پاسخ اجمالی:
يكى از فضايل مهم اهل بيت(ع)، شیوه برخورد آنان با ایتام است كه در سوره «انسان» به أن پرداخته شده است. در زمان بیماری حَسَنین(ع)، امام علی(ع) نذر می کند که اگر فرزندانش شفا یافتند سه روز روزه بگیرد. پس از برطرف شدن بیماری آنان، و در هنگام اقامه نذر، امام و فرزندانش سه روز افطار خود را به فقیر، یتیم و اسیر بخشیدند لذا خداوند در قرآن فرمود: «غذاى خود را به مسكين، يتيم و اسير اطعام مى كنند و مى گويند: ما شما را به خاطر خدا اطعام مى كنيم».
پاسخ تفصیلی:
يكى از فضايل مهمّ اهل بيت عصمت و طهارت(عليهم السلام) در آيات سوره «انسان» مطرح شده است و هيجده آيه از سى و يك آيه اين سوره، پيرامون اين فضيلت بى نظير سخن مى گويد. بخشى از آيات هيجده گانه فوق پيرامون اصل ماجراست، و چهارده آيه ديگر در مورد جزا و پاداش عمل بزرگ آن خانواده گرانقدر بحث مى كند.
در شأن نزول این سوره، مفسرین می گویند: امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) در سنّ طفوليت بيمار شدند، پيامبر(صلى الله عليه وآله) براى عيادت فرزندان بيمارش به خانه على و فاطمه(عليهما السلام) آمد. حضرت رسول(صلى الله عليه وآله) وقتى نوه هاى بيمارش را ديد خطاب به على(عليه السلام) فرمود: «نذرى كن تا خداوند بيمارانت را شفا دهد!» على(عليه السلام) بلافاصله عرض كرد: «خداوندا! اگر فرزندانم شفا يابند، سه روز روزه مى گيرم». فاطمه(عليها السلام) نيز به همين شكل نذر كرد. امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) ـ على رغم اين كه كم سن و سال بودند ـ به تبعيّت از پدر و مادر به همان شكل نذر نمودند. فضّه (خادمه) كه در آن جا حاضر بود نيز ـ احتمالا ـ به همان شكل نذر كرد.
طولى نكشيد كسالت دو ريحانه پيامبر برطرف شد، و اهل بيت(عليهم السلام) تصميم گرفتند نذرشان را ادا كنند. روز اوّل روزه گرفتند؛ على(عليه السلام) براى افطار اين سه روز مقدارى جو تهيّه كرد، آن را آرد كرده و به سه قسمت تقسيم كردند، قسمتى از آن را براى افطار روز اوّل خمير كرده و به تعداد افراد روزه دار، نان جو تهيّه نمودند. به هنگام افطار صدايى از پشت درب حياط منزل شنيده شد، اهل خانه به بيرون آمدند، شخصى را ملاحظه كردند كه اين گونه آن ها را خطاب كرد: «اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ الْبَيْتِ» سپس عرض كرد: «من شخص محتاج، نيازمند و مسكينى هستم، به من كمك كنيد». حضرت على(عليه السلام) نان سهميه خود را به آن فقير داد، فاطمه(عليها السلام) نيز چنين كرد؛ بقيّه اعضاى خانواده هم سهميّه خويش را به آن مسكين داده، و آن شب با آب افطار كردند.(1)
روز بعد هم روزه گرفته و با يك سوم ديگر از آرد جو نان تهيّه كردند؛ آماده خوردن افطارى بودند، باز صداى شخصى را از خارج منزل شنيدند، كه مى گفت: «اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ الْبَيْتِ»، به خارج منزل رفتند. از او پرسيدند: تو كيستى و چه حاجتى دارى؟ گفت: «يتيمى از يتيمان اين شهر هستم، گرسنه ام سيرم كنيد»، باز على(عليه السلام) سهم خويش را به آن يتيم داد، و بقيّه نيز همين كار را در كمال اخلاص و جهت رضاى خدا انجام دادند؛ و همچون شب اوّل با آب افطار كردند!
