پاسخ اجمالی:
«انفاق» از منظر قرآن باید دارای شرایطی باشد تا مقبول درگاه الهی قرار گیرد؛ مثلا انفاق نباید با منت همراه باشد، انفاق باید بدون اذیت و آزار باشد بلکه با گفتار پسندیده همراه باشد، و در نهایت انفاق باید با نیت خالص و بدون ریا و خودنمایی باشد؛ قرآن در این باره می فرماید: «صدقات خود را باطل نسازيد؛ همانند كسى كه مال خود را براى نشان دادن به مردم انفاق مى كند».
پاسخ تفصیلی:
انفاق داراى شرايطى است كه اگر موجود نباشد مقبول نخواهد شد، و طبق آنچه كه از قرآن مجيد استفاده مى شود حدّاقل چهار شرط مهم دارد:
1. همراه با منّت نباشد؛
خداوند متعال در آيه شريفه 264 سوره بقره مى فرمايد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الاَذَى»؛ (اى كسانى كه ايمان آورده ايد! صدقات خود را با منّت و آزار باطل نسازيد).
اوّلين شرط انفاق اين است كه بى منّت باشد. «منّت» از مادّه «مَن» به معناى وزن است، يعنى همان گونه كه سنگ كيلو و مَنْ (هر مَنْ سه كيلو است) باعث سنگينى مى شود، منّت هم براى فقير سنگين و گران تمام مى شود. متأسّفانه گاه فردى به ديگرى كمك مى كند، ولى تا آخر عمر دست از او برنمى دارد؛ مثلاً به او مى گويد: «اگر من نبودم تو خانه و مسكن نداشتى»، «اگر كمك هاى من نبود تو بيچاره شده، و به خاك سياه مى نشستى!» و ....
طبق آن چه در قرآن مجيد آمده منّت، انفاق را باطل مى كند. بنابراين، ممكن است كسى كوهى از طلا انفاق كند و با يك جمله منّت آميز آن را باطل نمايد!
سؤال: اگر منّت امر ناشايستى است، چرا خداوند در بعضى از آيات بر بندگانش منّت نهاده است. مثلاً در آيه شريفه 164 سوره آل عمران مى فرمايد: «لَقَدْ مَنَّ اللهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولا مِّنْ أَنْفُسِهِمْ»؛ (خداوند بر مؤمنان منّت نهاد هنگامى كه در ميان آنها، پيامبرى از خودشان برانگيخت).
جواب: منّت خداوند به زبان نيست بلكه عطا و بخشش است؛ اين كه گفته مى شود خداوند منّت مى گذارد يعنى مى بخشد و اين، امرِ ناشايستى نيست. امّا منّت انسانها اين است كه خدمت خويش را بارها با زبان تكرار كرده، و به رخ طرف مقابل كشيده، و موجب آزار و اذيّت وى مى شود، و اين كار زشتى است. خلاصه اين كه شرط اوّل انفاق آن است كه همراه منّت نباشد.
2. همراه با اذيّت نباشد؛
همان گونه كه در آيه شريفه 264 سوره بقره گذشت شرط دوم انفاق آن است كه همراه با اذيّت و آزار نباشد، و به نيازمند زخم زبان نزند. متأسّفانه برخى از مردم هنگام انفاق خطاب به نيازمند اين جملات را مى گويند: «اين را بگير و ديگر اينجا پيدايت نشود!»، «چرا هر روز مزاحم من مى شوى!»، «مگر تو چند شكم دارى كه اين قدر تقاضاى كمك مى كنى!» اين جملات كه باعث اذيّت و آزار نيازمند مى شود انفاق را باطل مى كند، لذا بايد ترك گردد. انفاق كننده حق ندارد در مقابل كمك مختصرى كه مى كند آبروى نيازمند را بريزد.
قرآن مجيد در مورد نحوه برخورد با نيازمند و پرهيز از انفاق همراه با اذيّت و آزار، مى فرمايد: «قَوْلٌ مَّعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِّنْ صَدَقَة يَتْبَعُهَا أَذىً وَ اللهُ غَنِىٌّ حَلِيمٌ»(1)؛ (گفتار پسنديده[در برابر نيازمندان]، و عفو[و گذشت از تندخويى آنها] از صدقه اى كه آزارى به دنبال آن باشد بهتر است؛ و خداوند بى نياز و داراى حلم است).
طبق اين آيه شريفه اگر فقيرى از شما تقاضاى كمك كند، و شما بگوييد: «خيلى معذرت مى خواهم، شرمنده ام كه امروز نمى توانم كمكى كنم، مرا خواهيد بخشيد». اين كار بهتر است از اين كه يك بسته اسكناس به او بدهيد و بگوييد: «ديگر اينجا پيدايت نشود».
