پاسخ اجمالی:
پيامبران همواره اقوام منحرف را دعوت مي كردند و با پشتكار و حوصله، تمام ناراحتى ها را به جان مي خريدند؛ امّا گاه كه تمام درها بسته مى شد و از هدايت آنها مأيوس مى شدند آنان را نفرين مى كردند كه گاه سبب ريشه كن شدن شان مي شد. در زندگى پيامبر(ص) نيز نمونه هايى از اين نفرين ها ديده مى شود؛ نفرين پيامبر به «حكم بن عاص» عموى عثمان، نفرين به ابوجهل، عتبه، شيبه، وليد و اميّه، نفرين به طائفه «مُضَر» و ... بخشي از اين نفرين هاست. درخواست پيامبر(ص) از على(ع) براي نفرين كوفيان نيز در همين راستا قرار دارد.
پاسخ تفصیلی:
در خطبه 70 نهج البلاغه می خوانیم که امام علی(عليه السلام) پس از آن که رسول خدا(صلى الله عليه وآله) را در خواب می بیند، از امّت خود شکایت می کند و حضرت رسول(صلى الله عليه وآله) می فرمایند: «آن ها را نفرین کن».
پيامبران و اولياء اللّه همواره با روح اميد، به دعوت اقوام منحرف مى پرداختند و با پشتكار و حوصله عجيب، تمام ناراحتى ها را در اين طريق تحمّل مى كردند؛ امّا گاه كه تمام درها به روى آنها بسته مى شد و به طور كامل از هدايت قوم يا گروهى مأيوس مى شدند، به آنها نفرين مى كردند؛ نفرينى كه گاه سبب مى شد آن گروه فاسد و مفسد، ريشه كن گردند و نسل ديگرى جايگزين آنها شود.
در زندگى پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) _ كه كانون رحمت براى همه جهانيان بود _ نيز نمونه هايى از اين نفرين ها ديده مى شود؛ از جمله:
1. در حديثى مى خوانيم كه: «حكم بن عاص» عموى عثمان _ كه از مخالفان سرسخت پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) بود _ پيوسته آن حضرت را استهزاء مى كرد و به اصطلاح با حركاتش، راه رفتن پيامبر(صلى الله عليه وآله) را به باد تمسخر مى گرفت، شانه هايش را تكان مى داد و دستهايش را خم مى كرد و پشت سر پيامبر(صلى الله عليه وآله) راه مى رفت. روزى پيامبر به او نفرين كرد و فرمود: «همين گونه باش!» و او بعد از آن به هنگام راه رفتن، دائماً شانه هايش مى لرزيد و دستهايش جمع مى شد؛ سپس پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) او را از مدينه تبعيد كرد، و وى را مورد لعن قرار داد.(1)
2. «ابن مسعود» مى گويد: «ما با پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) بوديم و در سايه كعبه نماز مى خوانديم، گروهى از قريش و ابوجهل شترى را در گوشه اى از مكّه نحر كردند و بچّه دان آلوده آن را آوردند و بر پشت پيامبر در حال سجده گذاشتند. فاطمه(عليها السلام) آمد و آن را به كنار زد، هنگامى كه نماز تمام شد، پيامبر درباره قريش و مخصوصاً ابوجهل، عتبه، شيبه، وليد، اميّه و عقبة بن ابى معيط نفرين كرد. عبداللّه بن مسعود مى گويد: چندان نگذشت كه كشته همه آنها را در چاه بدر ديدم».(2)
3. پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به طائفه «مُضَر» نفرين كرد [قبيله «مضر» همان قبيله اى بودند كه پيامبر را آزار فراوان دادند] و عرضه داشت: «أَللّهُمَّ اشْدُدْ وَطْأَتَكَ عَلَى مُضَرَ وَ اجْعَلْهَا عَلَيْهِمْ كَسِنِي يُوسُفَ»(3)؛ (خداوندا! مجازاتت را بر قبيله مُضَر شدّت بخش و سال هايى همچون سال هاى قحط زمان يوسف(عليه السلام) بر آنها قرار ده!) نفرين پيامبر درباره آنها تحقّق يافت و خشكسالى و قحطى آنها را فراگرفت. بعد از مدّتى مردى از آن قبيله آمد و وضع پريشان آن قبيله را براى پيامبر(صلى الله عليه وآله) نقل كرد و استمداد نمود. پيامبر(صلى الله عليه وآله) آنها را بخشيد و براى آنها دعاى باران كرد و باران فراوانى باريد.(4)
4. در حديث ديگرى آمده است كه: پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) از محلّى عبور مى كرد به عمرو بن عاص و وليد بن عقبه برخورد كرد كه مشغول شرب خمر و غنا بودند و شعرى را كه در آن ابراز خوشحالى از شهادت حمزة بن عبدالمطّلب شده بود مى خواندند، پيامبر(صلى الله عليه وآله) بر آنها نفرين كرد و عرضه داشت: «اَللّهُمَّ الْعَنْهُمَا وَ ارْكُسْهُمَا فِي الْفِتْنَةِ رَكْساً و دُعَّهُمَا فِى النَّارِ دَعّاً»(5)؛ (خداوندا! آن دو را لعنت كن و با سر در اعماق فتنه فرو بر و در آتش دوزخ بيفكن!).
5. در حديث معروفى مى خوانيم كه: پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) در روز جنگ «بدر» مشتى سنگريزه برداشت و به سوى لشكر قريش پاشيد و گفت: «شَاهَتِ الوُجُوهُ»؛ (چهره شما زشت باد!) چيزى نگذشت كه بادهاى شديدى به سوى لشكر قريش وزيدن گرفت و چهره آنها در هم فرو رفت و سبب هزيمت آنها شد. پيامبر(صلى الله عليه وآله) عرضه داشت: «أَللّهُمَّ لَايُفْلِتَنَّ فِرْعَوْنُ هذِهِ الاُمَّةِ أَبُوجَهْلُ بْنُ هِشَامٍ»(6)؛ (خداوندا! فرعون اين امّت، ابوجهل موفق به فرار نشود!) چيزى نگذشت كه ابوجهل به دست سربازان اسلام كشته شد.
البتّه موارد نفرين پيامبر(صلى الله عليه وآله) منحصر به اينها نيست و اين نشان مى دهد كه «اولياءاللّه» با اينكه در مقابل دشمنان خود نهايت تحمّل را داشتند، گاه كه درهاى هدايت به روى مخالفان بسته مى شد و بى شرمى را به آخرين درجه مى رساندند، به آنها نفرين مى كردند و نفرين على(عليه السلام) در خطبه مورد بحث نيز، از اين قبيل است.(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.