پاسخ اجمالی:
در سوره «قلم» به داستان حضرت یونس(ع) اشاره شده و می فرماید: حضرت یونس(ع) مدت ها همانند پدرى مهربان و دلسوز به تبليغ و هدايت قوم خويش پرداخت؛ ولى در برابر منطق حكيمانه اش چيزى جز مغالطه و سفسطه از دشمنان نشنيد. او سرانجام از آنها مایوس شد و آنان را نفرین کرد و بدون آن كه بار ديگر اتمام حجّت كند قومش را ترک کرد. ولی از آنجا که خداوند از پیامبرش، بیش از این صبر و حوصله می طلبد، لذا حضرت یونس(ع) را به خاطر عجله در تقاضای نزول عذاب و ترک اولی مورد سرزنش و تحت فشار قرار داد.
پاسخ تفصیلی:
در سوره «قلم» به داستان حضرت یونس(علیه السلام) اشاره شده است كه لحظه اى در مسؤوليت عظيم خود سهل انگارى كرد و گرفتار ترك اولى گرديد و خداوند او را به خاطر اين كار تحت فشار قرار داد. داستان از اين قرار است كه حضرت يونس(عليه السلام) مدت ها همانند پدرى مهربان و دلسوز به تبليغ و هدايت قوم خويش پرداخت؛ ولى در برابر منطق حكيمانه اش چيزى جز مغالطه و سفسطه از دشمنان نشنيد و تنها گروه اندكى كه شايد از دو نفر تجاوز نمى كرد(يك عابد و يك عالم) به او ايمان آوردند.
سرانجام از آنها تقريباً مأيوس شد و به پيشنهاد مرد عابد، آنها را نفرين كرد؛ نفرين او مستجاب شد و به او وحى آمد كه در فلان روز عذاب الهى فرا مى رسد، هنگامى كه زمان عذاب نزديك شد، حضرت يونس(عليه السلام) بدون آن كه بار ديگر اتمام حجّت كند تا شايد قومش در اين واپسين لحظات به خود آيند و راه توبه را پيش گيرند؛ همراه مرد عابد از ميان آنها بيرون رفت؛ ولى مرد عالم در ميان آنها ماند و به ادامه تبليغ پرداخت. اين تبليغات همراه با احساس نزديك شدن لحظات عذاب، تحولى بنيادين در روح آن جمعيت ايجاد كرد، همراه آن عالم به درگاه خدا روى آوردند و به توبه نشستند و راه ايمان و توحيد پيش گرفتند و خداوند آنها را نيز بخشيد؛ ولى حضرت يونس(عليه السلام) را به خاطر عجله و ترك اولى، مورد سرزنش و تحت فشار قرار داد.
قرآن در اين زمينه خطاب به پيامبر اسلام(صلى الله عليه و آله) مى گويد: «فَاصْبِرْ لِحُكمِ رَبِّكَ وَ لا تَكُنْ كَصاحِبِ الحُوتِ اِذ نادى وَ هُوَ مَكظومٌ * لَولا اَن تَدارَكَهُ نِعمَةٌ مِن رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَراءِ وَ هُوَ مَذمُومٌ»(1)؛ ([در تقاضاى عذاب براى امتت، عجله مكن] و مانند صاحب ماهى [يونس] نباش [كه در تقاضاى مجازات قومش عجله كرد و خود گرفتار كيفر ترك اولى شد]، در آن زمان كه خدا را خواند، در حالى كه مملوّ از اندوه بود و اگر رحمت خدا به ياريش نيامده بود [از شكم ماهى] بيرون افكنده مى شد، در حالى كه مورد نكوهش قرار داشت). ولى خداوند توبه او را در برابر اين ترك اولى پذيرفت و هنگامى كه از شكم ماهى بيرون آمد، از هر گناه و ترك اولى پاك بود. به همين دليل در آيه بعد از آن مى خوانيم: «فَاجتَباهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِن الصَّالِحينَ»(2)؛ (پروردگارش او را برگزيد و از صالحان قرار داد). گرچه حضرت يونس(عليه السلام) به قدر كافى و به اندازه لازم اتمام حجت نمودند(3)؛ ولى خداوند از پيامبرش، بيش از اين صبر و حوصله و بردبارى مى طلبد؛ از اين رو همين مقدار «عجله و شتاب» را بر او نبخشيد.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.