را بشناسند، وقتى شناختند او را مى پرستند، وقتى او را پرستيدند، از پرستش ديگران دست مي كشند).
بنابراین می بینیم که شناخت خداوند متعال تأثیر بسزایی در عبادت ما نسبت به آن وجود مقدس دارد. وقتی ما بدانیم در عبادت با چه وجود مقدّس، مهربان، رئوف و قادری سخن می گوییم، انگیزه، نگاه و توجّه ما نسبت به عبادت متفاوت خواهد شد. شاید
بر همین اساس است که در روايتی، امام علی(علیه السلام) عبادت كنندگان را به لحاظ انگيزه به سه گروه تقسيم می نماید: «إِنَّ قَوْمًا عَبَدُو اللّهَ رَغْبَةً فَتِلْکَ عِبادَةُ التُّجّارِ وَ إِنَّ قَوْمًا عَبَدُوا اللّهَ رَهْبَةً فَتِلْکَ عِبادَةُ الْعَبيدِ، وَ إِنَّ قَومًا عَبَدُوا اللّهَ شُکْرًا فَتِلْکَ عِبادَةُ الاَحْرارِ وَ هِيَ أَفْضَلُ الْعِبادَةِ»(2)؛ (گروهی خدا را از روی ميل و رغبت [به بهشت] عبادت می کنند که اين عبادت تاجران است و گروهی خدا را از روی ترس [از دوزخ] می پرستند و اين عبادت بندگان است و گروهی خدا را از روی شکر [و شايستگی پرستش] عبادت می کنند و اين عبادت آزادگان است که بهترين عبادت است).
مسلما آنچه موجب شده تا انگیزه های متفاوتی از عبادت وجود داشته باشد، چیزی جز تفاوت در میزان معرفت نیست؛ یک کودک ممکن است از مراجعه به پزشک هراسان باشد و یا اگر هم هراسان نباشد مشتاق ملاقات با او نیست؛ امّا همین کودک وقتی بزرگ و بالغ می گردد، هنگام بیماری با رغبت و علاقه و با پای خود نزد پزشک می رود. دلیل چنین رفتار متفاوتی، تفاوت در میزان شناخت است. به همین خاطر است که می گوییم، تفاوت دیدگاه ها موجب تفاوت عملکردها می گردد.
2. آشنایی با آداب، معارف و مفاهیم نماز
بعد از شناخت معبود، عامل دیگری که تأثیر بسیار زیادی در کیفیّت عبادت و احساس رضایت از آن دارد، «شناخت آداب، معارف و مفاهیم نماز» است. در صورتی که نسبت به حقیقت و مفاهیم نماز آشنا نباشیم، تنها خود را به انجام اعمالی ظاهری عادت داده ایم؛ اعمالی که برایمان معنا و مفهومی نخواهند داشت و بزودی نسبت به آن بی تفاوت خواهیم شد. وقتی شخص با مفاهیم، عبارات و اذکار نماز آشنا باشد و معانی آنها را بداند، آن اذکار صرفا لقلقه زبان نخواهند بود. مگر می شود تصوّر کرد که شخصی با کسی سخن بگوید ولی نداند چه بر زبان می آورد! ما در نماز و عبادت با خداوند سخن می گوییم پس باید بدانیم چه جملاتی را با خداوند نجوا می کنیم. این مطلب نسبت به سایر آداب و مستحبات مرتبط با نماز نیز صدق می کند که هر یک فلسفه و حکمتی دارد. عطر زدن یا پوشیدن لباس های تمیز، و توجّه به زمان و مکان نماز، هر یک دارای حکمتی است که توجّه به آن علاقه انسان را نسبت به عبادت متفاوت می کند. لقمان حکیم در نصایحش به فرزندش می گوید: «يَا بُنَىَّ اِذَا امتَلأَتِ المَعِدَةُ نَامَتِ الفِكرَةُ وَ خَرِسَتِ الحِكمَةُ وَ قَعَدَتِ الاَعضَاءُ عَنِ العِبادَةِ»(3)؛ (فرزندم هرگاه شكم پر شود فكر به خواب مى رود و حكمت از كار مى افتد و اعضاى بدن از عبادت باز مى مانند).
