پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در ارتباط با آثار تقوی می فرماید: «تقوا توشه سفر آخرت و پناهگاهی در برابر عذاب است، دوستان خدا را از ارتكاب گناه باز داشته و قلبهايشان را قرين خشيّت ساخته است. آنها در طريق عبودیت مشقت را به جاى راحتى پذيرفته اند، پایان زندگى را نزديك دانسته و در انجام اعمال نيك شتاب دارند، و آرزوهاى طولانی را دروغ مى شمرند». در واقع آنان براى نجات از گناه و انجام مسئوليت ها، از آسايش چشم مى پوشند، زیرا معتقدند تحمل ناراحتيهاى اين جهان سبب آرامش و آسايش جاودان آنها در آخرت مى شود.
پاسخ تفصیلی:
امام علی(علیه السلام) در خطبه 114 نهج البلاغه به سراغ مهمترين فضيلت انسان ها، یعنی تقوا می رود. نخست به آثار اخروى آن اشاره كرده مى فرمايد: (اى بندگان خدا! شما را به تقوا سفارش مى كنم كه زاد و توشه سفر آخرت است و هم پناهگاه در برابر عذاب الهى، زاد و توشه اى كه انسان را به مقصد مى رساند، و پناهگاهى كه او را از خطرات رهايى مى بخشد)؛ «أُوصِيكُمْ، عِبَادَ اللهِ، بِتَقْوَى اللهِ الَّتي هِيَ الزَّادُ وَ بِهَا الْمَعَاذُ: زَادٌ مُبْلِغٌ، وَ مَعَادٌ مُنْجِحٌ».
بديهى است انسان در سفرهاى طولانى و پر خوف و خطر، نياز به دو چيز دارد: زاد و توشه كافى و منزلگاه هايى كه او را از خطرات حفظ كند. همان گونه كه قرآن مجيد مى فرمايد: «وَ تَزَوّدوُا فَإنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى»(1)؛ (زاد و توشه برگيريد و بهترين زاد و توشه، تقواست). در داستان يوسف(عليه السلام) هنگامى كه بر لب پرتگاه گناه قرار گرفت، از نيروى تقوا براى نجات خود، استفاده كرد، قرآن مى فرماید: «قَالَ مَعَاذَ اللهِ»(2)؛ (گفت به خدا پناه مى برم) و راستى تقوا پناهگاهى است، مطمئن و محكم، در برابر سيل خروشان هواى نفس و وسوسه هاى شياطين و پناهگاهى است براى نجات از آتش دوزخ در قيامت و بهترين زاد و توشه ها براى اين سفر پرخوف و خطر است.
سپس براى بيان اهميّت تقوا مى افزايد: (کسى به سوى آن دعوت كرده [اشاره به خداوند يا پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) يا همه انبيا و اوليا است] كه سخنانش از همه نافذتر است، و بهترين نگهدارنده، آن را نگهدارى و پاسدارى نموده است [اشاره به همه پرهيزكاران و پيروان مكتب انبياست] دعوت كننده به سوى تقوا، دعوت خود را به گوش همگان رسانيد و پاسدار آن در كار خود پيروز شد)؛ «دَعَا إلَيْهَا أَسْمَعُ دَاع، وَ وَعَاهَا خَيْرُ وَاع. فَأَسْمَعَ دَاعِيهَا، وَ فَازَ وَاعِيَها».
بعضى گفته اند: منظور از دعوت كننده به تقوا ذات پاك خداوند يا شخص پيغمبر اسلام(صلى الله عليه و آله) بود كه از سوى خدا سخن مى گفت و منظور از پاسدار تقوا، امام على(عليه السلام) است. ولى بعيد نيست كه هر دو، مفهوم عامى داشته باشد كه همه دعوت كنندگان راستين به تقوا و پاسداران آنرا شامل شود هر چند سرچشمه اصلى، ذات پاك خدا و پيامبر او و امام المتقّين على ابن ابى طالب(عليه السلام) است.
سپس امام(علیه السلام) به آثار بسيار پرارزش تقوا در بندگان خاص خدا پرداخته چنين مى فرمايد: (اى بندگان خدا! تقواى الهى دوستان خدا را از ارتكاب گناهان باز داشته و قلبهايشان را قرين خوف و خشيّت ساخته، تا آن جا كه شبهايشان را بيدار و روزهايشان را گرم و سوزان كرده است)؛ «عِبَادَ اللهِ، إنَّ تَقْوَى اللهِ حَمَتْ(3)أَوْلِيَاءَ اللهِ مَحَارِمَهُ، وَ أَلْزَمَتْ قُلُوبَهُمْ مَخَافَتَهُ، حَتَّى أَسْهَرَتْ لَيَاليَهُمْ، وَ أَظْمَأَتْ هَوَاجِرَهُمْ(4)».
بديهى است دو تعبير بالا كه درباره روز و شب شده، دو تعبير كنايى لطيف است و منظور شب زنده دارانى است كه در دل شب به پا مى خيزند و خواب را از خود دريغ داشته به راز و نياز با پروردگار مى پردازند و روزها را روزه مى گيرند و به ياد خدا هستند.
اين تعبير، نشان مى دهد كه تقواى الهى سرچشمه حركت به سوى تمام خوبي ها و نيكي هاست؛ چرا كه وقتى انسان در درون خود احساس مسئوليت كند، حركت او به سوى اطاعت اوامر الهى و ترك معاصى آغاز مى شود. این شب زنده داري ها و روزه گرفتن ها بخشى از آثار اين خدا ترسى باطنى است كه نامش تقوا است.
و در ادامه سخن مى افزايد: (آنها در طريق عبوديّت پروردگار مشقت را به جاى راحتى و تشنگى را به جاى سيرابى پذيرفته اند، سرآمد زندگى را نزديك مى دانند به همين دليل در انجام اعمال نيك شتاب دارند، و آرزوهاى دور و دراز را دروغ مى شمرند، از اين رو همواره پايان زندگى و مرگ را در نظر دارند)؛ «فَأَخَذُوا الرَّاحَةَ بِالنَّصَبِ(5)، و الرِّيَّ(6)بِالظَّمَاءِ؛ وَ اسْتَقْرَبُوا الاجَلَ فَبَادَرُوا الْعَمَلَ، وَ كَذَّبُوا الامَلَ فَلاحَظُوا الاْجَلَ».
آرى در آن هنگام كه راحت طلبان خوش گذران، آلوده انواع گناهانند آنها براى نجات از گناه و انجام مسئوليتها از آسايش چشم مى پوشند، آنها همچون فريفتگان دنيا نيستند كه در دام آرزوهاى دور و دراز گرفتار شوند و گذشتن ساعات و روزها و پايان عمر را به فراموشى بسپارند.
البتّه تحمل ناراحتيهاى اين جهان سبب آرامش و آسايش جاودان آنها مى شود. آن گونه كه امام(علیه السلام) در جاى ديگر مى فرمايد: «صَبَرُوا أَيَّاماً قَصِيرَةً أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَةً طَوِيلَةً»(7)؛ (پرهيزگاران ايّام كوتاهى را شكيبايى كردند و اين كار، راحتى طولانى براى آنها فراهم ساخت).(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.