پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در نهج البلاغه در تعريف حقيقت «زُهد» مى فرمايد: «اى مردم! زهد همان كوتاهى آرزو، شكر و سپاس در برابر نعمت و پارسايى در مقابل گناه است». در كلمات قصار مولا(ع) نيز تفسير ديگرى از زهد شده مى فرمايد: «تمام زهد در ميان دو جمله از قرآن است؛ خداوند متعال مى فرمايد: تا بر گذشته تأسّف نخوريد و نسبت به آينده شاد و دلبسته نباشيد بنابراين آن كس كه غم گذشته [و آنچه را از دست داده] نمى خورد و نسبت به آينده [و آنچه در دست دارد] شاد و دلبسته نيست، هر دو جانب زهد را در اختيار گرفته است».
پاسخ تفصیلی:
امام علی(عليه السلام) در خطبه 82 نهج البلاغه به تعريف حقيقت «زهد» مى پردازد و مى فرمايد: (اى مردم! زهد همان كوتاهى آرزو، شكر و سپاس در برابر نعمت و پارسايى در مقابل گناه است)؛ «أَيُّهَا النَّاسُ! الزَّهَادَةُ(1)قِصَرُ الاَمَلِ وَ الشُّكْرُ عِنْدَ النِّعَمِ وَ التَّورُّعُ عِنْدَ الْمَحَارِمِ».
حقيقت «زهد» كه در برابر «رغبت» قرار دارد، همان بى اعتنايى نسبت به مواهب مادّى است و يا به تعبير ديگر: «عدم وابستگى نسبت به دنيا و مظاهر دنيا مى باشد، هر چند امكانات وسيعى در اختيار داشته باشد.
در كلمات قصار مولا(عليه السلام) نيز تفسير ديگرى از زهد شده كه هر چند در ظاهر با اين تفسير متفاوت است؛ ولى در واقع به يك معنا باز مى گردند؛ مى فرمايد: «الزُّهْدُ كُلُّهُ بَيْنَ كَلَمَتَيْنِ مِنَ الْقُرآنِ: قَالَ اللّهُ سُبْحَانَهُ: «لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَ لَاتَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ»وَ مَنْ لَمْ يَأْسَ عَلَى الْمَاضِي وَ لَمْ يَفْرَحْ بِالآتِي فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَيْهِ»(2)؛ (تمام زهد در ميان دو جمله از قرآن است؛ خداوند متعال مى فرمايد: تا بر گذشته تأسّف نخوريد و نسبت به آينده شاد و دلبسته نباشيد بنابراين آن كس كه غم گذشته [و آنچه را از دست داده] نمى خورد و نسبت به آينده [و آنچه در دست دارد] شاد و دلبسته نيست، هر دو جانب زهد را در اختيار گرفته است).
اين تعبير اشاره است به اينكه حقيقت زهد، ترك وابستگى ها و گسستن زنجيرهاى اسارت مربوط به گذشته و آينده است.
تعبير به «وَ الشُّكْرُ عِنْدَ النِّعَمِ» كه به عنوان دومين ركن، از اركان سه گانه زهد شمرده شده، اشاره به اين است كه همواره نعمت ها را از سوى خدا بداند، نه از سوى خود تا همين، سبب دلبستگى اش به خدا گردد، نه دلبستگى به خويشتن!
تعبير به «التَّوَرُّعُ عِنْدَ الْمَحَارِمِ» اشاره به اين است كه ريشه اصلى گناه، دنياپرستى است؛ همانگونه كه در حديث معروف مى خوانيم: «حُبُّ الدُّنْيَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ»(3)؛ (علاقه و عشق به دنيا، ريشه و سرآغاز هر گناهى است).
بنابراين كسى كه: آرزوهايش كوتاه و در برابر نعمت هاى الهى شكرگزار و در برابر گناهان خويشتن دار است، زاهد واقعى است؛ خواه فقير باشد يا غنى؛ چرا كه معيار زهد و وارستگى هرگز فقر نيست!
سپس امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن مى فرمايد: (اگر نتوانستيد همه اين صفات را فراهم سازيد، لااقل مراقب باشيد حرام، بر اراده و صبر شما چيره نگردد و در برابر نعمت هاى الهى شكر خدا را به فراموشى مسپاريد، چه اينكه خداوند با دلائل روشن و آشكار و كتب آسمانى بارز و واضح اتمام حجّت كرده است)؛ «فَإِنْ عَزَبَ(4)ذلِكَ عَنْكُمْ، فَلَايَغْلِبِ الْحَرَامُ صَبْرَكُمْ، وَ لَاتَنْسَوْا عِنْدَ النِّعَمِ شُكْرَكُمْ، فَقَدْ أَعْذَرَ اللّهُ إِلَيْكُمْ بِحُجَجِ مُسْفِرَةٍ(5)ظَاهِرَةٍ وَ كُتُبٍ بَارِزَةِ الْعُذْرِ وَاضِحَةٍ».
با اينكه امام(عليه السلام) در قسمت اخير، بر دو قسمت از اركان سه گانه زهد تأكيد مى ورزد (پرهيز از گناه و شكرگزارى در برابر نعمت) ولى تعبيراتى كه در اين چند جمله به كار رفته، نشان مى دهد كه منظور امام(عليه السلام) اين است كه اگر شكر نعمت را به طور كامل انجام نمى دهيد، لااقل شكرگزارى را به فراموشى نسپاريد و اگر ورع و پرهيز از گناه را در حدّ اعلا - كه پرهيز از مشتبهات را هم شامل مى شود - نداريد، لااقل حرام، بر صبر شما غلبه نكند و اين حدّ از تقوا را رعايت كنيد.
جمله هايى كه مولا(عليه السلام) در بيان علّت زهد ذكر فرموده، اشاره بر اين است كه اين حدّ از زهد و تقوا، بر همه كس لازم است؛ چرا كه خداوند اتمام حجّت كرده، از اين رو هيچ كس در مخالفت با آن معذور نيست!
كوتاه سخن اينكه، پرهيز از گناه و شكر نعمت، داراى دو مرحله است: يك مرحله آن وظيفه همه مسلمانان و در واقع شرط ايمان است و يك مرحله عالى دارد كه آميخته با پرهيز از مشتبهات و كوتاهى آرزوها است و اين در خور زاهدان و شايسته پيشگامان از اهل ايمان است.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.