بی گمان یکی از مهم ترین دلایل این سفارشات، جلوگیری از پدید آمدن موانع بروز و ظهور حلاوت و لذّت مناجات است.
3. ترک گناه و معصیت
ارتکاب معصیت و گناه و آلوده شدن قلب به غفلت یکی از عوامل مهمّی است که «حلاوت عبادت» را از انسان می گیرد. هرگاه حجاب گناه و غفلت بر قلب سایه افکند، قلب در تاریکی و جمود و سکوتی مرگبار فرومی رود و از درک روشناسی و نور و احساس تقرّب الی الله محروم می ماند. امام صادق(علیه السلام) در این باره می فرماید: «وَقْفُ القلب، فى الغَفْلَةِ عَنِ اللّه... و علامةُ الوَقْف، ثَلاثَةُ اشياء، زَوال حلاوةِ الطّاعَة ...»(4)؛ (توقف و سكون قلب، در غفلت از خداوند است... و نشانه توقف قلب سه چيز است، [که یکی از آنها] برطرف شدن حلاوت طاعت است...).
بنابراین گناهان و زشتی ها لذّت عبادت را از انسان می گیرد؛ رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در حدیثی می فرمایند: «الْعِبَادَةُ مَعَ أَكْلِ الْحَرَامِ كَالْبِنَاءِ عَلَى الرَّمْلِ»(5)؛ (عبادت همراه با خوردن مال حرام، همچون ساختن بنایی در [سستی های] شن زار است). ایشان در حدیث دیگری می فرمایند: «مَنْ أَكَلَ لُقْمَةَ حَرَامٍ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاةٌ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً»(6)؛ نماز کسی که لقمه ای حرام خورده باشد تا چهل شب پذیرفته نمی شود).
خداوند در آیه 20 سوره انبیاء در بیان کیفیت عبادت فرشتگان که از شهوت و هوس تهی می باشند، می فرماید: «يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ لا يَفْتُرُون»؛ ([تمام] شب و روز را تسبيح مى گويند و سست نمى گردند). شاید اگر ما هم روزی همچون فرشتگان بتوانیم از هوای نفس و معصیت عاری شویم، آن قدر از عبادتمان لذت ببریم که شبانه روز دست از انجامش برنداریم و خسته نشویم.
در نتیجه، هر چه از گناه و غفلت دور شویم، حلاوت عبادت را بیشتر خواهیم چشید؛ لذا باید از محرّمات، به ویژه لقمه حرام دوری کرد.
4. خشوع و حضور قلب در نماز
یکی دیگر از مهم ترین عوامل لذّت بخش در عبادت مسأله «حضور قلب و خشوع» و توجه مداوم و کامل به معبودی است که هنگام عبادت آدمی رو به سوی او می ایستد. در آیه 2 سوره مومنون و درباره اوصاف مؤمنان می خوانیم: «الَّذينَ هُمْ في صَلاتِهِمْ خاشِعُون»؛ (آنها كه در نمازشان خشوع دارند). «خاشعون» از ماده «خشوع» به معنى حالت تواضع و ادب جسمى و روحى است.(7) در اينجا قرآن «اقامه صلاة» را نشانه مؤمنان نمى شمارد؛ بلكه خشوع در نماز را از ويژگی هاى آنان مى داند. اشاره به اينكه نماز آنها الفاظ و حركاتى بى روح و فاقد معنا نيست؛ بلكه به هنگام نماز آن چنان حالت توجه به پروردگار در آنها پيدا مى شود كه از غير او جدا مى گردند و به او مى پيوندند. چنان غرق حالت تفكر و حضور و راز و نياز با پروردگار مى شوند كه بر تمام ذرات وجودشان اثر مى گذارد. خود را ذره اى مى بينند در برابر وجودى بى پايان و قطره اى در برابر اقيانوسى بی كران. لحظات اين نماز هر كدام براى او درسى است از خودسازى و تربيت انسانى و وسيله اى است براى تهذيب روح و جان.
