پاسخ اجمالی:
بنى امیّه حدود 80 سال بر کشورهاى اسلامى حکومت کردند که جنايت هاي بي شمار آنها باعث قيام هاي متعددي شد. قيام هاي خوارج، قيام حُجر بن عدى، خروج امام حسین(ع) و عبداللّه بن زبیر، قیام مردم مدینه، توّابین، مختار بن ابى عبیده ثقفى، مصعب بن زبیر، عبدالرّحمان بن محمّد اشعث، آل مهلب، سلیمان بن کثیر خزاعى، زید بن على بن الحسین(ع)، یحیى بن زید، ضحّاک بن قیس حرورى و ... از جمله اين قيام ها به شمار مي روند كه بر عليه ظلم و ستم بني اميه به وقوع پيوست.
پاسخ تفصیلی:
درست است که بنى امیّه حدود هشتاد سال بر کشورهاى اسلامى حکومت کردند و چهارده نفر از «آل ابوسفیان» و «آل مروان» زمام حکومت را یکى بعد از دیگرى در دست گرفتند(1) که بعضى از آنها حکومتشان فقط حدود یک یا چند ماه و بعضى فقط هفتاد روز ادامه داشت و طولانى ترین آنها که حکومت هشام بن عبدالملک بود، بیست سال به طول انجامید و به طور متوسط هر کدام حدود شش سال حکومت داشتند، ولى حکومت آنها غالباً توأم با درگیرى ها، تضادها و ناکامى ها بود که عمر اندک حکومتشان یکى از آن شواهد است. از جمله حوادث طولانى که در این مدّت واقع شد و شهد حکومت را در کام آنها مبدّل به زهر کرد، حوادث زیر بود:
الف) قیام های خوارج بر ضدّ بنی امیّه
حکومت بنى امیّه مملوّ از طوفان ها، قیام ها و شورش هایى از جانب خوارج بود که به عنوان نمونه می توان به این موارد اشاره کرد:
1. درست پس از حرکت امام حسن(علیه السلام) از کوفه به سمت حجاز و ورود معاویه به کوفه یک گروه پانصد نفرى از خوارج به سرکردگى «فروة بن نوفل» در برابرش قیام کردند.(2)
2. «عروة بن حدیر» معروف به «عروة بن ادیه» شخصیّت دیگرى از همین خوارج بود که با اصحابش بر معاویه شورید و «زیاد» او را به قتل رساند.
3. «نجدة بن عویم حنفى» سومین نفر از رؤساى خوارج بود که با یارانش در برابر حکومت معاویه قیام کرد و بر «یمامه»، «یمن»، «طائف»، «عمّان»، «بحرین» و «وادى تمیم و عامر» تسلّط یافت.
4. «مستورد بن سعد تمیمى» چهارمین نفر از این طائفه است که بر «مغیرة بن شعبه» والى معاویه در کوفه حمله برد و «مغیره»، «معقل بن قیس» را براى مقابله با او فرستاد که هر دو با ضربه یکدیگر از پاى در آمدند.(3)
5. پنجمین نفر «حوثره اسدى» است که با گروهى از خوارج در سال قحطى بر معاویه شورید و معاویه سپاهى از کوفه براى دفع او گسیل داشت؛ «حوثره» خطاب به آنان گفت: «اى دشمنان خدا! شما دیروز براى انهدام حکومت معاویه با او جنگیدید و امروز براى استحکام پایه هاى حکومتش». «حوثره» در این نبرد کشته شد و نیروهایش پراکنده شدند.
6. «قریب بن مرّه ازدى» و «زحّاف طائى» از عابدان و مجتهدان بصره بودند که در زمان معاویه بر «زیاد» خروج کردند.(4)
7. «نافع بن ازرق حنفى» و «نجدة بن عامر» دو فرد دیگر از خوارج بودند که قیام کردند و به «بصره» حمله بردند. در این نبردِ شدید، «ابن عبیس» امیر بصره و «نافع» هر دو کشته شدند. این نبرد به «جنگ دولاب» معروف و از جنگ هاى مشهور خوارج است.