روز سوم نيز طبق نذرى كه داشتند روزه گرفتند و همان داستان روز اوّل و دوم تكرار شد، و اين بار شخص اسيرى(2) تقاضاى كمك كرد، حضرت على(عليه السلام) و تمام اعضاى خانواده، افطارى خويش را به آن شخص اسير داده، و سومين شب را هم با آب افطار كرده، و بدين ترتيب به نذر خويش وفا نمودند.
پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) روز بعد امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) را، در حالى كه رنجور و ضعيف شده بوده، و از شدّت ضعف به خود مى لرزيدند مشاهده كرد، و از اين وضع ناراحت شد. و از سوى ديگر چشم هاى گود رفته فاطمه(عليها السلام) بر ناراحتى و حزن پيامبر(صلى الله عليه وآله) افزود، از على(عليه السلام) پرسيد: يا على! چرا بچّه ها اين قدر ضعيف و رنجور شده اند؟ چرا رنگ دخترم فاطمه پريده است؟ حضرت على(عليه السلام) جريان را براى آن حضرت بازگو كرد، در اين هنگام جبرئيل نازل شد و آيات سوره انسان را آورد. به اين آيات توجّه كنيد: «اِنَّ الاَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْس كَانَ مِزَاجُهَا كَافُوراً* عَيْناً يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيراً* يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخَافُونَ يَوْماً كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيراً* وَ يُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ اَسِيراً* اِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللهِ لاَ نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَآءً وَ لاَ شُكُوراً* اِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً»(3)؛ (به يقين ابرار [و نيكان] از جامى مى نوشند كه با عطر خوشى آميخته است، از چشمه اى كه بندگان خاصّ خدا از آن مى نوشند، و [از هر جا بخواهند] آن را جارى مى سازند. آن ها به نذر خود وفا مى كنند، و از روزى كه شرّ و عذابش گسترده است مى ترسند، و غذاى [خود] را با اين كه به آن علاقه [و نياز] دارند، به مسكين و يتيم و اسير اطعام مى كنند. [و مى گويند:] ما شما را به خاطر خدا اطعام مى كنيم، و هيچ پاداش و سپاسى از شما نمى خواهيم. ما از پروردگارمان خائفيم، در آن روزى كه عبوس و سخت است!).
كتاب هاى فراوانى شأن نزول آيات مورد بحث را نقل كرده اند. مرحوم علاّمه امينى در الغدير از 34 كتاب از كتب اهل سنّت(4)، و مرحوم قاضى نورالله شوشترى از 36 كتاب از كتاب هاى آنان اين مطلب را نقل كرده است.(5) بنابراين شأن نزول فوق در سرحدّ تواتر است.
برخى از بهانه جويان از اهل سنّت اصرار دارند كه سوره مذكور مكّى است، و در مكّه امام حسن و حسين(عليهما السلام) هنوز متولّد نشده بودند، در صورتى كه علما و مفسّران شيعه و اهل سنّت همان گونه كه گذشت شأن نزول مذكور را پذيرفته اند.
برخى ديگر گفته اند: چطور ممكن است انسان سه شبانه روز جز آب چيزى نخورد و زنده بماند؟ در حالى كه پاسخ اين سؤال روشن است و در عصر و زمان ما افراد فراوانى يافت مى شوند كه چهل روز فقط از آب استفاده مى كنند، و با استفاده از اين نوع روزه، به جنگ بيماريها و مشكلات جسمى و روحى خويش مى روند.(6)
حقيقت اين است كه اين امور جاى انكار نيست، ولى عصبيّت و جهل و نادانى باعث شده كه برخى از اهل سنّت هر كجا فضيلتى از حضرت على(عليه السلام) نقل مى شود درباره آن، اشكالى مطرح كنند. اين افراد با حقايق تاريخى مشكل ندارند؛ بلكه با حضرت على(عليه السلام) مشكل دارند.(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.