قرآن مجيد آن عذرخواهى «قولٌ معروفٌ» را، از اين انفاق همراه با ايذا و اذيّت بهتر مى داند. چون هر چند نياز نيازمند با عذرخواهى برطرف نمى شود، ولى آبرويش حفظ مى گردد، و حفظ آبروى مسلمان بسيار مهم است. سرّ اين كه غيبت كردن اين قدر زشت و منفور است، آن است كه آبروى شخص غيبت شونده در معرض خطر قرار مى گيرد. و حفظ آبرو براى بعضى از مردم از حفظ جان مهمتر است. حاضر است بميرد ولى آبرويش حفظ شود.
3. با نيّتِ خالص باشد؛
شرط ديگر انفاق آن است كه تنها براى جلب رضايت پروردگار باشد، نه براى ريا و خودنمايى، يا جلب آراى ديگران در انتخابات، يا تعريف و تمجيد مردم، يا به قصد جمع كردن مريد و مشترى، و امورى از اين قبيل، بلكه تنها و تنها به منظور جلب رضاى الهى باشد.
به دو آيه از آيات قرآن مجيد توجّه كنيد كه يكى انفاق به قصد خدا و ديگرى انفاق به منظور ريا و خودنمايى را به تصوير مى كشد.
در آيه شريفه 264 سوره بقره انفاق رياكارانه را اين چنين بيان مى كند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الاْذَى كَالَّذِي يُنفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَ لاَ يُؤْمِنُ بِاللهِ وَ الْيَوْمِ الآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَان عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْداً لاَّ يَقْدِرُونَ عَلَى شَىْء مِّمَّا كَسَبُوا وَ اللهُ لاَ يَهْدِى الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ»(2)؛ (اى كسانى كه ايمان آورده ايد! صدقات خود را با منّت و آزار باطل نسازيد؛ همانند كسى كه مال خود را براى نشان دادن به مردم انفاق مى كند؛ و به خدا و روز رستاخيز ايمان نمى آورد؛ [عمل] او همچون قطعه سنگى است كه بر آن [قشر نازكى از] خاك باشد؛ [و بذرهايى در آن افشانده شود] و رگبارى بر آن ببارد، [و همه خاكها و بذرها را بشويد] و آن را صاف [و خالى از خاك و بذر] رها كند. آنها از كارى كه انجام داده اند، چيزى به دست نمى آورند؛ و خداوند گروه كافران را هدايت نمى كند).
دو نكته در اين آيه شريفه قابل توجّه است:
نخست اين كه در روايات آمده است كه وقتى به «يا ايّها الذين آمنوا» مى رسيد لبيّك بگوييد(3)؛ يعنى تك تك مسلمانان بلكه تمام افراد بشر مخاطب آيات قرآنند و بايد به مضمون آن عمل كنند.
ديگر اين كه كار انسان رياكار پايه و ريشه و اساسى ندارد، به همين دليل بدون دوام است. مردم به زودى متوجّه رياكارى او مى شوند، و در پى آن نه در نزد خدا آبرويى خواهد داشت، و نه رويى در نزد خلق خدا.
آيه شريفه فوق تصوير گويايى از انفاق بدون قصد قربت را ارائه كرد. ولى آيه شريفه 265 سوره بقره انفاق خالصانه را به تصوير مى كشد. توجّه فرماييد: «وَ مَثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللهِ وَ تَثْبِيتاً مِّنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّة بِرَبْوَة أَصَابَهَا وَابِلٌ فَأَتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَّمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَ اللهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ»؛ (و [عمل] كسانى كه اموال خود را براى خشنودى خدا، و پايدار ساختن [فضايل انسانى در] روح خود، انفاق مى كنند، همچون باغى است كه در نقطه بلندى باشد، و بارانهاى درشت به آن برسد، و ميوه خود را دو چندان دهد و اگر باران درشت به آن نرسد، بارانى نرم به آن مى رسد. [و در هر حال، شاداب و باطراوت است] و خداوند به آن چه انجام مى دهد بيناست).
طبق اين آيه شريفه خلوص در انفاق، فضائل اخلاقى درون وجود انسان را پابرجا، و بخل و دنياپرستى را دور، و سخاوت را ثابت و پابرجا مى كند. آرى، هر كارى بايد براى رضاى خدا باشد تا ثمربخش باشد، و فضائل اخلاقى را در انسان پرورش دهد. افرادى كه براى رضاى خدا كار مى كنند آثار آنها ماندگار و پرجاذبه است. مساجد پررونق، كتابهاى پرخواننده، مدارسى كه شخصيتهاى مهمّى را تحويل جامعه داده، همه نشان از اخلاص بانيان آن دارد، و به همان نسبت كه اخلاص بانيان بيشتر است، آثار آنها ماندگارتر و پرجاذبه تر خواهد بود.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.