8. «عبیداللّه بن بشیر بن ماحوز یربوعى» پس از قتل «نافع» امور خوارج را عهده دار شد و در این راه جنگید.(5)
9. «زبیر بن على سلیطى» در «بصره» فرود آمد و مردم «بصره»، «اهواز» با رغبت و ترس به او پیوستند و در برابر حکومت مرکزى قیام نمودند.(6)
10. «قطرى بن فجائه مازنى» از جمله افرادى است که بر ضدّ معاویه به پاخاسته است؛ هنگامى که «زبیر بن على» کشته شد، خوارج مى خواستند «عبیدة بن هلال» را رئیس خود قرار دهند (و برنامه مبارزه را ادامه دهند) ولى او گفت: «قطرى بن فجائه» از من بهتر است. لذا با او بیعت کردند.(7)
11. «عبد ربّه صغیر» که در همان زمان «قطرى» جمع کثیرى با او بیعت کردند و در نبرد با «مهلب» کشته شد.(8)
12. «شبیب بن یزید شیبانى» که قیامش در سرزمین موصل و جزیره بود؛ «حجّاج» با او از درِ نبرد درآمد و او جمع زیادى از سپاه «حجّاج» را به قتل رساند.(9)
ب) قیام گروه های دیگر در برابر بنی امیّه
1. قیام «حُجر بن عدى» در برابر «مغیرة بن شعبه» والى معاویه در کوفه. «مغیره» در خطبه هاى خود نسبت به امام على(علیه السلام) بدگویى مى کرد و از عثمان و طرفدارانش تمجید مى نمود؛ «حجر» در برابر این عمل ایستاد و سرانجام با طرفدارانش در «مرج عذراء» (نزدیکى شهر شام) به وسیله معاویه - پس از دادن تأمین - شهید گردید.(10)
2. امام حسین، سیّد الشّهداء(علیه آلاف التّحیة و الثّناء) در برابر «یزید» در محرّم سال 61 قیام نمود و با همه یارانش شهید شدند.(11)
3. «عبداللّه بن زبیر» در مکّه قیام نمود؛ یزید را خلع و مردم را به بیعت با خود دعوت نمود و والى یزید را از مکّه اخراج كرد.(12)
4. قیام مردم مدینه به رهبرى «عبداللّه بن حنظله» که به واقعه «حرّة» معروف است؛ این قیام در ذى الحجّه سال 63 اتفاق افتاد؛ سپاه یزید به سرکردگى «مسلم بن عقبه» بر مدینه وارد شد و مردم آن شهر را قتل عام نمود.(13)
5. قیام «توّابین»؛ گروهى که پس از شهادت ابا عبداللّه الحسین(علیه السلام) از عدم همکارى با او پشیمان شده، توبه کردند و تصمیم گرفتند به پا خیزند و جبران این تقصیر خود را بنمایند؛ آنها حدود هفده هزار نفر شدند و به فرماندهى «سلیمان بن صرد» در سال 65 در «عین الورده» به خون خواهى امام حسین(علیه السلام) پرداختند.(14)
6. قیام «مختار بن ابى عبیده ثقفى»؛ وى پس از «سلیمان بن صرد» با اعطاى فرماندهى به «ابراهیم بن مالک بن حارث» او را به نبرد با «عبیداللّه بن زیاد» فرستاد و ابراهیم موفق شد او را و بزرگان دیگرى از طرفداران بنى امیّه را به قتل برساند و مختار به دنبال آن، قاتلان امام حسین(علیه السلام) را یکى پس از دیگرى به سزاى اعمال خود رسانید.(15)
7. قیام «مصعب بن زبیر» که با همراهى جمعى از اهل عراق به پاخاست و با «عبیداللّه بن زیاد» نبرد را شروع کرد؛ ولى به او وفا نکردند و شکست خورد.(16)
8. قیام «عبدالرّحمان بن محمّد اشعث» در سیستان؛ او نخست از طرف «حَجّاج» فرماندار آنجا بود؛ ولى مورد خشم واقع شد، او را تهدید نمود، او هم «حجّاج» را خلع کرد و با جمعیّتى بیعت نمود و به نبرد با «حجّاج» برخاست. در «اهواز» به یکدیگر رسیدند و نبرد سختى بینشان درگرفت، این حادثه در سال 83 هجرى قمرى واقع شد.(17)
9. در سال 102، «آل مهلب» در برابر «یزید بن عبدالملک» به پاخاستند؛ حدود یکصد و بیست هزار نفر با «یزید بن مهلب» بیعت نمودند و «یزید بن عبدالملک» برادرش «مسلمة بن عبدالملک» را براى نبرد با او گسیل داشت و جنگ سختى بین آنها در گرفت که در مرحله اوّل به هزیمت شامیان انجامید.(18)
10. «سلیمان بن کثیر خزاعى» و یارانش در سال 111 در خراسان قیام کردند و مردم را به بیعت با بنى هاشم دعوت نمودند که جمعیت بسیارى به این خواسته پاسخ مثبت دادند.(19)
11. قیام «زید بن على بن الحسین(علیه السلام)» در برابر «هشام بن عبدالملک» است که در اوائل ماه صفر سال 121 به شهادت رسید. نخست قرّاء و اشراف اهل عراق با او بیعت کردند؛ ولى به هنگام نبرد با «یوسف بن عمر ثقفى» عامل عراق، فرار کردند؛ «زید» پس از مقاومت بسیار و زخم هاى فراوان شهید شد؛ جسدش را پس از دفن بیرون آورده، سرش را جدا کردند، بدنش را به دار زدند و پس از آن پیکرش را به آتش سوزاندند.(20)
12. قیام «یحیى بن زید»؛ او با هفتاد نفر در برابر سپاه ده هزار نفرى «نصر بن سیّار» ایستاد، آنها را شکست داد و فرمانده آنها را به قتل رساند؛ پس از آن، سپاه دیگرى به نبرد با او فرستادند؛ در این نبرد او و تمام یارانش شهید گشتند.(21)
13. «ضحّاک بن قیس حرورى» نیز از جمله کسانى است که قیام نمود و با «عبداللّه بن عمر بن عبدالعزیز» درگیر شد، و بر «واسط»، «موصل»، «نصیبین» و «حرّان» تسلط یافت. «ضحّاک» در سال 127 کشته شد و سپاه او متفرّق شدند.(22)
14. «ابوحمزه، مختار بن عوف حرورى أَزْدى»، از کسانى است که قیام نموده و بر «مدینه» تسلّط یافت و از آنجا به قصد تسلّط بر «شام» حرکت کرد، که در بین راه با نیروهاى «مروان حمار» درگیر شد، رو به هزیمت نهادند و به «مدینه» بازگشتند.
15. در سال 129 قیام «ابراهیم بن محمّد امام» و «ابو مسلم خراسانى» اتّفاق افتاده است.(23)،(24)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.