پاسخ اجمالی:
درمان «جاه طلبی» با دو شیوه علمى و عملى امکان پذیر است. در شیوه علمی، برای رهایی از این رذیله اخلاقی، ابتداء باید به پیامدهای سوء آن اندیشید چراکه سبب دوری انسان از خدا و خلق خدا می شود و آنان را به رياكارى که یكی از خطرناك ترين گناهان است مى كشاند. از سوى ديگر، جاه طلبى از ضعف ايمان سرچشمه مى گيرد، که با تقويت پايه هاى ايمان، برطرف خواهد شد. اما در شیوه عملى، شخص باید «حب جاه» را در خود بشكند، مثلا در مجالس، در جايگاه افراد عادی بنشيند، و همانند افراد متوسط لباس بپوشد و ... .
پاسخ تفصیلی:
برای درمان رذایل اخلاقی يك اصل كلّى و روشن وجود دارد و آن اینکه اگر گرفتاران در چنگال رذايل اخلاقى، به پيامدهاى سوء اين صفات بينديشند غالباً به فكر درمان و ترك آن خواهند افتاد.
اين اصل در مورد «جاه طلبى» نيز صادق است، اگر جاه طلبان بدانند اين صفت رذيله نه تنها آنها را از خدا دور مى سازد، بلكه در نظر خلق خدا نيز منفور مى شوند و مردم از آنان مى گريزند و دوستان خود را به آسانى از دست مى دهند. از سویی اين صفت آنها را به رياكارى كه از خطرناكترين گناهان است مى كشاند و حتى گاه همچون «سامرى و قارون» به كفر و مقابله با پيامبران الهى سوق مى دهد، آنها اگر بدانند كه جاه طلبى همچون گرگى كه در ميان گله گوسفندان بى دفاع وارد شده، دين و ايمان انسان را بر باد مى دهد و نفاق را در دل مى روياند همان گونه كه آب، گياهان را در زمين مى روياند، به يقين در كار خود تجديد نظر خواهند كرد.
آنها اگر به ناپايدارى دنيا، كوتاه بودن عمر و عاريتى بودن نعمتها بينديشند، و به گفته بعضى از بزرگان اخلاق، بدانند كه اگر تمام كسانى كه در شرق و غرب جهان هستند سالها براى انسان سجده كنند چيزى نمى گذرد كه نه سجده كننده باقى مى ماند و نه مسجود؛ مسلماً بيدار مى شوند.
مطالعه حالات فرعونها، نمرودها، قارونها و سامريها، و پايان اسف انگيز زندگى آنها نيز درس ديگرى براى بيدارى و هوشيارى جاه طلبان است. و از سوى ديگر جاه طلبى از ضعف ايمان، مخصوصاً اعتقاد به توحيد افعالى سرچشمه مى گيرد و با تقويت پايه هاى ايمان برطرف مى شود. كسى كه آگاه از عظمت خدا باشد مى داند كه تمام عالم آفرينش در برابر ذات پاك او ذره ناچيزى است، به علاوه مى داند عزت و ذلت، عظمت و حقارت در دست او است و از همه مهمتر دلهاى بندگان در كف با كفايت او مى باشد، از همه اينها گذشته اقبال مردم كه افراد جاه طلب به آن دل بسته اند و ادبار آنها كه از آن بيم و هراس دارند به قدرى ناپايدار است كه براى آن حسابى نيست و به گفته بعضى، ادبار و اقبال دلها همچون ديگى كه در حال جوشيدن است دائماً در حال تغيير است و كسى كه بر اساس آن برنامه ريزى كند مانند كسى است كه بخواهد روى امواج دريا بنائى بسازد و سرمايه گذارى در اين راه قطع نظر از زيانهاى آخرت در دنيا نيز عاقلانه نيست.
اينها همه طرق درمان از جنبه هاى عِلمى بود، اما در جنبه هاى عَمَلى راه درمان اين است كه خود را در شرايطى قرار دهد كه «حب جاه» را بشكند، مثلا در مجالس در جايى بنشيند كه افراد عادى و نه شخصيت ها مى نشينند، لباس خود را لباسى انتخاب كند كه افراد متوسط يا نيازمند آن را مى پوشند و همچنين در مركب و خانه و تغذيه و مانند آن.
بعضى از بزرگان علم اخلاق معتقدند بهترين راه براى قطع حب جاه، دورى گزيدن از مردم و روى آوردن به گمنامى است مشروط بر اين كه انتخاب اين روش ها نيز ناخودآگاه وسيله اى براى كسب جاه در نظر مردم نباشد.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.