در حديثى مى خوانيم كه پيامبر(صلی الله علیه وآله) مردى را ديد كه در حال نماز با ريش خود بازى مى كند فرمود: «أَمَا إِنَّهُ لَوْ خَشَعَ قَلْبُهُ لَخَشَعَتْ جَوَارِحُهُ»(8)؛ (اگر او در قلبش خشوع می داشت، اعضاى بدنش نيز خاشع مى شد). اشاره به اينكه خشوع يک حالت درونى است كه در برون اثر مى گذارد.(9) چنین توجهی به مبدأ و چنین ارتباطی با معبود حقیقی حتما برای آدمی ابتهاج آفرین و لذت بخش است. موضوعی که فقدان آن نیز مستقیما نماز را به امری عادی و معمولی و روزمره و سنگین برای انسان تبدیل می کند؛ آن چنان که در آیه 45 سوره بقره می خوانیم: «وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَكَبيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعين»؛ (از صبر و نماز يارى جوييد و اين كار جز براى خاشعان گران است).
5. حفاظت از عبادت و عدم سستی در آن
در کنار نکات فوق، باید نسبت به نماز و عبادت مواظبت کنیم. زیرا در سخنی از حضرت رسول(صلوات الله علیه وآله) می خوانیم که: «آفَةُ الْعِبَادَةِ الْفَتْرَة»(10)؛ (آفت عبادت سستی است). در قرآن مجید نیز آیات متعدّدی داریم که آدمی را توصیه به مداومت بر عبادت نماز و عدم سستی در آن می کند. آیاتی مانند آیه 238 سوره بقره که با دعوتی همه جانبه می گوید: (در انجام همه نمازها [به خصوص] نماز وسطى [نماز ظهر] كوشا باشيد)؛ «حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطی». زیرا در نیمه روز که انسان مشغول امور روزمره و کسب و کار است امکان عدم توجه و فراموش نمودن نماز بیشتر است. آیه 34 سوره معارج نیز یکی از اوصاف رستگاران در بهشت را این گونه بیان می فرماید: «وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ یُحَافِظُونَ»؛ (و آنها كه بر نماز مواظبت دارند). علاوه بر این، آیه 9 سوره مؤمنون نیز بیان می کند که یکی از اوصاف مومنان اینست که (آنها بر نمازهایشان مواظبت می نمایند)؛ «الَّذينَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ يُحافِظُون». طبق آیه 23 سوره معارج نیز مومنین و نماز گزاران حقیقی (کسانی هستند که نمازهایشان را دائماً به جا مى آورند)؛ «الَّذِینَ هُمْ عَلَی صَلاَتِهِمْ دَائِمُونَ».
بی گمان یکی از مهم ترین آثار چنین انس طولانی مدّت و همیشگی با این عمل عبادی، شور و ابتهاج شیرینی است که از انجام آن به کام آدمی می نشیند و آن را با هیچ کدام از لذّت های مادّی دنیا عوض نمی کند. این به آن خاطر است که ارتباط مستمر با درگاه پروردگار متعال انسان را از فحشا و منكر باز مى دارد، روح و جانش را پرورش مى دهد و او را همواره به ياد خدا مى دارد. اين توجه مستمر مانع از غفلت و غرور و فرو رفتن در درياى شهوات و اسارت در چنگال شيطان و هواى نفس مى شود. اصولا هر كار خيرى آن گاه در انسان اثر مثبت مى گذارد كه تداوم داشته باشد.(11)
خوشا آنان که اللّه یارشان بی *** به حمد و قل هو اللّه کارشان بی
خوشا آنان که دایم در نمازنند *** بهشت جاودان بازارشان بی(12)
در نتیجه، درک حلاوت و لذّت عبادت امکان پذیر است؛ ولی لازم است در تداوم و رعایت نکاتی که گفته شد بکوشیم.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.